بیشترلیست موضوعات مقدمه بحث نخست: انسان و حق حق چيست؟ انسان كيست؟ الف) هويت انسان ب) جايگاه انسان در هستى ج) ارتباط انسان با هستى جمع بندى بحث نخست بحث دوم: دين و حق انسان يك: آيا «بايد و نبايد»، حق محور نبوده و نافى «حق دار بودن» بشر است؟ جشن تكليف دو: آيا نظام بندگى و عبوديت با حقوق انسان در تضاد است؟ سه: آيا مجازاتهاى دنيوى و اخروى دليل تكليفگرا بودن دين است. دين، تأمين كننده حقوق انسان دين ابلاغ كننده حقوق واقعى بشر توضیحاتافزودن یادداشت جدید
صفحهى 21آن كمال مطلق كه تقرّب به آن، حق شما است نزديك شويد؛ نماز مايه تقرب الى اللّه است، روزه پايه تقرب الى اللّه است. اگر نماز واجب شده براى آن است كه موانع استيفاى حقوق بشر را بر دارد (اِنّ الصلاة تنهى عن الفحشاء و المنكر)(44) و آرامش را كه حق انسان است براى وى به ارمغان آورد (اقم الصلاة لذكري(45) - ألا بذكر اللّه تطمئن القلوب)(46). اگر روزه مقرر شده براى اين است كه روزه سپر آتش دوزخ است و انسان روزهدار را از آتش شهوت و غضب، كه موانع استيفاى حق كمال انسانىاند نجات مىدهد. همه تكاليف دين همين صبغه را دارند. هر تكليفى كه بررسى و تحليل شود به حق بر مىگردد؛ يعنى همانگونه كه نتيجه تحليل برنامههاى مدرسه اين است كه از نظر آموزشى، تكاليفى به عهده محصلان گذاشته مىشود، ولى از نظر پرورشى، همه اين تكاليف به حقوق بر مىگردد. ثمره تبيين احكام دينى اين است كه از لحاظ فقهى يك سلسله تكاليف به عهده افراد مكلف است، ليكن از منظركلامى كه عهدهدار بيان ملاكهاى احكام و نيز مسؤول تشريح پىآمدهاى آنها است، يك سلسله حقوق براى بشر است.در قرآن كريم معارفى است كه نشان گر «ارجاع تكاليف به حقوق» است. در ادامه بحث به برخى از آنها پرداخته مىشود:1- در موردى خداوند مردم را مكلف مىكند كه بايد مزد رسالت پيامبر خدا را بدهند و مزد رسالت، مودّت اهل بيت است: (قل لا أسألكم عليه أجراً إلّا المودة في القربى)(47) پس تولّى و مودت اهل بيت عليهم السلام يك تكليف است. اما در جاى ديگر مىفرمايد سود اين تكليف به شما بر مىگردد: (ما سألتكم من أجر فهو لكم)(48) يعنى تولّى اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام هر چند تكليف است اما به سود انسان مكلَّف است نه به نفع خداى مكلِّف. تكليف وقتى ممكن است بار تحميلى و منفى داشته باشد كه سود آن به مكلِّف - تكليف كننده - بر گردد، در اين صورت مىتوان آن را بار زايد بر