بيشتر روايات از نقش جبرئيل در جوشش زمزم سخن گفته و برخي روايات اثر پاي اسماعيل را مؤثر مي دانند.پيش از آنكه به تحليل اين روايات و ترجيح نظريات بپردازيم، شايسته است نگاهي به عمده روايات باب بيافكنيم.و آنگاه ببينيم آيا تضادّي در اين ميان وجود دارد يا نه و قول برتر كدام است و طريق جمع ميان اقوال چيست؟الف: روايات منقول از اهل بيت(عليهم السلام)1 ـ در يكي از روايات كه از هجرت خاندان ابراهيم تا جوشيدن زمزم و برخي وقايع بعد از آن را به تفصيل مطرح كرده و بيشتر محدّثان و مفسران به مناسبت آيات مربوء آن را آورده اند، چنين آمده است:«... نظرت الي اسماعيل وقد ظهر الماء من تحت رجْليه...»37«هاجر اسماعيل را نگريست، در حالي كه آب از زير پاهايش نمودار بود.»سند اين مفسران و راويان، روايتي است كه علي بن ابراهيم قمّي از امام صادق(عليه السلام) نقل كرده است. اين روايت از جريان آب در زير پاهاي اسماعيل سخن گفته امّا صراحت ندارد كه عامل جوشش آب چه بوده؟ جبرئيل يا اثر پاي اسماعيل؟2 ـ روايتي است كه در بحار الانوار و كافي از قول امام صادق(عليه السلام) نقل شده.«ثمّ اقبلت راجعة الي ابنها فاذا عقبه يفحص في ماء فجمعته فساخ ولو تركته لساح»38«هاجر به سوي فرزندش برگشت و ناگاه ديد كه پاشنه پاي كودك در آب است. او اطراف آب را مسدود كرد و آب بند آمد و اگر آن را رها مي ساخت همچنان جريان مي يافت.»اين روايت نيز مانند روايت قبلي تصريح يا اشاره اي ندارد كه عامل جوشش آب چه بوده است و فقط از قرار داشتن پاي اسماعيل در آب سخن مي گويد.3 ـ روايت ديگر، حديثي است كه بحار از محاسن به اسناد خود از ابن ابي عمير و او از معاويه بن عمار، از امام صادق(عليه السلام) نقل كرده و در بخشي از آن روايت آمده است:«هاجر با ديده گريان به صفا رفت و بانگ برآورد: «آيا در اين وادي انيسي هست؟» جوابي نشنيد. به مروه آمد و همان سخن را تكرار كرد پاسخي نشنيد و تا هفت مرتبه اين رفت و آمد ادامه يافت. در شوط هفتم جبرئيل فرود آمد و به او گفت: اي زن! تو كيستي؟ پاسخ داد: «من هاجر مادر فرزند ابراهيم هستم. جبرئيل گفت: شما را به كي سپرد؟ پاسخ داد: من به ابراهيم همين گفتم و او جواب داد به خداوند بزرگ. جبرئيل گفت آنكه شما را بدو سپرده، كفايت است. اينك برگرد نزد فرزندت. هاجر به سوي بيت آمد در حالي كه زمزم جوشيده بودو آب مشاهده مي شد و جريان داشت، اطراف آن را با خاك بست و اگر رها مي ساخت جاري بود; (قال ابوعبدالله(عليه السلام)، لو تركته لكان سيحا».39چنانكه ملاحظه مي كنيم در اين روايات تصريح نشده كه عامل جوشش آب چه بوده است.4 ـ برخي از روايات بر خلاف موارد قبلي، به اثر پاي اسماعيل اشاره دارد; مانند روايت علي بن ابراهيم از پدرش، از ابن ابي عمير، از معاوية ابن عمار، از امام صادق(عليه السلام)كه ضمن تشريح واقعه مي فرمايد:«ففحص الصبي برجله فنُبعت زمزم ورجعت من المروة وقد نبع الماء»40«كودك پاي خود را (بر زمين) ساييد پس زمزم جوشيد و هاجر از مروه برگشت در حالي كه آب جوشيده بود.»نكته قابل ذكر اينكه اسناد طبقه اوّل و دوّم روايت (4 و 5) يكي است; هر دو از ابن ابي عمير، از معاوية بن عمّار، از امام صادق(عليه السلام) و چنين به نظر مي رسد كه محاسن نيز روايت را از علل نقل كرده باشد.با اين تفاوت كه دو تن از راويان آن، در محاسن حذف شده و پاره اي اختلافات نيز در محتواي روايت ديده مي شود; از جمله همان مطلب مورد بحث چنانكه ملاحظه كرديم، حال دليل اختلاف چيست؟ معلوم نيست.5 ـ در برخي روايات ديگر به صراحت از دخالت داشتن جبرئيل در جوشش آب زمزم سخن به ميان آمده است; مانند روايتي كه بحار از قصص الانبياء از صدوق، از علي(عليه السلام) نقل كرده كه فرمود:«.. چون هاجر و اسماعيل را عطش شديدي عارض شد، جبرئيل فرود آمد و به هاجر گفت: شما را به چه كسي واگذار كرده است؟ پاسخ داد: ما را به خدا سپرد. گفت: همانا به كسي سپرده كه شما را كفايت است.»آنگاه جبرئيل دست خود را در زمزم نهاد و آن را شكافت كه ناگهان آب جوشيدن گرفت و هاجر مشكي برداشت كه از آن برگيرد...»; (ووضع جبرئيل يده في زمزم ثمّ طواها فإذا الماء قد نبع ...).416 ـ چنانكه در گذشته ديديم، در روايات اهل بيت همانند ديگر روايات، از زمزم به نام «ركضة جبرئيل»42 ياد شده است اثر ضربت پاي جبرئيل كه اين خود گواه و نشانه اي است از نقش جبرئيل در پيدايش زمزم و عنوان «ركضة جبرئيل و وطأة جبرئيل» و «هزمه جبرئيل» به تواتر معنوي در روايات فريقين ديده مي شود. كه از يك نوع وحدت نظر در تأثير جبرئيل بر پيدايش زمزم حكايت دارد.