لطفا منتظر باشید ...
پيام
زمان:
22 بهمن 1363 / 20 جمادى الاول 1405مکان:
تهران، جمارانموضوع:پيام به مناسبت 22 بهمن و سالگرد پيروزى انقلاب اسلامى درباره جنگ، دانشگاهها، وظايف قواى سه گانه ، رسانه هاى گروهى و تشکر از ملت
بسم اللّه الرحمن الرحيممخاطب:
ملت ايران و لا حول و لا قوة الا باللّه العلى العظيم با حول و قوه خداوند متعال و عنايات و رحمت خاصش که از اول انقلاب شامل حال اين ملت شجاع انقلابى و در عين حال مظلوم در طول تاريخ بوده و اميد است با ادعيه خاصه ولى اللّه الاعظم - ارواحنا فداه - اين نعمت بزرگ مستدام باشد، يک سال ديگر از انقلاب متکى به خداوند تعالى با سرافرازى و بلند قامتى گذشت، و بيست و دوم بهمن 63 - يوماللّه - با همه نشيب و فرازها فرا رسيد و توطئه هاى روزافزون جهانخواران و انگلهاى متکى به آنان که در اين سال به اوج خود رسيد و هر يک براى سرکوب و انزواى يک رژيم کافى بود، با دست تواناى خداوند قادر يکى پس از ديگرى خنثى شد، و بحمداللّه تعالى اين مولد نوپاى ابراهيمى - محمدى - صلى اللّه عليهما و آلهما - به رشد و قدرت و شهرت خود ادامه داده به پيش مى رود و انعکاس جهانى آن ملتهاى دربند را در سراسر جهان به خود آورده و مظلومان را بر ستمگران شورانده است و اميد است آفتاب درخشان اسلام بر جهانيان نور افشاند، و مقدمات ظهور منجى بشريت را فراهم آورد، و ما ذلک على اللّه بعزيز.(1) در طول اين مدت از ابعاد مختلفه براى شکستن روحيه مقاوم ملت و قواى مسلحه ايران و تقويت روحيه نظام نيمه جان عفلقى فعاليتهاى گسترده اى از سوى قدرتهاى شيطانى مستقيما و به وسيله عمال فاسد سرسپرده و يا جاهل بى اراده آنان در جريان بود و اکنون نيز به قوت خود باقى است بلکه روزافزون است. اينان از هيچ وسيله اى گرچه مفتضح و واضح الفساد دريغ نکردند. از ترور کور اشخاص بيگناه کوچه و بازار تا انفجارهاى منجر به قتل خردسالان و کهنسالان. از دزدى منازل و مغازه ها تا ربودن هواپيماها و زجر يا قتل اشخاص و مسافران عادى. با آنکه چندين سال است تجربه کرده اند که هيچ يک از اينها در اراده ملت بزرگ ايران که براى احياى احکام اسلام عزيز و خداى بزرگ بپا خاسته اند، تاثيرى ندارد و بحمداللّه تعالى هر سال بر قوت اراده و قدرت نظامى و انسجام قشرهاى مختلف افزوده مى شود و در ضعف روحى و بدبختى و دريوزگى مخالفان بويژه صداميان افزوده مى شود، در رسانه هاى گروهىشان در سراسر جهان از هيچ افترا و تهمت و دروغ سازى ابا ندارند. آنان که با خيال خام خود به هواى قادسيه افتاده بودند و آلت دست قدرتهاى شيطانى شده و خود را در سراشيبى هلاکت و فلاکت قرار دادند، امروز از خوف و هراس قدرت اسلام و قواى مسلح متکى به خداى تبارک و تعالى خواب از چشمانشان و قرار از روحشان رخت بر بسته است و براى ادامه چند روز تبهکارى و خيانت به هر درى مى زنند و به هر حشيشى متشبث مى شوند. جهانخواران که با نامهاى پرزرق و برق و شعارهاى طرفدارى از حقوق بشر و صلحدوستى و آرامش جهان و طرفدارى از توده هاى کارگر و کشاورز به جان جهانيان مظلوم افتاده و فساد و ترور و قتل و غارت را در صحنه گيتى روزافزون مى کنند و از بيدارى مظلومان و ستمديدگان جهان در طول تاريخ خطر را از نزديک مى بينند، به فکر اغفال آنان افتاده اند. و رفت و آمدها براى برچيدن سلاحهاى مخرب که جهان را تهديد مى کند جز شعارى بيش نتواند بود. کدام عاقل است که باور کند اينان از اينگونه مسائل صرف نظر نمايند و به حال بشريت رحم کنند! بعيد نيست که امريکا از اين ملاقاتها و مذاکره ها دو مقصود داشته باشد: يکى اغفال جهانيان و جلب نظر آنان، و به خاموشى کشاندن شعله هايى که در دل مظلومان جهان بر ضد منافع نامشروع اين ابرمتجاوز افروخته شده و رو به افزايش است. و ديگر اغفال شوروى و همدستان و همداستانانش تا برترى اتمى خود را حفظ کند. بايد مظلومان جهان بيدار و هوشيار باشند و از اين توطئه ها و حيله ها گول نخورند، و به فعاليت خود در راه رسيدن به آزادى و خروج از قيدوبندهاى استعمارى و استثمارى ادامه دهند. و بدانند که اينان با شعار