موضوع:حدود وظايف شوراى نگهبان - صحیفه امام جلد 19

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

صحیفه امام - جلد 19

مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سخنرانى

زمان:

صبح 11 شهريور 1363 / 6 ذى الحجه 1404

مکان:

تهران، جماران

موضوع:حدود وظايف شوراى نگهبان

بسم اللّه الرحمن الرحيم

حضار:

فقها و حقوقدانان شوراى نگهبان مکلف بودن به آينده نگرى من تذکراتى دارم که بايد به شما آقايان عرض کنم.

ما بايد آينده را در نظر بگيريم و اين گونه فکر نکنيم که وضع فعليمان بگذرد، آينده هر چه باشد، باشد.

ما مکلفيم تا علاوه بر اينکه وضع فعلى را حفظ کنيم، نگهبان آينده نظام و اسلام باشيم.

ما بايد پايه گذار خوب آينده باشيم.

از موضوعاتى که بايد در فکر آينده اش باشيم، وضع روحانيت است، وضع درسى روحانيت است.

در مورد وضع درسى آنچه پرسيدم، گفته اند خوب است.

البته خوب داريم تا خوب، يک موقعى خوب است که صاحب جواهر و شيخ مرتضى تربيت مى شود، و يک موقعى خوب است که ماها به وجود مى آييم، بين اين دو خيلى فاصله است.

براى اينکه افرادى مثل صاحب جواهر تربيت شود بايد دسته بسيارى ممحض بر تحصيل شوند، خود را مهيا کنند تا فقه را به صورت قديم تحصيل نمايند.

نگرانى از تشريفات در حوزه ها مسئله ديگر، مسئله تشريفات حوزه هاى روحانيت است که دارد زياد مى شود.

وقتى تشريفات زياد شد، محتوا کنار مى رود.

وقتى ساختمانها و ماشينها و دم و دستگاهها زياد شود، موجب مى شود بنيه فقهى اسلام صدمه ببيند، يعنى با اين بساطها نمى شود شيخ مرتضى و صاحب جواهر تحويل جامعه داد.

اين موجب نگرانى است و واقعا نمى دانم با اين وضع چه کنم.

اين تشريفات اسباب آن مى شود که روحانيت شکست بخورد.

زندگى صاحب جواهر را با زندگى روحانيون امروز که بسنجيم، خوب مى فهميم که چه ضربه اى به دست خودمان به خودمان مى زنيم.

يک قصه هم قصه بعضى ائمه جمعه و بعضى از علماى بلاد است که با دخالتهاى بى مورد خود در امور دولت، اسباب اين مى شوند که مردم از آنها کنار گيرند.

اگر مردم از روحانيون کنار گيرند، موجب مى شود که روحانيون شکست بخورند، و اگر روحانيون شکست بخورند، جمهورى اسلامى شکست مى خورد.

اين مطلب را بارها گفته ام که روحانيون بايد وضعى ارشادى داشته باشند، نه اينکه بخواهند حکومت کنند.

کارى نبايد بکنيم که مردم بگويند اينها دستشان به جايى نمى رسيد، حالا که رسيد ديديد اين طور شدند.

استبداد دينى خود تهمتى است که از کنارش نبايد گذشت.

راديوها مرتب از آن سخن مى گويند و ما را به خودکامگى متهم مى کنند.

روحانيون نبايد کارى کنند که شاهد دست دشمن بدهند.

دخالت ما بايد نهى از منکر و امر به معروف باشد، والا به استاندار بگوييم تو بايد اين کار رابکنى، والا بگوييم از اينجا برو، اين اولا تضعيف دولت است و از آن گذشته موجب مى شود که مردم از روحانيون متنفر شوند.

اين موضوعات را بايد کاملا در نظر داشته باشيم.

صيانت شوراى نگهبان در گرو عملکرد اعضاى آن اما مسئله شما.

من با نهاد شوراى نگهبان صددرصد موافقم و عقيده ام هست که بايد قوى و هميشگى باشد، ولى حفظ شورا مقدارى به دست خود شماست.

برخورد شما بايد به صورتى باشد که در آينده هم به اين شورا صدمه نخورد.

شما نبايد فقط به فکر حالا باشيد و بگوييد آينده هر چه شد، باشد.

