حق و تکلیف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حق و تکلیف - نسخه متنی

عباس پسندیده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
‌صفحه‌ى 32

ديگر حق تعيين حقوق از آنِ كيست؟ نخست بايد اين نكته روشن شود كه حقوق تكوينى هيچ موجودى، از جمله حقوق انسان، امرى قرار دادى نيست. بلكه با حقايق عينى مرتبط است. انسان بر اساس «آنچه كه هست» حقوقى پيدا مى‏كند و حقوق انسان مطابق «بود» او است. اين مطلب در تعريف حق مورد اشاره قرار گرفت. اگر حقوق انسان مطابق «بود» او است، لازمه تعيين حق، هستى‏شناسى است پيش از اين معلوم شد كه اضلاع سه گانه انسان را بايد شناخت (حقيقت انسان - جايگاه انسان در نظام خلقت - رابطه و تعامل انسان با نظام هستى). نكته مهم اين‏كه لازمه تعيين حق واقعى، شناخت كامل و اطلاع دقيق از اين اضلاع سه گانه است. بدون شناخت صحيح و دقيق ابعاد مزبور نمى‏توان حقوق بشر را تعيين كرد. در اين باره سه حالت است: شناخت كامل، شناخت ناقص و عدم شناخت.

همه حقوق‏دانان قبول دارند كه عدم شناخت انسان، منجر به تعيين ستم‏نامه مى‏شود نه حق نامه. اما سخن اين است كه شناخت ناقص نيز همين سرنوشت را دارد. حق نويسى براى بشر بر پايه شناخت ناقص آن، ره‏آوردى جز ستم نامه انسان نخواهد داشت. اين گونه نيست كه شناخت ناقص، چون بخشى از شناخت انسان و يا شناخت بخشى از انسان را دارد، برخى حقوق را صحيحاً نيز تأمين مى‏كند. انسان‏شناسى با آن اضلاع سه گانه، شبيه يك بلور ظريف است كه اگر گوشه آن بشكند، هيچ جزئى از آن قابل استفاده نيست. ابعاد وجودى بشر، امور به هم پيوسته‏اند كه در كنار هم معنى مى‏دهند. جابه جا شدن و يا ناديده گرفتن برخى بخش‏ها، تمام مجموعه را از كار مى‏اندازد. بنابراين، فقط شناخت كامل و صحيح و دقيق بشر است كه مى‏تواند حقوق انسان را به معناى واقعى كلمه تعيين كند.

اكنون پرسش اين است كه اين انسان‏شناسى را كجا مى‏توان يافت؟ و چه كسى از اين شناخت برخوردار است؟ منبع انسان‏شناسى و هستى‏شناسى كدام است؟ منطقى است كه بايد هر شناختى را از منبع آن شناخت و اخذ كرد. مطمئن‏ترين نقطه در شناخت، منبع و سرچشمه آن است كه بدون هيچ واسطه‏اى شناخت ناب را دارد؛ زيرا نه شناخت ناقص مفيد است و نه حتى شناخت كامل واسطه‏اى اثر شناخت كامل بدون واسطه را دارد. شناخت بايد ناب و بدون واسطه باشد و اين جز در بارگاه الهى يافت نمى‏شود. اصيل‏ترين و ناب‏ترين شناخت را بايد در بارگاه انسان آفرين و هستى بخش جستجو كرد. كمال مطلق فقط از آنِ خداوند است و غير از او، سرمايه همه اندك است و كسى كه در انسان‏شناسى و جهان‏شناسى

/ 41