طرفدارى از حقوق بشر بزرگترين پايمال کنندگان حقوق انسانها هستند و در رسيدن به اهداف ظالمانه خود هيچ گاه غفلت نمى کنند و از هيچ جنايتى دريغ ندارند. امروز که نسيم بيدارى در سراسر جهان وزيدن گرفته و توطئه هاى فريباگر ستمکاران تا حدودى فاش شده است، وقت آن است که دلسوختگان واقعى مظلومان از هر قوم و قبيله و در هر مرز و بوم با قلم و بيان و انديشه و فکر از جنايات ستمگران در طول تاريخ سياه آنان پرده بردارند و پرونده هاى تجاوز آنان را به ساکنين اين سياره ارائه دهند. و علما و دانشمندان سراسر جهان بويژه علما و متفکران اسلام بزرگ يکدل و يک جهت در راه نجات بشريت از تحت سلطه ظالمانه اين اقليت حيله باز و توطئه گر که با دسيسه ها و جنجالها سلطه ظالمانه خود را بر جهانيان گسترده اند، بپا خيزند و با بيان و قلم و عمل خود خوف و هراس کاذبى را که بر مظلومان سايه افکنده است بزدايند، و اين کتابهايى را که اخيرا با دست استعمار که از آستين کثيف اين بردگان شيطان منتشر شده و دامن به اختلاف بين طوايف مسلمين مى زنند نابود کند و ريشه خلاف که سرچشمه همه گرفتارى مظلومان و مسلمانان است را برکند، و يکدل و يک سو بر اين رسانه هاى گروهى که در بيشتر ساعات شب و روز به فتنه انگيزى و نفاق افکنى و دروغپردازى و شايعه سازى عمر خود را مى گذرانند پرخاش کنند و بر سرچشمه تروريزم که از کاخ سفيد مى جوشد بشورند. چرا که با ريشه يابى معلوم مى شود اساس آنچه که تفنگداران و سربازان امريکا را در بيروت و ديگر جاها با انفجارهاى محيط به هلاکت رسانده و مى رساند همان کاخهاى ستم بويژه کاخ سفيد است. اينان توقع دارند که دستهاى ستم خود را از مراکز قدرت در سراسر جهان بر سرنوشت بشريت بکوبند و مظلومان ستمديده دست آنها را بفشارند و از آنها با پايکوبى و دست افشانى استقبال کنند! اين انفجارها و از اين قبيل مسائل از توده هاى مظلوم جهان عکسالعمل ستمها و تجاوزهاى طاقتفرساى شماست، و اجتنابناپذير است، مگر آنکه در کارهاى ظالمانه خود تجديد نظر کنند. ايران در هيچ يک از اين انفجارها دخالت نداشته است، و مسئولين جمهورى اسلامى اين مطلب را بارها تذکر داده اند. اکنون تذکراتى ولو تکرارى مى دهم: فان الذکرى تنفع المؤمنين.(2) 1- امروز جنگ اصليترين مسئله کشور است. ملت عزيز بايد توجه داشته باشد که در کشورى زندگى مى کند که بيش از چهار سال است که در جنگ به سر مى برد و شهداى بزرگ تقديم اسلام و انقلاب نموده است و اکثر نارساييها به مناسبت تحميل جنگ از طرف ابرقدرتها برماست. امروز اسلام در مقابل تمامى کفر است و با کوچکترين درنگ در اين امر حياتى چنان ضربه اى خواهيم خورد که جبرانش به اين زوديها ميسر نمى شود. بايد شور و شوق دفاع از ميهن اسلامى و اسلام را در تمامى قلبها زنده نگه داشت. امروز قواى محترم مسلح که حافظ حدود و ثغور کشور هستند و حافظ نظم در داخل، از شهرها و روستاها گرفته تا راههاى مواصلاتى بين آنها و از دفاع از کشور در جبهه ها تا دفاع از مظلومان و بالاخره قواى نظامى و انتظامى و مردمى که تشکر و قدردانى از آنان در قدرت قلم قاصر نيست، وظيفه هاى مهم و مشکلى دارد. و بحمداللّه تعالى با تحولى که با عنايات خاصه حق تعالى و دعاى صالحان بويژه عبدصالح - روحى فداه - که براى قاطبه ملت بويژه جوانان عزيز حاصل شده ، اميد واثق است که کشور اسلامى را از آسيب متجاوزان قدرتمند و منحرفان سرسپرده نگهدارى و پاسدارى نمايند. عزيزانى که در جبهه ها در دفاع از اسلام و کشور اسلامى سر از پا نمى شناسند و جهات معنوى و عرفانى آنان را و عمق ارزش آن را جز خداى تعالى کسى نمى داند و راهى براى امثال نويسنده بر آن نيست، بايد هر چه بيشتر به نصرت حق تعالى اعتماد کنند، که قدرتهاى امکانى در مقابل نصر الهى ناچيز است. عزيزان من، شما پيروز و منصوريد چه در راه حق تعالى به نصرت ظاهرى برسيد و چه شهيد و معلول و اسير شويد. حق تعالى با شماست و دست تواناى بقيةاللّه که يداللّه است دستگير شما. آن کس که براى خدا و عزت اسلام و نجات محرومان قيام کند چه باک از حوادث دهر دارد. شما پيروان