دخالتهای آمریکا در ایران جلد 1

وضعيت اعتماد و احترام به وجود آوريم.

ما معتقديم كه ما اكنون
بايستى روى يك سرى مشكلات دوجانبه شروع به حركت نمائيم."
" سند شماره 16 "
لذا آمريكا دست به يك سرى فعاليتهاى سياسى و تبليغى مى زند تا
بدين وسيله با كم شدن فشار افكار عمومى بر عليه آمريكا، زمينه براى
فعاليت نيروهائى كه در بلندمدت اميدهاى وى مى باشند فراهم
شود:
" دوام انقلاب از قطعيت دور است ولى بعضى از بيانيه هاى مثبت از
جانب ما در مورد درك دوره ئ انتقال مشكلى كه ايران از آن مى گذرد و
مى تواند دست ميانه روهائى كه خواهان روابط خوب با ما هستند را
محكمتر كند..."
...يك اظهارنظر مثبت و عمومى گاه و بى گاه توسط سخنگوى دستگاه
مديريت درباره ئ علاقه و اميدهاى ما در ايران جديد مى تواند به كاهش
مقدارى از رفتارهاى ستيزه جويانه، لعنتهايى كه به خاطر صفوف بنزين
به شما مى فرستند و رفتارهائى كه نسبت به ايران در مردم آمريكا
وجود دارند و به تعقيب منافع درازمدت ما در ايران كمك
نمى كنند، كمك كند" " سند شماره 10 "
يعنى برخورد آمريكا با دولت موقت آنچنان است كه در كوتاه مدت
موجب تقويت آن شود تا هم موجبات تضيعف رهبرى انقلاب و هم
زمينه براى فعاليت غربزدگان و عوامل آمريكا و شرايط براى نفوذ
آمريكا در درازمدت فراهم شود لذا آمريكا علاقمند است كه هر
مسئله سياسى كه در ايران مطرح مى شود به نحوى تمام و حل شود كه
در آن به نحوى براى دولت موقت كسب وجهه شود.

به عنوان نمونه
مى توان به علاقه آمريكا به اين مسئله كردستان توسط دولت موقت
حل شود اشاره كرد:
"...

ايرانيان اعتقاد دارند كه عراق به نحو فعالانه اى به شورشيان كرد و
عرب در ايران كمك مى كند.

اين اعتقادات و اظهارات ممكن
است تا اندازه اى صحت داشته باشد.

بسيار محتمل به نظر مى رسد كه
اگر عراق كوشش جدى براى كنترل پليسى مرزهاى خود به عمل آورد،
شورشيان ايران و به ويژه كردها براى ادامه ئ قيام خود دشوارى خواهند
داشت.

به عنوان اولين قدم به عقيده ئ ما فرانسويان و آلمانيها ممكن است به طور
جداگانه عراق درباره ئ تحولات ايران به بحث بپردازند.

هدف غائى
چنين تبادل نظرهائى كه مستلزم فرآيند طولاتى ايجاد اعتماد خواهد
بود اين است كه عراقيها را متقاعد سازند تا از اعمال فشار بر دولت
بازرگان بكاهد." " سند شماره 7 "
اما همان طور كه قبلاہ اشاره كرديم تقويت دولت به طريق غيرمستقيم و
ايجاد رابطه ئ سياسى با آن از اهداف كوتاه مدت شيطان بزرگ
محسوب مى شد ولى در بلندمدت خواهان تشكليل دولتى بود كه از
افرادى غيرمذهبى تشكيل شده باشد كه حداكثر داراى احساسات
ملى گرائى باشند لذا سعى بر آن دارد تا با تمام گروههاى سياسى
داخل و خارج كشور ارتباط برقرار كند كه البته در اين عمل گروههائى
كه قدرت بيشتر و در نتيجه نقش تعيين كننده ترى را داشتند بيشتر
مورد توجه بودند:
"ما مى خواهيم كه خودمان را در آنچنان موضعى قرار دهيم كه بتوانيم
رابطه اى موئثر با هر گروهى كه قدرت قطعى را در اختيار دارد برقرار
نمائيم و رد عين حال روابطمان را با ديگر عوامل مهم سياسى
منجمله مخالفين خود حفظ نمائيم.

2 " سند شماره 16 "
يعنى آمريكا كه براى اجراى طرحهيا شيطانيش احتياج به محيطى با
ثبات سياسى و اجتماعى دراد، با هر گروه صاحب قدرتى كه بتواند با
تكيه بر قدرتش در برابر انقلاب قد علم نمايد و در صورت امكان بر
سر كار آمده و زمام قدرت را در دست گيرد قصد برقرارى رابطه دارد.

