بیشترلیست موضوعات مقدمه بحث نخست: انسان و حق حق چيست؟ انسان كيست؟ الف) هويت انسان ب) جايگاه انسان در هستى ج) ارتباط انسان با هستى جمع بندى بحث نخست بحث دوم: دين و حق انسان يك: آيا «بايد و نبايد»، حق محور نبوده و نافى «حق دار بودن» بشر است؟ جشن تكليف دو: آيا نظام بندگى و عبوديت با حقوق انسان در تضاد است؟ سه: آيا مجازاتهاى دنيوى و اخروى دليل تكليفگرا بودن دين است. دين، تأمين كننده حقوق انسان دين ابلاغ كننده حقوق واقعى بشر توضیحاتافزودن یادداشت جدید
صفحهى 22مكلّف - تكليف شده - ارزيابى كرد. اما اگر به سود كسى باشد كه بايد تكليف را انجام دهد، نمىتوان آن را بار زايد و اضافى دانست.2- در بخشهاى پايانى سوره مباركه ذاريات آمده است كه خداوند مىفرمايد: (و ما خلقت الجنّ و الانس إلّا ليعبدون)(49) معناى آيه، بيان هدف «فى الجمله» خلقت نيست. بلكه بيان هدف «بالجمله» آن است؛ زيرا معناى آيه اين است كه بشر كارى غير از عبادت نبايد انجام دهد. اگر كسى فقط در محدوده احكام فقهى تمام واجبات و مستحبات را انجام دهد، به اين آيه عمل نكرده است؛ زيرا مضمون آيه فقط جمله اثباتى نيست؛ يعنى مقصود آيه اين نيست كه جنّ و انس براى عبادت خلق نشدهاند تا اگر كسى عبادتهاى واجب و مستحب را امتثال كرده باشد به هدف آفرينش نايل آيد بلكه مفاد آيه، دو جمله مثبت و منفى است و خلاصه دو قضيه و عمل به اين آيه آن است كه تمام حركات و سكنات مخلوق بايد براى خدا باشد و لازم است براى نيل به هدف نهايى، برسد به جايى كه بتواند بگويد: (إنَّ صلاتي و نسكي و محياي و مماتي للّه رب العالمين).(50) اين عبادت فراگير حياتى را خداوند از بشر خواسته ولى در سوره مباركه ابراهيم فرمود: سود اين تكليف به خداوند بر نمىگردد؛ (إن تكفروا أنتم و من في الأرض جميعاً إنّ اللّه لغني حميد)(51) يعنى خداوند بشر را براى تكامل آفريد و اين حق بشر است و راه آن نيز در دين مشخص شده است، حال اگر همه انسانها هم دست از دين بردارند و كافر شوند، هيچ زيانى به خدا نمىرسد. غرض آنكه هر چند آيه شريفه «و ما خلقت الجنّ و الانس الّاليعبدون» صبغه تكليف دارد ولى در سوره مباركه حضرت ابراهيم چنين آمده است كه اگر نخواستيد به تكليف عمل كنيد در حقيقت نخواستيد به حق خودتان برسيد و بدانيد كه ضررش متوجه شما است. چنين نيست كه به خدا و اسماى حسناى خداوند ضررى برسد.3- آواى قرآن حكيم در ابلاغ تأثير عمل صالح و طالح است؛ اگر عمل خوب انجام داديد، مال شما است و اگر بد كرديد، مال خود شما است: (إن أحسنتم أحسنتم لأنفسكم و إن أسأتم فلها)؛(52) يعنى نه سود اطاعت، به خداوند مىرسد و نه زيان معصيت، دامنگير او مىشود؛ زيرا بشر آنچه انجام مىدهد، مال خود او است.استاد علامه طباطبايى(ره) بيان لطيفى ذيل اين آيه دارد: برخى مىپندارند كه در قسمت دوم آيه بايد مىفرمود: «و ان اسأتم فعليها» ولى «فلها» فرمود، چون اين حرف «لام» براى مشاكله است كه از صنايع ادبى است. آن بيان لطيف اين است: حرف «لام» در اينجا براى اختصاص است نه براى منفعت؛ زيرا مضمون آيه اين است كه عمل شما، چه خوب و چه بد،