رسولاللّه هستيد که در راه دين خدا چه رنجهاى طاقتفرسا کشيده و چه زحمتها متحمل گرديده اند. در مکه با آنهمه فشارها و تهمتها و اهانتها، و در مدينه با آنهمه جنگها و دفاعهاى خردکننده . ولى آن حضرت و ياران وفادارش چون کوهى استوار ايستاده و براى اسلام و مسلمانان خدمت مى کردند. و شيعه اميرالمؤمنين و فرزندان آن بزرگوار هستيد که در راه خداوند هر رنج و تعبى را استقبال کردند. برادران عزيزم از ياوه گوييها و تهمتها و برچسبهاى دشمنان خدا و اسلام و ميهن اسلامى نهراسيد که هر چه حجم دروغ پردازيها، که از عقده هاى دل و رنجهاى شکست سياسى و نظامى برمى خيزد افزون باشد، دليل عجز و ياس آنهاست که بايد بر حجم سکونت خاطر و طمانينه قلب و فعاليتهاى شما افزوده شود. آنان که به خيال خود براى ايران دل مى سوزانند و به ادعاى واهى براى ملت ايران غمناکند، ايرانى را مى خواهند که مستشاران امريکا گردانندگان آن باشند. ايران وابسته و دلبسته به اجنبى را مى خواهند. ايران زمان پهلوى را که غرق فساد اخلاقى و بر باد ده شرف انسانى بود را مى خواهند. ايرانى را که سرپرستش مظلومان را غارت کند و جيب آنان را پر کند و سرمايه هايش در خدمت طبقات مرفه و بالانشين باشد، و مستمندان و کوخنشينان در فقر و محروميت بسوزند و هيچ کس به فکر آنان نباشد. و بالاخره ايرانى را مى خواهند که به اصطلاح شخص اولش در مقابل رئيس جمهور امريکا چون دريوزگان، گردن کج کند تا مظلومان را پايمال کند. آن روز ايران را مستقل و زنده مى دانند، و امروز که به برکت اسلام جوانان و کودکان و پيران و خردسالان از هر طبقه بيدار و متحول شدند و همه قيدوبندهاى استعمارى و استثمارى را بريدند و با مشت گره کرده امريکا و اذناب او را از کشور راندند ايران را مرده و وابسته مى دانند! و شما ملت عظيمالشان هستيد که بايد چون کوه سر به فلک کشيده در مقابل همه مشکلات بايستيد و خداوند تعالى با شماست. اينک به تمام متصديان امور و دستاندرکاران کشور هشدار مى دهم که قدر اين جوانان حزباللهى را بدانيد، و از آنان قدردانى کنيد و آنان را تشويق نماييد و در آغوش محبت خود حفظ کنيد. اينان بودند که ايران را نجات دادند، و از اين پس همينها هستند که انقلاب را پاسدارى مى کنند، و همينها هستند که با صرف هزينه اى کم در ظرف مدت کوتاهى با روشنبينى خاص خويش کارهاى تعجبآورى نمودند که گمان نمى شد در ايران بتوان انجام داد. اين مغزهاى متعهد بايد تشويق شوند تا شکوفا گردند. مسئولين صاحبان اصلى انقلاب را با بهانه هاى بى اساس پس نزنند تا به جاى آنان کسانى را که وارثان رژيم گذشته و وابستگان فکرى آنان هستند جايگزين کنند. البته بايد از متخصصان متعهد يا لااقل غير معاند استفاده شود، لکن نه به قيمت کنار گذاشتن صاحبان اصلى انقلاب. چشمها و گوشها را باز کنيد که دشمنان حيله بازان کارکشته هستند و ممکن است از ساده دلى شما استفاده کنند و مراکز حساس را کمکم به دست گيرند و انقلاب را به سوى غرب يا شرق بغلتانند. خداوند همه مسلمانان را از شر مخالفان اسلام و غارتگران کشورهاى اسلامى حفظ بفرمايد. 2- پس از جنگ، از مدارس علمى و دانشگاهها، که در حقيقت قلب تپنده و نبض زننده ملت هستند، شروع مى کنيم. مى دانيم که اين دو مرکز در حقيقت دو شاخه اند از يک شجره طيبه و دو بازو از يک مقام انسان روحانى، که اگر به صلاح گرايند و تعهد روحانى خود را حفظ کنند و دست در دست هم در صف واحد و در خدمت به حق و خلق قيام کنند ملت را به کمال خود در دو بعد معنوى و مادى مى رسانند و آزادى و استقلال را در کشور حفظ مى کنند و چون سدى محکم و صفى و بنيانى مرصوص در مقابل تهاجم اجانب و نفوذ فساد ايستاده و ملت و کشور را با قامتى راست و پرچمى افراشته به سوى ترقى و تعالى سوق مى دهند. و خداى نخواسته اگر در هر يک از وظايف الهى و ملى خود انحراف پيدا کنند، به سر ملت آن مى آورند که دانشگاه وابسته در رژيم وابسته آورد، که اکنون نيز کشور و ملت اسلامى ما از گرفتاريهاى آن خارج نشده . و شک نيست که گرفتارى امروز ما در بعد اقتصادى و فرهنگى و اجتماعى بلکه در جنگ تحميلى