هاجر و اسماعيل، اين مادر و فرزند، كه در سايه قيموميّت شيخ الانبياء، حضرت خليل الله(عليه السلام) پذيراي آن آزمايش تاريخي شدند و اجرا كننده آن طرح الهي در تأسيس أمّ القراي توحيد و بناي كعبه معظّمه و دعوت حج بودند در كنار خانه كعبه معتكف شدند و مأوي گزيدند تا شاهد حضور ميليون ها انسان موحّد در مطاف عاشقان كوي حق باشند و زائران بيت عتيق همه جا از طواف و كعبه و حجر اسماعيل و زمزم و صفا و مروه تا عرفات و منا، به ويژه قربانگاه اسماعيل از آنها ياد كنند و خاطره پر رمز و راز آنها را زنده نگهدارند.و شگفت داستاني است حج كه سراسر آن ترسيم ايمان و صبر و جهاد و يادواره، فداكاري خاندان ابراهيم است; خانداني كه آمدند در سرزمين مكّه بمانند تا خيمه توحيد را سرپا كنند و زمينه ظهور حضرت ختمي مرتبت محمّد بن عبدالله(صلي الله عليه وآله) را فراهم آورند و خاتم الانبياء نيز كه آيينش بر ملّت حنيف ابراهيم بنيان شده28 و صورت تكامل يافته آن مي باشد در احياي همان خطوطِ ترسيم شده، به وسيله ابراهيم خليل(عليه السلام) حج را روح و شكوهي ديگر بخشيد و به دور از آلودگي هاي شرك جاهلي، قوانين و فقه حج را تعليم داد، چنانكه حضرتش در حجّة الوداع، آداب و سنن اين فريضه الهي را در عمل به مردم آموختند و از همين جا مي توان به راز زمزم پي برد كه در ژرفاي اين چاه شگفت انگيز، چشمه سار ديگري روييده كه زلال خوشگوارش جان ها را طراوت و حيات بخشد و اين چشمه سار، كوثري است كه هرگز نخشكد و تا قيامت همپاي زمزم جاودانه بماند و قلوب انسان ها را از ثمرات معنوي سيراب كند.