حق و تکلیف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حق و تکلیف - نسخه متنی

عباس پسندیده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
‌صفحه‌ى 8

مصلحت وى نيست. اينجا است كه «اراده انسانى» بايد تعديل شود؛ زيرا انسان بر اساس اراده خود مى‏تواند مصلحت را بر خواست خود مقدم سازد. لذا مى‏گويند انسان «متحرّك بالاراده» است، نه «متحرك بالميل». فرق انسان با حيوان و نبات و جماد در منشأ تحريك است. توضيح آنكه همه موجودات داراى جاذبه و دافعه هستند. مثلاً در جماد اين گونه نيست كه يك سنگ، هر خاكى را جذب كند و به لعل بدخشان يا عقيق يمن تبديل شود. در مرتبه‏اى بالاتر گياه نيز هر نوع مواد معدنى را جذب نمى‏كند. در مرتبه بعد حيوان قرار دارد كه بر اساس ميل حركت مى‏كند. اما انسان موجودى است كه در بالاترين رتبه واقع است و حركت او بر اساس اراده تنظيم مى‏شود. اگر انسان خود را در سطح جماد و نبات تعريف كند، نظام حقوقى خود را به گونه‏اى تنظيم مى‏كند و اگر خود را در سطح حيوان تعريف كند، به گونه‏اى ديگر و اگر خود را «انسان» بداند، به شكل ديگرى عمل مى‏كند. ره‏آورد دو قسم اول، ناهماهنگى ميان حقوق و تكوين است و لذا خداوند مى‏فرمايد: (ثُمَّ قست قلوبكم من بعد ذلك فهى كالحجارة أو أشدّ قسوةً)(16) و مى‏فرمايد: (إن هم الا كالانعام بل هم أضلّ)(17). اما قسم سوم با نظام تكوين هماهنگ است. كسى كه مسلمان باشد و به توحيد ربوبى اعتقاد داشته باشد، حقوق خود را بر اساس توحيد ربوبى و با مصلحت انسانى تنظيم مى‏كند، نه ميل و خواست خود. اگر كسى با زبان بگويد «من مسلمانم» و در دل معتقد باشد «هر چه بشر مى‏خواهد حق است»، اين ناهماهنگى ميان زبان و ذهن اسلامى سخن گفتن و امانيستى فكر كردن است.

از همين جا مى‏توان مفهوم بخشى از آيات را كه مسأله «ظلم به خود» را مطرح كرده است، درك كرد. اگر حقوق بشر بر اساس ميل وى تنظيم شود، موجب ظلم به خود انسان مى‏شود؛ چون همواره ميل انسان با مصلحت او هماهنگ نيست. اگر حقوق انسان به گونه‏اى تنظيم شود كه او را به موجودى بدتر از جماد و نبات تبديل سازد، به او ظلم كرده است و اگر به گونه‏اى باشد كه او را پست‏تر از حيوان سازد، به او ستم كرده است. آيا قانونى را كه موجب ستم به انسان شود، مى‏توان حق او ناميد؟!

3- «هويت انسان لايه‏هاى سه گانه دارد»؛ يك لايه خودِ حيوانى است كه قرآن در تفسير از آنْ، مى‏فرمايد: (يأكل الطعام و يمشى فى الأسواق)(18) لايه برتر، خودِ انسانى است كه داراى تفكّر و تعقل و عزم و جزم و... است. لايه سوم كه برترين خود انسان است، خودِ خودِ خود است كه امانت الهى است. آيه شريفه‏اى كه مى‏گويد: انسان مورد سؤال قرار مى‏گيرد و از او پرسيده مى‏شود كه گوش و چشم و دل را در چه راهى صرف كردى، (لا تقف ما ليس لك به علم داشتن دانش و آگاهى كامل،از لوازم تدوين حقوق است. بدون احاطه كامل به همه جوانب يك موضوع، نمى‏توان حقوق او را تدوين كرد و تنظيم مواد حقوقى بدون اطلاع كامل از هويت مستحق، منجر به ستم خواهد شد. انسان به هر قله‏اى از دانش كه برسد، بهره اندكى از علم برده است.

/ 41