يك گزارش روزنامه اطلاعات ادعا شده است كه اين روحانى از
پشتيبانان شاه بوده است. روحانى ديگرى روز اول اكتبر در مشهد
به قتل رسيد. سيد احمد احمدى در آستانه ئ درب خانه ئ خويش به ضرب
گلوله كشته شد و شايعات جارى در مشهد حاكى از آن است كه اين
قتل توطئه اى براى از ميان بردن 21 شخصيت برجسته در شهر بوده
است.
7- مناطق كردنشين در جريان روزهاى گذشته سهم قابل ملاحظه اى در
ناآرامى داشته اند. روز 11 مهر 8 ساختمان در نقده از جمله ساختمان
مركز آب شهر و ستاد ژاندارمرى و خانه هاى خصوصى در نتيجه ئ يك
جمله با نارنجك آسيب ديدند. خشونتهاى پراكنده اى نيز شهرهاى
ديگر كردنشين را هدف خويش قرار داد و زد و خوردها و حوادثى در
شهرهاى سردشت، بانه، سقز، مهاباد و اروميه گزارش شده است. در
سنندج خانه ئ يك پاسدار انقلابى در نتيجه انفجارى در تاريخ اول اكتبر
ويران شد، در روز دوم اكتبر يك گروه 24 نفر از آنها به قتل رسيده و 8
نفر مجروح شدند و بقيه اسير شدند.
8- منطقه ئ بلوچستان نيز اخيراہ شاهد ناآراميهايى بوده است. روز 02
سپتامبر صدها نفر از ساكنان زاهدان با پشتيبانى اهالى خاش و
ايرانشهر عليه مواد قانون اساسى جديد كه اعلام مى دارد كه مذهب
رسمى ايران شيعه جعفرى است دست به تظاهرات زدند. بلوچستان
يك منطقه ئ عمدتاہ سنى نشين است. شايعات تائيد نشده اى از ناآرامى
از اين منطقه به كرات در جريان بوده است. ولى در مطبوعات ايران
منعكس نشده است. استاندار سيستان و بلوچستان ، دكتر حريرى،
اخيراہ براى دادن گزارش درباره ئ شرايط استان خويش از قم ديدن كرده
است
و مدعى شده است كه منطقه تحت كنترل مى باشد. آشوبهائى در
لاشار روى داده است به طورى كه دو نفر از افراد قبيله به دو پاسگاه
ژاندارمرى حمله كرده و نيروهاى امنيتى را در آنجا خلع سلاح
كرده اند. مذاكرات با رهبران قبيله منجر به آن شد كه دو نفرى كه متهم
به حمله عليه پاسگاه ژاندارمرى بودند، مشمول بخشودگى قرار
گيرند. و حريرى مدعى است كه افراد قبيله سلاحهاى خود را تحويل
خواهند داد.
لينگن
13 شماره سند
سفارت آمريكا در تهران از:
وزارت امور خارجه واشنگتن، دى.سى به:
7 اكتبر 15 1979 مهر 8531 تاريخ:
مشهد انقلابى
سند شماره " 13 "تاريخ: 7 اكتبر 15 1979 مهر 8531
شماره: 257
از: سفارت آمريكا در تهران
به: وزارت امور خارجه واشنگتن، دى.سى. فورى
موضوع: مشهد انقلابى
1- " تمامى متن خيلى محرمانه است. "
2- خلاصه كارمند سياسى روزهاى دوم و سوم اكتبر را در مشهد مركز
استان خراسان واقع در شمال شرقى ايران گذراند. شهر حالت سرور و
شادمانى داشت و از زوارى كه براى تولد هشتمين امام به آنجا آمده
بودند، پر شده بود. مشهد جدا از جريان اصلى زندگى سياسى
ايرانيان در انجام مراسم سنتى راه خود را ادامه مى دهد. ولى آيت الله
خمينى نماينده ئ خود را منصوب كرده است كه وى هم استاندار و هم
دو رهبر روحانى با نفوذ شهر را دورادور كنترل مى كند. اين دو روحانى
در طى ماههاى برخوردهاى نهائى ژانويه ئ 1979 با دولت مركزى تا به
روى كار آمدن انقلاب در فوريه، شهر را اداره مى كردند. سفارت به طور
جداگانه در مورد وضعيت دانشگاه مشهد و ديدار با چهره هاى
مذهبى مشهد گزارش خواهد داد. پايان خلاصه.
