سفارت آمريكا در تهران از:
وزارت امور خارجه - واشنگتن، دى. سى به:
9 اوت 18 -1979 مرداد 8531 تاريخ:
برنامه گزارش تحليل اقتصادى
سند شماره " 5 "تاريخ: 9 اوت 18 -1979 مرداد 8531
طبقه بندى: خيلى محرمانه
شماره 6198
از: سفارت آمريكا در تهران
به: وزارت امور خارجه - واشنگتن، دى. سى
موضوع: برنامه گزارش تحليل اقتصادى
1- " تمام متنى خيلى محرمانه است "
2- موارد زير برنامه پيشنهادى سفارت براى تجزيه و تحليل اقتصادى
تجارى از دسامبر 1979 مى باشد.
اوت:
-- جو تجارتى در ايران - راهنماى تجار آمريكا
سپتامبر:
-- مرورى بر بنياد مستضعفان
-- طرز فكر كارگران مناطق نفتى ايران
اكتبر:
-- پيشرفتهاى نفتى
كمكهاى ايران به كشورهاى توسعه نيافته، سياستها و چشم اندازهاى
آينده.
نوامبر:
-- اداره مازاد مالى ايران
-- چشم اندازهاى قدرت الكتريكى در ايران
دسامبر:
-- ارزيابى اقتصادى
3- ما نهايتاہ بزودى اين برنامه را هر شش ماه مطابق با تاريخ روز تطبيق
خواهيم داد مگر اينكه وزارتخانه برنامه ديگرى را ترجيح دهد.
6 شماره سند
سفارت آمريكا در تهران از:
وزير امور خارجه - واشنگتن، دى. سى به:
13 اوت 22 -1979 مرداد 8531 تاريخ:
مذاكرات
سند شماره " 6 "تاريخ: 13 اوت 22 -1979 مرداد 8531
طبقه بندى: خيلى محرمانه
از: سفارت آمريكا در تهران
به: وزير امور خارجه - واشنگتن، دى. سى
موضوع: مذاكرات
1- تمامى متن خيلى محرمانه است.
2- مقدمه: مذاكرات اخيرى كه در آنها سفارت شركت داشته است،
شامل موضوعاتى نظير اهميت محوطه سفارت و عمليات رواديد و
عمليات براى به دست آوردن صندوق مشروب شرى بوده است
نشان دهنده چند خصوصيت ويژه در انجام ملاقات و مذاكرات در محيط
ايرانى است. در بضى موارد دشواريهايى كه ما با آنها موجه شده ايم
انعكاس جزئى از اثرات انقلاب ايران است ولى ما معتقديم كه
كيفيات فرهنگى و روانى كه در بطن اين دشواريها قرار گرفته و
نشان دهنده ماهيت اين دشواريها است همچنان نسبتاہ به طور دائمى وجود
خواهد داشت. بنابراين ما پيشنهاد مى كنيم كه تجزيه و تحليل زيرين
براى گوشزد به پرسنل حكومت ايالات متحده و نمايندگان بخشهاى
خصوصى كه قرار است با ايران سر و كار داشته باشند در مورد اين
كشور به كار گرفته شود.
پايان مقدمه.
3- شايد جنبه مسلط منحصر بفرد در روحيه يك ايرانى يك نوع
خودخواهى كنار گذرانده خصوصيات ديگر است. انگيزه اين
خودخواهى در تاريخ طولانى بى ثباتى و ناامنى نهفته است كه در چنين
صورتى صيانت نفس اهميت درجه اول را داشته است. اثر عملى اين
خصوصيت يك نوع دلمضغولى ايرانى نسبت به خود مى باشد و كمتر
مجالى براى نقاط نظر تفاهم غير از نقطه نظر خود مى دهد. بدين
ترتيب مثلاہ براى يك ايرانى اين موضوع غير قابل درك است كه قانون
مهاجرت ايالات متحده ممكن است از دادن رواديد توريستى به او
خوددارى كند در حالى كه وى تصميم دارد در كاليفرنيا زندگى كند.
به همين ترتيب بانك مركزى ايران هيچ گونه ناهنجارى در ادعاى وقع
فورس ماژور " قوه قهريه خارج از كنترل شخص " براى اجتناب از
پرداخت جريمه بابت تاخير در پرداخت بر وامهاى عقب افتاده
نمى بيند در حالى كه حكومت ايران كه بانك مركزى جزئى از آن است،
اعتبار استدلالهايى كه بر روى آنها ادعا شده است را هنگام مواجه
شدن با دعاوى مشابهى از شركتهاى بيگانه كه ناگزير به قطع عمليات
در جريان انقلاب ايران بوده اند، انكار مى كند.
4- روى ديگر اين سكه ويژه روانى كه ناشى از همان ريشه هاى
تاريخى خودخواهى ايرانى است يك نوع ناآرامى نافذى درباره
ماهيت جهانى است كه در آن ما زندگى مى كنيم. تجربه ايرانى اين
بوده است كه هيچ چيز دائمى نيست و معمولاہ چنين تصور مى شود
كه نيروهاى خصمانه فراوان است. در يك چنين محيطى هر فردى
بايد مدام به حال آماده باش باشد تا فرصتهايى را براى حمايت از نفس
خود در مقابل نيروهاى بدخواه از دست ندهد. زيرا در چنين صورتى
كار او زار است يك ايرانى ظاهراہ در به كار بردن هر وسيله اى كه در
دسترس باشد براى بهره بردارى از اين فرصتها مجاز به نظر مى رسد.