و شرارت وابستگان به دو قطب سلطه جو از آثار شوم دانشگاههاى مبتلا به غرب و شرقزدگان ضداسلامى و ضد ملى است. هجوم مغولانه رضاخان به حوزه هاى اسلامى و شعائر مذهبى ، که اشخاصى که آن روز سياه را درک کرده اند و به عيان ديده اند مى دانند و با وصف و بيان نتوان آن را منعکس کرد و هجوم بدتر از مغول غربزدگان و شرقزدگان به دانشگاهها و مراکز آموزشى نوباوگان و جوانان که به کشور و مصالح ملت آن کرد که ملت و کشور را تا آستانه سقوط کشانيد، بى انگيزه نبود. کوشش بيش از حد تربيت شدگان در مکاتب غرب و شرق و نيز مدعيان مليگرايى در ايجاد عداوت بين دو قشر بسيار مؤثر روحانى و دانشگاهى بى جهت نبود. ماموريت رضاخان براى محو آثار شريعت در سراسر ايران با فشار و اختناق و قلدرى، و خلف خطرناکتر از خودش در محو همان آثار به شکل نوين آن بود، که با تاييد خداوند متعال و ادعيه حضرت ولى اللّه الاعظم - ارواحنا لمقدمه الفداء- کوشش و جديت و جانبازى زن و مرد و کوچک و بزرگ اين ملت از شر حکومت طاغوتى وابسته به امريکا و از شر غربزدگان و شرقزدگان تا حدى رهانيده شد و با برقرارى حکومت اسلامى ، اين غرب و شرقزدگان پشت به آن کردند و رو به قبله خود غرب و شرق نمودند و با قلم و قدم بر ضد حکومت اسلامى با شکلهاى مختلف به جديت و هياهو برخاستند. اين الهام گيرندگان از شرق و غرب اکثرا با اصل اسلام مخالفند، و استقلال و آزادى را که اسلام بياورد نمى خواهند و بعضى نيز با کوتاه شدن دست امريکا مخالفند. منظور از طول کلام آن است که ملت عزيز عموما و متعهدان و متخصصان خصوصا و دولتمردان بالاخص به اين دستگاههاى آدم ساز و پشتوانه ارزشمند اهميت ويژه اى دهند و با جان و دل در تقويت و تهذيب آن بکوشند. و حوزه هاى معظمه علميه و اساتيد محترم در کنار تعليم قرآن و فقه و مقدماتش، تهذيب اخلاق و معارف اسلامى را که اساس است با عنايات خاص مورد توجه قرار دهند که اذا صلح العالم صلح العالم، و اذا فسد فسد.(3) 3- قواى محترم سه گانه ، که حکومت اسلام و رژيم جمهورى اسلامى هستند، مورد توجه همگان بايد باشند و هر يک را وظايفى الهى است. الف - اعضاى مجلس محترم شوراى اسلامى بحمداللّه تعالى در دوره دوم نيز اشخاص محترمى هستند که با تعهد و جديت خود مى توانند خط مشى دولت را هرچه بهتر تعيين کنند. البته شک نيست که عده اى از آقايان، که شک در خدمتگزارىشان نسبت به اسلام عزيز و کشور نيست در امور عظيم کشور و گرفتاريهاى بسيار پيچيده وارد نبوده يا کمتر وارد باشند و خود نيز توجه دارند که در مسائل بسيار مشکل يک دولت در حال انقلاب و کشور مورد هجوم قدرتهاى بزرگ و کوچک و کارشکنيهاى مغرضان و مفسدان چپ و راست که محتاج به کارشناسان متخصص در رشته هاى مختلف است، نمى توان به طور سطحى نظر داد و بدون توجه به تمام مسائل سياسى و اجتماعى و انعکاسات داخلى و خارجى آن با سليقه شخصى اظهارنظر کرد و چه بسا چنين نظرهايى ولو از چند نفر معدود در سرنوشت امت تاثير منفى گذارد و از اين جهت لازم است در کميسيونها بويژه کميسيونهاى مهم، چند نفر از متخصصان متعهد که مسائل را روى هم مى سنجند و به مشکلات سخت نظام آگاهى دارند دعوت شود و با مشورت آنان رسيدگى به امور گردد. و چون مسئله اسلام و حکومت الهى در کار است، مسامحه در اين امور چه بسا خللى وارد آورد که جبران آن مشکل يا غير ممکن شود و مسئوليت آن در پيشگاه خداوند بزرگ عظيم باشد. مسئله حفظ نظام جمهورى اسلامى در اين عصر و با وضعى که در دنيا مشاهده مى شود و با اين نشانه گيريهايى که از چپ و راست و دور و نزديک نسبت به اين مولود شريف مى شود، از اهم واجبات عقلى و شرعى است که هيچ چيز به آن مزاحمت نمى کند، و از امورى است که احتمال خلل در آن عقلا منجز است. حضرات وکلاى محترم که بحمداللّه به جمهورى اسلامى تعهد دارند، در نطقهاى قبل از دستور و در مباحثات در حال دستور با کمال دقت مواظب جملات خود و کيفيت اداى آن باشند، که خداى نخواسته به مسلمانى بلکه انسانى توهين نشود و شخصيتى ساقط نگردد و کسى مظلوم واقع نشود. البته انتقاد سالم و سازنده بدون اغراض