روايات و ديدگاه ها
روايات و اقوال مورّخان در مرحله نخست دو دسته است:
1 ـ آن دسته كه جوشش زمزم را به جبرئيل نسبت داده اند.
2 ـ دسته اي كه آن را به اسماعيل منتسب دانسته اند.
در جزئيات هر يك از اين دو دسته نيز اختلاف نظر وجود دارد:
مطهّر بن طاهر مقدسي35 در چگونگي جوشش زمز با اشاره به اختلاف نظرها در اين خصوص مي نويسد:
«همين كه هاجربه سوي اسماعيل شتافت، او را ديد كه با دست خود با آب بازي مي كند در حالي كه آب از زير گونه او جوشيده است و برخي گفته اند آب از زير پاشنه پاي اوجوشيده است و برخي برآنند كه جبرئيل آمده و با پاي خود زمين را شكافته كه بر اثر آن آب فوران زده است.
همين مطلب را با اندك اختلاف «ياقوت» در «معجم البلدان»36 ذكر كرده است. نامبردگان احتمال ديگري را نيز نقل كرده اند و آن اينكه اين چاه را اسماعيل با وسايلي مانند كلنگ حفر نمود و خرق عادتي در اينجا نبوده است كه اين قول ضعيفي است و سند روايي ندارد و يا اينكه پس از جوشيدن زمزم اسماعيل آن را به صورت چاه در آورده است كه پيش از اين توضيح آن گذشت.