حق و تکلیف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حق و تکلیف - نسخه متنی

عباس پسندیده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
‌صفحه‌ى 13

سلسله مراتب آفرينش چه رتبه‏اى دارد و سپس حقوق او را بر اساس جايگاهى كه دارد تنظيم كرد. همان گونه كه پيشتر گفته شد، اين يك اصل مبنايى است كه حقوق هر مستحقى بايد با واقعيت‏هاى هستى او هماهنگ باشد. بنابراين، دانستن اين واقعيت كه انسان چه جايگاهى در نظام هستى دارد، ضرورى است و بدون آن نمى‏توان حقوق واقعى او را تدوين كرد. در هستى، هم جماد وجود دارد و هم نبات وجود دارد و هم حيوان، هم فرشته هست، هم خداوند و هم انسان. آيا اينها در يك سطح قرار دارند؟ آيا حقوق آنها با هم مساوى است؟! ممكن است؛ مثلاً براى جماد و نبات و حيوان، از اين جهت كه «موجود»اند، حقوق مشتركى تصور كرد. اما آيا به جهت تفاوتى كه دارند، هيچ حقى براى آنان متصوّر نيست؟ اگر چنين باشد آيا اين تساوى مشؤوم ناديده گرفتن بخشى از واقعيت‏هاى هستى نيست؟ و آيا منجر به ظلم و بى عدالتى نخواهد شد؟ انسان در نظام هستى، جايگاهى فراتر از جماد، نبات، حيوان، فرشته و فروتر از خدا دارد. اين سخن ريشه در هويت انسان دارد كه بحث آن گذشت.

حقيقت انسان همان است كه مى‏فرمايد: (و نَفَخْتُ فيه من روحى).(28) اگر چنين است، انسان موجودى است كه آسمان و زمين كوچك‏تر از او است و موجودات مادىِ ديگر كوچك‏تر از او هستند؛ زيرا بر اساس حقيقتى كه انسان دارد، كارى كند كه از ديگر موجودات ساخته نيست؛ چه اينكه خداوند فرمود (انّا عرضنا الأمانة على السموات و الأرض و الجبال فأبين أن يحملنها و اشفقن منها فحملها الانسان).(29) اين ابا و خوددارى كردن، اباى اشفاقى است نه اباى استكبارى كه ابليس به آن مبتلا شد (أبى و استكبر و كان من الكافرين)(30) آسمان و زمين و كوه‏ها توان آن را نداشتند كه بار امانت الهى را بر دوش كشند ولى انسان توانست.

/ 41