شخصيه و خداى نخواسته انتقامجويى لازم است و مفيد و موجب رشد و تعالى است. و هر کس در نزد وجدان خود تشخيص رفتار و گفتار و نوشتار خود را مى دهد و همه چيز در محضر مقدس حقتعالى واقع مى شود. حجم عظيم کارهاى قوه قضاييه و عظيمتر قوه مجريه را در پيش خود مجسم فرماييد و خود را به جاى مسئولين در هر يک از محاکم قضايى و امور اجرايى قرار دهيد تا معلوم شود امر و نهى و اشکال و انتقاد آسان است، لکن عمل و حل صددرصد با اينهمه گرفتاريهاى در حال انقلاب از عهده هيچ کس بر نمى آيد. اعضاى محترم مجلس انقلابهاى تاريخ را در نظر بگيرند، با انقلاب اسلامى ايران مقايسه نمايند، تا عظمت اعجازآساى اين انقلاب و حجم فعاليتهاى شايسته قواى سه گانه را بهتر توجه کنند. شوروى امروز هم پس از انقلاب به اصطلاح توده اى اش در کشاورزى نتوانسته است خودکفا باشد و اگر امريکا راه ارزاق را به روى آنان ببندد شايد به زانو دربيايد. شما انفجارات، ترورها، اعتصابات، و سرقتها و شرارتها را در سطح دنيا حتى در کشورهايى که از نظر صورى پيشرفت کرده اند مثل انگلستان و فرانسه و حتى امريکا را در نظر بگيريد و با انصاف حکم کنيد. افرادى که با چند شکواييه از چند يا چندين نفر گمان مى کنند مردم ناراضى هستند، در اشتباهند. زيرا امروز دامنه اعتصابات و تظاهرات عظيم در سطح دنيا مانند اعتصاب چندين ماهه انگلستان، اين مهد به اصطلاح تمدن و سياست و قدرت، کارها را فلج نموده و تظاهرات و مخالفتهاى بسيارى در فرانسه و ساير کشورهاى به اصطلاح متمدن صورت مى گيرد. و يا مخالفتهاى احزاب با دولتهايى مثل هند و پاکستان به صورت گسترده اى به چشم مى خورد. ولى بحمداللّه در ايران که مبتلا به مخالفت کشورهاى کوچک و بزرگ است، کارگران عزيز و متعهد ما همچنان به کار و تلاش و سازندگى ادامه مى دهند و هر گونه توطئه اى را قبل از وقوع در نطفه خفه مى سازند و اجازه نمى دهند که دستهاى استکبار کارخانجات را به اعتصاب بکشانند. آقايان دستاندرکاران در هر مقام و هر شغل هستيد با قدرت روحى و قوت ايمان و اتکا به خداوند متعال - جلت قدرته - و اعتماد به ادعيه حضرت بقيةاللّه - روحى له الفداء - براى حفظ نظام الهى جمهورى اسلامى به پيش رويد و از تبليغات و هياهوهاى رسانه هاى گروهى که گاه کاهى را کوه مى کنند نهراسيد که خداوند تبارک و تعالى با شماست و کفى به وکيلا.(4) و اما شوراى محترم نگهبان، که حافظ احکام مقدس اسلام و قانون اساسى هستند، مورد تاييد اينجانب مى باشند. و وظيفه آنان بسيار مقدس و مهم است. و بايد با قاطعيت به وظايف خود عمل نمايند. البته توجه به اهميت حفظ نظام جمهورى دارند که با آن هيچ حکم و امرى مزاحمت نمى کند و براى حفظ آن از هيچ کوششى نبايد مضايقه کرد و معلوم است آقايان با تعهدى که دارند تحت تاثير هيچ جوى واقع نمى شوند. انشاءاللّه مؤيد باشند. ب - قوه محترم قضاييه از آنجا که با اعراض و اموال مردم سر و کار دارد، حائز اهميت فراوان است و جمهورى اسلامى وارث به اصطلاح يک دادگسترى و قضاوت عارى از احکام اسلام و متکى به قضاوت اجنبى ، با آن شرايط بسيار سنگين و مهمى که براى قضات و قضاوت در شرع اسلام اعتبار شده است گرديد، که تغيير و تحول در آن، ولو به طور ابتدايى ، از مشکلات عظيم بود. و چون حوزه هاى علميه ، که بايد قاضى جامعالشرايط تحويل دهند، از همه امور بويژه قضاوت به طور مايوسانه بر کنار بودند، همت علماى اعلام و فقهاى بزرگ مصروف به کتب عبادى فقه و بعضى کتب معاملات گرديد و از تحويل صدها قاضى، قاضى جامع الشرايط، عاجز بودند. ناچار براى کوتاه کردن دست قضات بى اعتنا به احکام اسلام و احيانا ضد اسلام از اعراض و نفوس ملت و معطل نماندن قضاوت که موجب هرج و مرج و هجوم به اعراض و اموال مى گرديد، عده اى از فضلاى متدين که مسائل قضا را ولو تقليدا مى دانستند مجاز در امر قضاوت شدند و از حوزه ها خواسته شد که در تربيت قضات عنايت بيشترى کنند که اين امر مهم حياتى به وجه شايسته ولو در درازمدت تحقق يابد. و با جديت شوراى محترم قضايى تاکنون پيشرفتهاى چشمگيرى شده است لکن کافى نيست. و لهذا از