و البته گروههاى فرارى و ضد انقلابيون خارج از كشور نيز در اين باب مورد عنايت شيطان بزرگ هستند:
"روآمدن شاپور بختيار در پاريس و شايعات مداوم درباره ئ چند نفر
مهاجر ايرانى كه فعالانه در توطئه هائى براى برانداختن رژيم اسلامى
آيت الله خمينى سرگرم كوشش هستند، اين هوس را ايجاد مى كند كه
در ميان اين مهاجران سياسى راه حلى را براى اوضاع ايران كه به نظر
ايالات متحده ناخوشانيد است، ببيند.

به هر صورت آمريكائيها
مى توانند با بختيار وقتى كه او به روانى به يك زبان غربى صحبت
مى كند و آنهم درباره ئ آزادى فردى كنار بيايند." " سند شماره ئ 17 "
كه در جملات بعدى سند شيطان بزرگ به بى كفايتى اين فراريان
اعتراف مى كند.

" چه اينها اگر توانائى انجام كارى را داشتند مى ماندند
و انجام مى دادند " :
"به نظر ما خطائى جدى خواهد بود اگر به پيشنهاد عنوان شده از سوى
خود تبعيديها درباره ئ اينكه آنها كليد اصلاحات ايران را در دست
دارند ترتيب اثر داده شود.

زيرا اين اشخاص به غير از طبقه بسيار
كوچك محدود خود از هيچ گونه پشتيبانى در ايران برخوردار نيستند
و علاوه بر اين، اينها فاقد وسائل اعمال قدرت براى سرنگون كردن
نظام كنونى هستند."
يعنى اگر ضد انقلابيون خارج از كشور داراى قدرت لازم براى مقابله
با جمهورى اسلامى بودند مى توانستند به خوبى توجه شيطان بزرگ را
به خود جلب كنند.

بنابراين آمريكا با توجه به اين نكته كه در چنين
شرايطى كه فقط چند ماه از پيروزى مى گذرد خود را موجه با انبوه
مردم مسلمانى مى بيند كه به رهبرى امام امت با هر گروه يا فردى كه
بخواهد بر عليه انقلاب قدمى بردارد مقابله خواهند كرد لذا هرگونه
اقدام سريع بر عليه انقلاب را موفق ندانسته و اقدامات نظامى يا
سياسى حاد را در كوتاه مدت غيرممكن مى بيند، پس به طرح نقشه
براى درازمدت مى پردازد.

"اگر همان طورى كه ما نتيجه گيرى مى كنيم هيچ گروه يا فردى خارج
از ايران در حال حاضر قدرت آن را ندارد تا به نحو موئثرى در حوادث
ايران نفوذ داشته باشد " يعنى حكومت را سرنگون كند " بهترين بر
دشات به نظر مى رسد چنين خواهد بود كه در موارد زير كوشش كنيم:
كمك به حفظ و تقويت عناصرى در ياران به ويژه در ميان گروههاى
نظامى و مذهبيون ميانه رو و غيرمذهبى كه ممكن است در آينده با
روشن شدن صحنه ئ سياسى نقش سودمندى ايفا كنند.

...

ما اميدواريم كه متفقين با ما هم عقيده باشند كه همه ئ ما بايد آنچه
از دستمان برمى آيد براى تقويت نظاميان ايران كه در آينده ممكن
است يك گروه كليدى باشند بكوشيم ما ميل داريم با متفقين قبل از
اين تحولات تماس نزديك داشته باشيم تا تامين كنيم كه نظاميان
ايران پشتيبانى لازم را دريافت كنند." " سند شماره ئ 7 "
يعنى آمريكا هر چند دم از برقرارى روابط دوستانه زده و سعى دارد
بدين وسيله موضع ايران را در برابر خود به اعتدال بكشد، اما از
راه حل نظايم براى اوضاع ايران نيز غافل نيست.

بدين خاطر سعى دارد
تا آنجا كه ممكن است بافت سابق ارتش تغيير نكرده و وابستگيش قطع
نشود.

" كه البته مسلم است در توجهش به ارتش، اميد به همان قشر
وابسته اى دارد كه در زمان شاه پرورششان داده بود و بارها وفادارى
خود را به اربابشان اثبت كرده بودند " ...

به هر حال آمريكا بعد از انقلاب تا زمان اشغال لانه جاسوسى اينگونه
كه اسناد حكايت مى كنند روشها و شيوه هاى گوناگونى را در پيش
مى گيرد تا بلكه منافع از دست رفته را دوباره بازيابد و مى بينيم كه با
تسخير نداشت، اما بساط مركز توطئه هاى آمريكا در منطقه درهم
پيچيده شد و يكبار ديگر ثابت شد كه در مقابل امتى كه به نيروى
لايزال الهى
تكيه نمايد، هيچ ابرقدرتى را ياراى مقاوت نخواهند ماند...

"دانشجويان مسلمان پيرو خط امام"