اين برداشت در بطن به اصطلاح " " طرز فكر اغلب باعث مى شود كه
فرد منافع درازمدت را به نفع امتيازات فورى ناديده بگيرد و مرتكب
عملياتى شود كه از لحاظ معيارهاى ديگر ضد اخلاقى به شمار مى آيد.
يك نمونه از آن تاكتيكهاى
كوته نظرانه و به ستوه آورنده اى است كه از سوى دولت موقت ايران
در مذاكره با ETG به كار رفته است.
5- همراه با اين محدوديتهاى روانى يك نوع عدم درك تصادف و
اتفاق وجود دارد. اسلام با تاكيد بر روى قادر متعال بودن خدا، ظاهراہ
لااقل در قسمتهاى اعظم خود مسئول داشتن چنين پديده اى است.
هر چند ممكن است تعجب آور باشد ولى حتى ايرانيانى كه از تعليم و
تربيت سبك غربى برخوردارند و شايد تجربه طولانى در خارج از
خود ايران دارند در درك روابط متقابل حوادث مواجه با دشوارى
مى شوند. شاهد اين مدعا يزدى است كه در مقابل اين انديشه كه
رفتار ايران در برداشت آمريكا از ايران اثراتى خواهد داشت يا اينكه
اين برداشت كمى با سياستهاى ايالات متحده در مورد ايران ارتباط
دارد. مقاومت مى ورزد همين كيفيت همچنين كمك به توضيح نفرت
ايران از پذيرفتن مسئوليت در اقدامات خود مى باشد. اين روحيه كه
هميشه يك نيروى ناگهانى و غيرمنتظره است و ممكن است اوضاع
را تغيير دهد. بر ايرانيان حكمفرما است.
6- تمايل ايرانيان به اين تصور كه گفتن چيزى انجام آن است اوضاع
را بيشتر پيچيده تر مى كند. بار ديگر يزدى ممكن است پس از اينكه
اطلاع يافت كه نيروهاى امنيتى غيرمنظم گماشته شده براى سفارت
همچنان بر سر جا باقى است، اظهار شگفتى كند و بگويد ولى كميته
مركزى به من گفت تا روز دوشنبه، آنها خواهند رفت. يك مامور
وزارت امور خارجه گزارش مى دهد كه مسئله صندوق شرى 90
درصد حل شده است ولى هنگامى كه يك مامور كنسولگرى
رسيدگى مى كند به اين نتيجه مى رسد كه اوضاع به هيچ وجه تغيير
نكرده است. هيچ گونه پذيرفتن اينكه از دستورات بايد متابعت شود
و تعهدات بايد همراه با اقدام و نتايج باشد، وجود ندارد.
6- سرانجام مفاهيمى ايرانى از قبيل اعمال نفوذ و تعهد وجود
دارد. همه كس از شخص داراى نفوذ حساب مى برد و تعهد هنگامى
مورد احترام است كه نقض شود. ايرانيان با پرورش پارتى بازى خود
را سرگرم مى كنند. پارتى بازى يعنى اعمال نفوذى كه براى انجام
شدن كارها لازم است. در حالى كه اظهار لطف معمولاہ با غرولند و
منت گذاردن همراه است و آن هم تا حدى كه يك معامله بده و بستان
از آن ناشى شود. آنچه كه سال گذشته و يا حتى هفته گذشته پيشنهاد
شد فراموش كنيد، امروز چه پيشنهادى داريد؟
7- چند درس براى آنهايى كه با ايرانيان معامله يا مذاكره اى دارند
به درد مى خورد.
اول- هرگز نبايد تصور كرد كه نظر شخص در يك مسئله اى پذيرفته
خواهد شد تا چه رسد به اينكه ارزش آن به رسميت شناخته شود دل
مشغولى بيش از حد يك ايرانى در مورد نفس خود مانع اينكار
مى شود.
يك مذاكره كننده بايد شناسايى موضع خود را بر طرف مقابل ايرانى
خود به زور تحميل كند.
دوم- نبايد انتظار داشت " يك ايرانى " از روى حضور ذهن در مورد
امتيازات روابط درازمدت بر اساس اعتماد آن را به آسانى بپذيرد. " يك
ايرانى " تصور خواهد كرد كه طرف مقابل او اساساہ يك حريف است.
" يك ايرانى " در سر و كار داشتن با چنين فردى خواهد كوشيد.
سودهايى را كه بلافاصله نصيب او مى شود به حداكثر برساند " يك
ايرانى " آماده خواهد بود براى رسيدن به هدف نهايى خود مراحل
درازى را بپيمايد از جمله كار را به مرحله اى برساند كه كسى را كه با او
سر و كار دارد از خود بيگانه كند، به طورى كه معاملات آينده لااقل براى
چنين شخصى غير قابل تصور باشد.
سوم- به هم پيوند دادن همه جنبه هاى يك مسئله بايد با تحمل يك
زحمت فراوان و از روى قدرت و به تكرار پرورش داده شود.
پيوندهايى از اين نوع از سوى مذاكره كنندگان يا معامله كنندگان
ايرانى به