حوزه هاى علميه تقاضا مى شود که در اين امر اهتمام بسيار نمايند که اين واجب مهم کفايى به حد کفايت برسد. و از شوراى محترم قضايى تقاضا مى شود که در انتخاب قضات، چه آنان که به حد صلاحيت رسيده اند و چه آنان که به طور مجاز مشغول مى شوند، حد اعلاى دقت را بفرمايند. چنانچه لازم است اشراف بر کيفيت اعمال قضات محترم تا حد امکان داشته باشند و اگر خلافى اشتباها شده باشد جبران نمايند و اگر احيانا خداى نخواسته به طور عمد بوده ، با قاطعيت و شدت عمل با آنان رفتار نمايند و نگذارند اشخاص نفوذى غيرمتعهد اين دستگاه مقدس اسلامى را آلوده نمايند. و درباره زندانيان عنايت خاص داشته باشند که نه از مستحق حدود و تعزيرات شرعيه از مجازات الهيه بدون مجوز شرعيه صرف نظر کنند و نه خداى نخواسته غير مستحقى مظلوم واقع شود. نه ساده انديشى کنند که منحرفين و مفسدين رها شده و به فساد خود ادامه دهند و نه کسانى که چنين نيستند حتى يک روز دربند باشند. قاضى پس از شرايط معتبره شرعيه بايد در اجراى موازين قضايى سخت و صلب(5) باشد. نه تحت تاثير عواطف و جوسازيهاى بيمورد واقع شود و از اجراى احکام خدا سرپيچد و نه با جوسازيهاى منحرفان و انتقامجويان، برخلاف موازين الهى از رحمت بر بندگان خدا دريغ کند که هر دو طرف افراط و تفريط برخلاف عدل الهى است و آقايان شوراى قضايى و قضات محترم در سراسر کشور بايد احراز کرده باشند که در هر صورت از تبليغات باطل و تهمتها و افتراها در امان نيستند. بنابراين، اعتنا به اين امور و خداى نخواسته خروج از اعتدال و عدالت الهى و صراط مستقيم انحراف است و اجتناب از آن، وظيفه الهى است. ج- قوه محترمه مجريه ، که مسئوليت آن بسيار زياد و حجم عملش عظيم مى باشدو در صورت صحت و شايستگى عمل و خلوص نيت و دلسوختگى براى کشور و ملت تحت رنج وستم در طول تاريخ و خدمت به همه ملت بويژه طبقات محروم و ضعيف که در حقيقت سنگينى بار انقلاب از زمان ستمشاهى تا زمان پيروزى و تا امروز به عهده آنان است و همه مرهون آنان هستيم، کار ارزشمندى است که بعد معنوى آن را جزخداوند تبارک وتعالى کسى نمى تواند به سنجش درآورد و در صورت تصدى براى آرمانهاى شيطانى و اطاعت از نفساماره بالسوء و عمل براى سود خود ولو به زيان کشور اسلامى و ملت مظلوم،عواقب دنيا و آخرت آن را کسى جز ذات بارى تعالى نمى تواند پيشبينى کند. و هان! اى متصديان و دولتمردان از رده به اصطلاح بالا تا پايين، بهوش باشيد که در دوراهى سعادت و شقاوت قرار داريد. طريق اعوجاجى، شيطان است و طريق مستقيم اللّهتبارک و تعالى. توجه کنيد و بسيار توجه که همه وهمه در محضر مبارک حق هستيد واعمال قلبيه وقالبيه و خاطرات روحيه و لغزشهاى عمليه همه در حضور اوست. اگر به واسطه سوء مديريت و ضعف فکرو عمل شما به اسلام و مسلمين ضررى و خللى واقع شود و خود مى دانيد و به تصدى ادامه مى دهيد،مرتکب گناه عظيمى و کبيره مهلکى شده ايد که عذاب بزرگ دامنگيرتان خواهد شد. هر يک در هر مقام احساس ضعف در خود مى کند،چه ضعف مديريت و چه ضعف اراده از مقاومت در راه هواهاى نفسانى،بدون جوسازى، دلاورانه و با سرافرازى نزد صالحان از مقام خود استعفا کند که اين عمل صالح و عبادت است. و هر کس خود را مدير ومدبر و خدمتگزار براى خلق خدا مى داند کناره گيرى او در اين زمان پشت به خلق و خداى خلق است،مگر آنکه خدمتگزارى بهتر يا همطراز او جايگزين او معرفى شود. دولت بدون گزينش اشخاص متعهد و متخصص در رشته هاى مختلفه موفق نخواهد شد و دولتمردان در گزينش همکاران به کاردانى و تعهد آنان و بهتر خدمت کردن آنها به کشور و در منافع ملت بودن آنان تکيه کنند تا در پيش حق تعالى و ملت رو سفيد باشند و در امور موفق باشند،نه بر دوستى و آشنايى و حرف شنوى بى تفکر و تامل که اين رويه موجب ناکامى در خدمت به کشور است. دوست خوب براى دستاندرکاران آن است که در پيشرفت امور محوله به آنان مؤثر باشد و در خدمت ملت باشد، نه در خدمت آنان، هر که و هر چه خواهد بود. دولتمردان از دانشمندان و متخصصان متعهد استمداد کنند تا راز موفقيت را به دست آورند. دولتمردان با