الف) هويت انسان - حق و تکلیف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حق و تکلیف - نسخه متنی

عباس پسندیده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
‌صفحه‌ى 6

صورت، فرايند انسان‏شناسى به اشتباه كشيده مى‏شود و به دنبال آن شناخت، حقوق انسان نيز با مشكل رو به رو مى‏گردد.

با توجه به آنچه گفته شد، بحث انسان‏شناسى را در محورهاى سه گانه پيشگفته پى‏مى‏گيريم:

الف) هويت انسان

بحث در باره هويت انسان شاخه‏هاى متعددى دارد كه به برخى از آنها اشاره مى‏شود:

1- «مبدأ شناسى انسان»؛ آيا «انسان موجودى تصادفى است كه بدون علت آفريده شده است؟» آيا انسان اگر خلقت تصادفى ندارد، «خود خالق خويش است؟» يا اين‏كه نه تصادفى است بلكه خالق دارد و نه خود خالق خويش است، بلكه «خالقى به نام خدا دارد؟» اين، سه گونه نگرش به مبدأ انسان است كه هر كدام اقتضاى خاص خود را دارد.

قرآن كريم اين نگرش‏هاى سه گانه را در دو آيه آورده است:

الف: (أم خلقوا من غير شى‏ء أم هم الخالقون)(6)

ب: (أأنتم تخلقونه أم نحن الخالقون)(7)

دو نگرش اول، انسان را موجودى مستقل مى‏داند و لازمه چنين نگرش ناصوابى، گرايش به اومانيسم و مانند آن است و نگرش سوم انسان راموجودى وابسته به خدا مى‏شناسد. در اين ديدگاه انسان مراحل مختلفى را پشت سرگذاشته است. در مرحله اول كه مرحله «علم خدا» است، انسان فقط وجود علمى داشت، ولى در مقام عين موجود نبود: «قد خلقتك من قبل و لم تك شيئاً»(8) سپس از آن مرحله تنزل كرد و «شى‏ء» شد ولى شى‏ء ناچيز و غير قابل ذكر: (هل اتى على الانسان حين من الدهر لم يكن شيئاً مذكوراً)(9)

اين همان مرحله‏اى است كه در آن ذرّات غذا به نطفه تبديل مى‏شوند. در همين جا به پدرها و مادرها مى‏گويد كار شما خلق فرزند نيست، كار شما «امناء»؛ يعنى نقل منى از جايى به جايى ديگر است: (أفرأيتم ما تمنون أَأَنتم تخلقونه أم نحن الخالقون).(10) شبيه اين مطلب در بحث كشاورزى است كه خداوند مى‏فرمايد: (أأنتم تزرعونه ام نحن الزارعون).(11) در مرحله سوم هم مى‏فرمايد: (ثم أنشأناه خلقاً آخر فتبارك اللّه...)(12) اين واقعيت خلقت انسان است و حقوق واقعى انسان آن است كه با اين اصل هماهنگ باشد. دو نگرش اول، انسان را موجودى مستقل مى‏دانند و نگرش سوم او را وابسته به خداوند مى‏شناسد. اگر انسان موجودى مستقل و وام دار هيچ مبدأ ايجادى نباشد، نظام حقوق و تكاليف او به گونه‏اى است و اگر وابسته به

/ 41