مردي كه دركوزه افتاد - مرگ نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
مردي كه دركوزه افتاد
درشهرمردي "درزي "بود .بردروازه شهردكان داشتي ،برگذرگورستان وكوزه دردرميخي آويخته بودوهوسش آن بودكه هرجنازه اي كه ازدرشهربيرون مي بردند، وي سنگي درآن كوزه مي افكندوهرماهي حساب آن سنگهارامي كردكه چندكس مرده اند وآن كوزه راتهي مي كردوبازسنگ درآن مي افكند .تاروزي برآمدكه مرددرزي نيز بمردبطلب ديد،همسايه اوراپرسيدكاه اين درزي كجاست كه حاضرنيست ؟همسايه گفت كه :درزي نيزدركوزه افتاد .قابوس نامه