رويه و فکر واحد براى رسيدن به آنچه صلاح اسلام و کشور است به پيش روند. و اين سياست صحيح اسلامى است. و خداى نخواسته در سياست بازيهاى گروهى وارد نشوند که با ناکامى مواجه مى شوند. دولت چنانچه کرارا تذکر داده ام بى شرکت ملت و توسعه بخشهاى خصوصى جوشيده از طبقات محروم مردم و همکارى با طبقات مختلف مردم با شکست مواجه خواهد شد. کشاندن امور به سوى مالکيت دولت و کنار گذاشتن ملت، بيمارى مهلکى است که بايد از آن احتراز شود و در اين موضوع گزارشهاى مختلفى مى رسد و هيات دولت موظف است اين امر را به طور همگانى گزارش دهد و کيفيت عمل را در اختيار عموم گذارد و اين امر را جدى تلقى کند. و تذکر اين نکته مهم است که دخالت دادن کسانى که در امور تجارت واردند،از بازاريان محروميت کشيده و درد اسلام و انقلاب چشيده تا متخصصان وارد و مسلمان و متعهد از امور ضرورى است. دولت و اين دوستان بايد دقيقا توجه کنند که آزادى بخش خصوصى به صورتى باشد تا هرچه بهتر بشود به نفع مردم محروم و مستضعف کارکرد، نه چون گذشته تعدادى از خدا بى خبر در تمام امور تجارى و مالى مردم سلطه پيدا کنند. باز هم موضوع مهم خدمت به محرومان و دورافتادگان را تذکر مى دهم. با آنکه مى دانم در اين سالهاى محدود با گرفتاريهاى بيشمار عظيمى که کشور و دولت خدمتگزار با آنها مواجه بود،حجم خدمتهايى که به روستاييان در تمام زمينه ها شده است چشمگير و اعجابآور است و دولت حقا و انصافا در اين امر توفيق بسيار داشته است که با مقايسه با کارهاى در طول رژيمهاى سابق مى توان يافت،لکن باز کافى نيست و حق محرومان به آن نحو که دلخواه است ادا نشده ، البته نه از باب قصور و تقصير، بلکه از جهت حجم احتياجات و گسترش فوقالعاده آن. و اشکالتراشان اگر معاند باشند حرفى نيست و اگر متعهد باشند و دلسوز بايد گفت دستى از دور بر آتش دارند. اميد است دولت با تمام توان خدمت خود را تعقيب و از خداوند تعالى توفيق خدمت طلب کند و تمام اين امور مرهون آن است که دولت يکپارچه و بدون اختلاف درونى وبا تعهد اوقات خود را صرف در مسائل مهم کليدى که مشکل گشاى امور باشد نمايد ، و در امور مهمه نيز مهمترين را بيشتر و سريعتر مورد توجه قرار دهد. و وزراى محترم هر يک با چشم برادرى ايمانى به هم بنگرند و در مشکلات پشتيبان هم باشند. و ملت عزيز پشتيبان دولت و ساير ارگانها باشند،که بدون پشتيبانى همه جانبه توقع پيشرفت از دولت بيموقع است. وبا اتکال به خداوند تعالى،که در مشکلات بزرگ عنايتهاى غيبى را فرموده ،بدانند که تا ملت و دولت به تعهد خود در نصرت به دين خدا و به بندگان او پابرجا باشند، نصرت خدا ادامه دارد: ان تنصروا اللّه ينصرکم و يثبت اقدامکم.(6) 4- رسانه هاى گروهى،بويژه صدا و سيما،اين مراکز آموزش و پرورش عمومى مى توانند خدمتهاى گرانمايه اى را به فرهنگ اسلام و ايران نمايند. بنگاههايى که شبوروز، ملت در سراسر کشور با آنها تماس سمعى و بصرى دارند،چه مطبوعات در مقالات ونوشتارهاى خود و چه صدا و سيما در برنامه ها و نمايشنامه ها و انعکاس هنرها و انتخاب فيلمها و هنرهاى آموزنده بايد همت گمارند و بيشتر کار کنند ، و از گردانندگان و هنرمندان متعهد بخواهند تا در راه تربيت صحيح و تهذيب جامعه وضعيت تمامقشرها را در نظر گرفته ،و راه و روش زندگى شرافتمندانه و آزادمنشانه را با هنرها و نمايشنامه ها به ملت بياموزند،و از هنرهاى بدآموز و مبتذل جلوگيرى کنند. ملت عزيز در طول پنجاه سال سياه اخير گرفتار مجلات و روزنامه هاى تخريب کننده و فاسد کننده نسل جوان و از آنها بدتر سينماها و راديو - تلويزيون بود که با برنامه هاى خود ملت را به حد وافر در آغوش غرب و غربزده ها غلتانيد و ضررهاى رسانه هاى گروهى از خرابيهاى توپ و تانکهاو سلاحهاى مخرب بالاتر و بدتر است چه که ضررهاى سلاحها گذراست، و ضررهاى فرهنگى باقى و به نسلهاى بعد انتقال پيدا مى کند. چنانچه ديديد و مى بينيد. و اگر نبود لطف خاص خداوند منان و تحول برقآساى ملت در سراسر کشور،نمى دانيم سرانجام اسلام و کشور به کجا کشيده مى شد. امروز نيز که از تفاله آن رژيم فاسد عددى باقى مانده است اگر به طور قاطع با آنان برخورد نشود،خطر ولو در درازمدت کشور را تهديد مى کند و سهلانگارى در اين امور ساده انديشى است. و بر متعهدان است که کوشش کنند و از انحرافات، گرچه جزئى باشد جلوگيرى نمايند و بايد عرض کنم که اخبار راديو - تلويزيون ناقص است و محتاج به عنايت بيشتر. 