حق و تکلیف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حق و تکلیف - نسخه متنی

عباس پسندیده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
‌صفحه‌ى 12

چيزى متناسب با جايگاهى كه مستحق در نظام هستى دارد تنظيم مى‏شود. نمى‏توان براى همه افراد در جايگاه‏هاى مختلف حق مساوى قرار داد. گرچه مساوات در برابر قانونِ فراگير، همان عدل و قسط است ولى تساوى حقوق اشخاصِ مختلف در استعداد و فضيلت و رذيلت، ناعدالتى است. البته ممكن است حقوق مشتركى وجود داشته باشد كه مربوط به جايگاه آنان نبوده و مثلاً به اصل وجود آنان برگردد، اما وقتى بحث از جايگاه شد، گذشته از حقوق مشترك، حقوق اختصاصى هر ذى حقّى مطرح مى‏شود؛ جايگاه برابر، حقوق برابر، جايگاه بالاتر حقوق بيشتر و جايگاه پايين‏تر حقوق كمتر؛ مثلاً در يك اداره، همه افراد از آن جهت كه «انسان»اند، حقوق مشتركى دارند، اما از آن جهت كه هر كدام مقامى و سمتى دارند، حقوق متفاوتى هم خواهند داشت. هيچگاه حق مدير با حق يك كارمند ساده برابر نبوده و اختيارات يكسان نخواهند داشت. وقتى هم در كتاب‏هاى حقوق سخن از اختيارات مى‏شود، اختيارات رهبر و رؤساى سه قوه و وزرا و وكلا و...تا برسد به پايين‏ترين رده ادارى، از آن جهت كه جايگاه‏هاى متفاوتى دارند، يكسان نخواهد بود و يا در اسلام سه دسته حقوق داريم:

الف: حقوق مشترك ميان انسان‏ها، از آن جهت كه «انسان»اند.

ب: حقوق موحّدان، كه شامل پيروان تمامى اديان الهى مى‏شود.

اين حق از آن جهت است كه «موحّد»اند و بديهى است كه ميان موحّد و مشرك تفاوت وجود دارد. پس ناديده گرفتن فضيلت توحيد و رذيلت شرك و برابر دانستن حقوق موحّدان و مشركان، خود نوعى بى عدالتى است. البته وقتى سخن از حق موحّدان است، مراد ناديده گرفتن حق انسانىِ كفار و مشركان نيست.

ج: حقوق مسلمانان، از آن جهت كه «مسلمان»اند. اينجا است كه گذشته از مرز ميان اسلام و شرك، مرز ميان اسلام و ديگر اديان نيز مطرح مى‏شود. يك مسلمان از آن جهت كه «انسان» است، حقوق مشتركى با تمام آدميان؛ اعم از مشرك و موحّد دارد و از آن جهت كه «موحّد» است حقوق مشتركى با تمامى دينداران توحيدى دارد و از آن جهت كه «مسلمان» است و آخرين دين را هم پذيرفته است، حقوق اختصاصى خواهد داشت.

بنابراين، حقوق هر كس بايد بر اساس جايگاهى كه دارد تنظيم شود. اين يك اصل مبنايى است. اكنون به بحث خود بر مى‏گرديم كه مسأله حقوق انسان است. گفتيم كه هنگام تدوين حقوق بشر، نخستين پرسش اين است كه «انسان كيست؟» و بحث آن گذشت. دومين پرسش اين است كه «جايگاه انسان در نظام هستى چيست؟» نخست بايد معلوم شود كه در ميان اين همه موجودات متعدد و متنوع آفرينش، انسان هندسه خلقت در چه جايگاهى است و در يك مسلمان از آن جهت كه «انسان» است، حقوق مشتركى با تمام آدميان؛ اعم از مشرك و موحّد دارد و از آن جهت كه «موحّد» است حقوق مشتركى با تمامى دينداران توحيدى دارد و از آن جهت كه «مسلمان» است و آخرين دين را هم پذيرفته است، حقوق اختصاصى خواهد داشت.

/ 41