تحليل نهايي بحث - زمزم (2) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

زمزم (2) - نسخه متنی

محمدتقی رهبر

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تحليل نهايي بحث

اين بود گزيده اي از آنچه درباره زمزم و عامل جوشش آن در كلام مفسّران و مورّخان و منابع روايي و تاريخي آمده است. در تحليل نهايي بايد به چند نكته توجّه داشت:

الف: حوادثي از اين قبيل; از جمله خوارق عادات است كه در سرگذشت پيامبران و اولياي خدا بسيار رخ مي دهد و چيزي دور از دانش و خرد نيست و تجاربي است كه به تواتر در سيره صالحان و برگزيدگان خدا اتّفاق افتاده است. بسياري از اين موارد را قرآن كريم آورده است; از قبيل: توفان نوح، ناقه صالح، اژدها شدن عصاي موسي، تولّد عيسي بدون پدر و نبوّت او و سخن گفتنش در گهواره و شفا دادن كوران و بينا شدن ديدگان يعقوب با پيراهن يوسف، و فرزنددار شدن ساره همسر ابراهيم (در سن نود سالگي) و نظاير اينها نيز از سيره پيامبر(صلي الله عليه وآله) و امامان معصوم بسيار و به تواتر نقل شده است و منابع روايي و تاريخي بر اين حقيقت گواهي مي دهد. بنابر اين اگر از زمين خشك و سوزان، چشمه آبي بجوشد بي آنكه وسائل و عوامل عادي در آن دخالت داشته باشد، امري بعيد و دور از عقل نيست. چه، هرگاه خدا اراده چيزي كند بي چون و چرا تحقّق خواهد يافت; « إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ»52 و در اين امر علل و اسباب را نيز خود فراهم مي آورد. گاه اسباب و علل عادي است و گاه غير عادي.

به طور خلاصه، خداوند اراده كرده است كه چشمه زمزم پديد آيد و چنين شده است.

ب: اختلاف روايات در چگونگي جوشش زمزم است; چنانكه ملاحظه كرديم، عمده روايات ـ عامّه وخاصّه ـ در اين باره، آن را به اشاره دست غيبي و ظهور جبرئيل در صورت انسان و اقدام به پديد آوردن آب از زمين به امر پروردگار مستند مي كند.

برخي روايات نيز از اثر پاي اسماعيل در اين پديده سخن مي گويد كه در روايات فريقين به هر دو اشاره شده است.

ج: همچنين گروهي از روايات نيز جوشيدن آب را بدون بيان علّت وعامل آن مطرح ساخته است. و همه اينها مي تواند درجاي خود صحيح باشد و تضادّ و تزاحمي ميان روايات نيست; همانگونه كه هيچكدام منافي عقل و عادت در سيره برگزيدگان خدا نيست.

توضيح آنكه: اگر روايات دخالت جبرئيل را در نظر بگيريم و اينكه او با پاشنه پا و يا با انگشت دست و يا شهپرش زمين را شكافته كه بر اثر آن آب زمزم جوشيده است در اين صورت از تجسّم جبرئيل به صورت انسان سخن گفته شده كه نمونه آن را در آمدن جبرئيل نزد پيامبر(صلي الله عليه وآله) و مجسّم شدن او در چهره يكي از ياران آن حضرت مكرّر خوانده ايم و تاريخ و سيره و حديث گواهي مي دهد; زيرا فرشتگان مي توانند به هر شكل و شمايل كه بخواهند در آيند و در اخبار زمزم است كه جبرئيل به صورت انساني ظاهر شد و صدايي چون صداي انسان داد و هاجر را با سخن خود اميدوار ساخت و با انگيختن آب زمزم سنگ بناي جامعه مكّه را نهاد و آنچه به عنوان پاشنه پا بر زمين زدن يا با انگشت خط كشيدن آن در اين روايات آمده، در قالب مطلب فوق چيزي خلاف عقل و علم نيست; زيرا به همان دليل كه فرشته مي تواند به صورت انسان ظاهر شود كار انساني نيز مي تواند انجام دهد.

و اگر روايات ديگري را كه مي گويد اسماعيل پاشنه پاي خود را بر زمين كشيده و آب جوشيده، منظور داريم آن نيز، همچون فرض پيشين خلاف عقل وتجارب زندگي برگزيدگان خدا نيست. البته اين امر به دو صورت در روايات آمده است:

1 ـ هاجر آمد و ديد پاهاي اسماعيل در آب است; با در نظر داشتن روايات گذشته در دخالت جبرئيل در اين امر چنين استفاده مي شود كه جبرئيل به امر خدا چشمه را جوشانيده و اين درست در همان نقطه اي بوده كه اسماعيل بر زمين قرار داشته است.

2 ـ پاهاي اسماعيل بر زمين كشيده شده و بر اثر آن آب از زمين پديد آمده است; اين نيز با اخبار گذشته منافاتي ندارد كه اسماعيل پاشنه پا بر زمين ساييده باشد و جبرئيل از همان نقطه آب را خارج ساخته باشد، كه در اين صورت مي توان از تصرف جبرئيل در اين امر با وساطت پاهاي اسماعيل سخن گفت. و اين طريق جمع شايد نيكوترين وجهي باشد كه مي توان در اين باره بيان داشت.

همچنين اگر تنها از تأثير پاهاي كودك در اين امر سخن گفته شود، همانگونه كه گفتيم: آن نيز منافي با عقل و تجربه زندگي پيامبران خدا نيست; زيرا امور خارق عادت به هر شكل و در هر وضعيّتي، به اذن خداوند قابل تحقّق است; خداوندي كه عيسي را بدون پدر از مريم پديد مي آورد و در گهواره سخن بر زبانش مي نهد كه بگويد:

« اِنِّي عَبْدُاللهِ آتانِي اْلكِتابَ وَجَعَلَنِي نَبِيّاً»

در ماجراي اسماعيل نيز كه پيامبر آينده امّت ابراهيم و نياي خاتم المرسلين(صلي الله عليه وآله) است، با تأثير پاهاي او پديده زمزم را به نمايش مي گذارد و اين امر با ساييدن پاي او بر زمين اتفاق مي افتد. اگر در اين كار مشكلي باشد در هر امر خارق عادتي مي توان آن مشكل را مطرح كرد! امّا آنجا كه اراده ايزدي تعلّق گيرد، همه چيز ممكن مي شود.

با اين همه، بيشتر روايات، صراحت ندارد كه ساييدن پاي اسماعيل بر زمين، عامل جاري شدن زمزم بوده و بيشتر سخن از نقش جبرئيل مي گويد و يا عامل جوشش آب به صراحت بيان نشده است و در هر حال اصل جريان قابل ترديد نيست.

/ 15