3- مامور سياسى روزهاى دوم و سوم اكتبر را در مشهد مركز استان
خراسان و محل مقبره ئ امام رضا گذراند. مامور مذكور مشهد را در طول
8 سال قبل نديده بود و در طول اقامتش در مشهد وى
با هيئت علمى دانشگاه و نيز آيت الله حاج حسن طباطبائى قمى كه از
رهبران سياسى سرشناس استان است، ملاقات نمود. آنچه در زير
مى آيد. مواردى است كه از اين ديدار مشهد قابل ذكر است.
تاريخچه و زمينه ئ قبلى:
4- مشهد به طور سنتى راهى مستقل از جريان اصلى حيات سياسى
ايران پيموده است. دلايل اين استقلال چندان روشن نيست. اگر چه
ممكن است اين امر به دليل انزواى جغرافيايى اين شهر باشد " تهران در
600 مايلى غرب آن قرار دارد و جاده هاى آن طرف مشهد به جائى
منتهى نمى شود " البته اينها مسائلى است كه آنها مى گويند " . اين شهر
از لحاظ تاريخى هيمشه متعلق به آسياى مركزى و افغانستان بوده
است تا قسمت اصلى ايران مركزى. به هر دليلى كه باشد نقش اين شهر
در بحرانهاى سياسى دهه هاى قبل " جنبش مشروطيت، جنبشهاى
جدائى طلب پس از جنگ دوم مصدق و نيز انقلاب اسلامى اخير "
يك نقش فرعى بوده است. شهر هنوز هم على رغم اين واقعيت كه
مشهد مركز زيارتى براى تمام مسلمانان شيعه به شمار مى رود و نيز
مركز يكى از مناطق مهم كشاورزى است، اين خصوصيت را دارا
مى باشد.
5- مشهد به طور نسبى از اغتشاشاتى كه در اواخر سال 1978 سراسر
ايران را فراگرفته بود، بركنار مانده بود. ليكن اميدى كه به آرامش اهلى
مى رفت در اوائل ژانويه 1979 درهم شكست و چهار روز زد و خورد
حدود 2000 كشته برجاى گذاشت. برطبق منابع محلى در آن موقع
ارتش از در ناسازگارى درآمد و ضمن حمله به يك بيمارستان هر
كسى را كه مى يافت هدف گلوله قرار مى داد. در پى اين زد و خورد،
بسيارى از سربازان از پادگانهاى خود فرار كردند و حكومت نظامى
اقتدار خود را از دست داد. فرماندار " حاكم شهر " به انقلابيون پيوست
و استاندار و ديگر نمايندگان دولت مركز شهر را ترك كردند.
از اوائل ژانويه تا انقلاب فوريه قدرت اصلى در شهر در دست
آيت الله حاج حسن قمى و آيت الله سيد عبدالله شيرازى بود كه امور شهر
را از داخل منازل و مدارس خود اداره مى كردند. فى المثل آيت الله
شيرازى بود كه حلمه به خارجيان را منع كرد. جامعه ئ خارجيان، مشهد
را در حدود 7 ژانويه به قصد هرات ترك كرد.
6- در پى پيروزى انقلاب اسلامى در فوريه 1979، دو آيت الله
مذكور، قسمت اعظم قدرت رسمى خود را به نفع شيخ طبسى كه
نماينده امام در مشهد باشد از دست دادند. طبسى يك روحانى
چندان شناخته شده يا در قبل از انقلاب نبود، ليكن با استمداد از
قدرت خمينى و يك گروه كوچك از پاسداران انقلاب، او توانسته
است كنترل شهر را در دست گيرد تا جائى كه اكنون فرماندار و ديگر
نمايندگان دولت رسمى هم تحت نفوذ طبسى قرار گرفته اند.
7- يكى از اعضاى يك خانواده ئ مشهدى ليبرال و سرشناس مشهد،
افول قدرت دو آيت الله را اين طور تشريح كرد:
" الف " در طول تبعيد پانزده ساله ئ خمينى از ايران، رهبران مذهبى
مشهد مجبور به سازش با مراجع شهرى شده بودند. عزيزى كه آخرين
فرماندار شهر در زمان رژيم سلطنتى باشد، روابط بسيار حسنه اى با
رهبران مذهبى مشهد برقرار كرده بود تا جائى كه رژيم انقلابى نيز او را
آزار نداد. ليكن آيت الله ها با فرماندار مخلوع قبل از عزيزى يعنى
وليان نيز كه از مجرمين درجه اول در رژيم فعلى است، به خوبى كنار
آمده بودند. تهديدهاى خمينى مبنى بر افشاى اين روابط از اينكه
آيت الله هاى مشهد با قدرت سياسى وى مخالفت نمايند جلوگيرى
كرده است.
" ب " در طول اولين هفته هاى بعد از انقلاب، آيت الله