5- با تشکر فراوان از ملت بسيار عزيز که در سالهاى طولانى قبل از انقلاب و در حال پرهيجان انقلاب و پس از پيروزى تا امروز با همه فداکاريها و جانبازيها و سختيها و فشارها در صحنه حاضر و از اسلام بزرگ و ميهن عزيز دفاع نموده و در جبهه ها و پشت جبهه ها چون سدى آهنين ايستاده اند تقاضا دارم که بسيار بيدار و هوشيار و مراقب باشند که در اين صفوف فشرده الهى شياطين رخنه نکنند و تخم نفاق و اختلاف نيفشانند که اين دست پروردگان غرب و شرق و اين وارثان رژيم ستمشاهى و اين محروم شدگان از دسترنج ملت و ذخاير کشور در کمينند و در صدد اختلاف افکنى و با قلم و زبان خود از هيچ افترا و تهمت در راه شکست جمهورى اسلامى و رسيدن به مطامع کثيف خويش فروگذار نمى کنند و با شايعه افکنيها و دغلبازيها و دروغ پردازيها مى خواهند در وحدت شما که وحدت الهى است خلل ايجاد کنند و از ساده دلى بعضيها استفاده کنند. هان!اى ملت عزيز، که پرچم پر افتخار اسلام را به اهتزاز درآورده و سکوت مظلومان را در مقابل ستمگران و قلدران شکسته و متحول به فرياد و پرخاش کرديد و نداى اللّهاکبر اسلام را با امواج فرستندگان غيبى به اقصى بلاد جهان رسانديد، بهوش باشيد و به عهد خود به پيشگاه مقدس خداوند پابرجا باشيد که شکست اسلام خداى نکرده در ايران دفن معنويات و احکام مقدس اسلام است. بهوش باشيد که موريانه هاى موذى،اين ايادى استکبار جهانى درصدد رخنه کردن در صفوف شما هستند. دستهاى وحدت را به هم دهيد و بازو به بازوى هم يکدل و يک جهت اين هديه الهى را، که پس از قرون متمادى به شما عطا فرموده قدردانى و حفظ کنيد و از نقصها و کمبودها که لازمه هر انقلابى است و در انقلاب شما به برکت اسلامى و مردمى بودن از همه کمتر است، به خود سستى راه ندهيد، که با خواست خداوند منان با پيروزى شما همه چيز اصلاح مى شود. بارالها ،از الطاف بيکران تو شکرگزاريم، گرچه شکر ما و همه موجودات در مقابل نعمتهاى بى انتهاى تو ناچيز است. خداوندا،اگر عنايات تو نبود ما قدمى به سوى پيروزى نمى توانستيم برداريم. هرچه هست از توست و همه قدرتها شيران علم هستند.(7) ما کور دلان را از خودخواهى و خود بينى حفظ و اسلام عزيز را تو خود قوت و عظمت ده و مسلمين بويژه علما و دانشمندان و دولتمردان را به وظايف خود آگاهى مرحمت فرما و اتحاد بين مسلمين را به دست تواناى خود ايجاد فرما و به ملت متعهد شجاع ايران هرچه بيشتر قدرت و استقامت عنايت فرما و به نيروهاى مسلح اسلام در جبهه ها و پشت جبهه ها پيروزى کامل عنايت فرما و به شهداى اسلام بويژه شهداى جنگ تحميلى رحمت و تقرب به درگاه خود مرحمت و به آسيب ديدگان عزيز صحت و عافيت و اجر شهدا عنايت کن و به اسرا و مفقودين صبر و رهايى نصيب فرما و به بازماندگان شهدا و نزديکان آسيب ديدگان و مفقودين بردبارى و اجر مرحمت فرما. صلوات و سلام بر پيامبران عظام - سيماافضلهم و خاتمهم - و سلام وتحيت بر امامان معصوم، بويژه مولانا، بقية اللّه - ارواحنا فداه -. والسلام على عباداللّه الصالحين.1- سوره ابراهيم، آيه 20: و آن (امر) بر خداوند گران و دشوار نيست. 2- بخشى از آيه 55 سوره ذاريات: بدرستى که تذکر و يادآورى به مؤمنان سود رساند. 3- آنگاه که عالم صالح شد، جهان صالح مى شود، و هرگاه فاسد گرديد، جهان فاسد مى شود. 4- اشاره به آيه 132 سوره نساء: و للّه ما فى السموات و ما فى الارض و کفى باللّه وکيلا آنچه در آسمانها و زمين است از آن خداست و خدا به تنهايى نگهبانى خلق را کافى است. 5- سخت، شديد، درشت و قوى. 6- بخشى از آيه 7 سوره محمد (ص): اگر خدا را يارى کنيد، او شما را يارى و گامهايتان را استوار مى کند. 7- اشارت است به شعر معروف مولانا: ما همه شيريم ،شيران علم / حمله مان از باد باشد دم به