شياطين بتدريج کار مى کنند.

امريکا براى پنجاه سال آينده خود نقشه دارد.

شما بايد طورى فکر کنيد که اين شورا براى هميشه محفوظ بماند.

رفتار شما بايد به صورتى باشد که انتزاع نشود که شما در مقابل مجلس و دولت ايستاده ايد.

اينکه شما يکى و مجلس يکى، شما يکى و دولت يکى، ضرر مى زند.

شما روى مواضع اسلام قاطع بايستيد، ولى به صورتى نباشد که انتزاع شود شما در همه جا دخالت مى کنيد.

صحبتهاى شما بايد به صورتى باشد که همه فکر کنند در محدوده قانونى خودتان عمل مى کنيد، نه يک قدم زياد و نه يک قدم کم.

در همان محل قانونى وقوف کنيد، نه يک کلمه اين طرف و نه يک کلمه آن طرف.

گاهى ملاحظه مى کنيد که مصالح اسلامى اقتضا مى کند که به عناوين ثانوى عمل کنيد.

به آن عمل کنيد گاهى مى بينيد که بايد نخست وزير در کارى دخالت کند که اگر دخالت نکند به ضرر اسلام است، به او اجازه دهيد عمل کند.

ضرورت اقتضا مى کند که نخست وزير فلان کار را انجام دهد که از کس ديگرى بر نمى آيد.

شما بايد سعى کنيد که نگويند مى خواهيد در تمام کارها دخالت کنيد، حتى در مسائل اجرايى .

البته خود اين مسائل را مى دانيد و عمل مى کنيد، ولى من تذکر مى دهم.

شما بايد توجه داشته باشيد که اگر مباحثات به مناقشات تبديل شود و جلوى يکديگر بايستيد، اسباب اين مى شود که شوراى نگهبان تضعيف شود و در آتيه از بين برود.

و آن کسانى که علمايى را که قبلا کار شوراى نگهبان را مى کردند، کنار گذاشتند، به اين خاطر بود، که کم کم آنها را مخالف خود احساس کردند و کنار گذاشتند و بتدريج اين شيطنت صورت گرفت.

پس همه ما بايد بيدار باشيم.

به فکر مردم بودن و سختگيرى نکردن مسئله ديگر رفتار نهادها با مردم است.

بايد حرکت ما به صورتى باشد که مردم بفهمند که اسلام براى درست کردن زندگانى دنيا و آخرت آمده ما است تا ملت احساس آرامش کند.

اينکه آمده است: الاسلام يجب ماقبله (1) اين يک امر سياسى است.

اسلام ديده است اگر بخواهد با کسانى که تازه مسلمان شده اند سختگيرى کند، هيچ کس به اسلام رونمى آورد.

جب ماقبل کرده است و از آنچه در قبل کرده اند گذشته است.

در جايى ديدم کميته صنفى گفته است تمام اصنافى که از چندسال قبل از انقلاب گرانفروشى کرده اند بايد بيايند و مجازات شوند.

اين بر خلاف اسلام و رضاى خداست.

مابايد اين قدر سخت نگيريم و به فکر مردم باشيم.

مردم ما خيلى زحمت کشيده اند.

مردم عادى غير از طبقه مرفه هستند.

مردم عادى ما اسلام را پياده کرده اند و تمام زحمات حکومت را متحمل مى شوند.

پس ما بايد بسيار به فکر مردم باشيم و بر آنان سخت نگيريم که از صحنه خارج شوند.

البته فاسدين را رها نکنيم، اما اينکه اين فرد با کى عکس انداخته است يا اسمش در کجاست و يا به استقبال چه کسى رفته است، نبايد به اين سببها براى مردم ناراحتى درست کرد.

در قرآن هم کارها بتدريج انجام گرفته است.

ما چهل و چند ميليون هستيم که اگر با هم باشيم، مطمئنا نه شوروى و نه امريکا هيچ کارى نمى توانند بکنند.

پس بايد مردم را حفظ کرد.

مجلس، دولت، شوراى نگهبان و بقيه بايد دست در دست يکديگر بگذاريم تا ايران و اين جمهورى را حفظ کنيم.

/ 251