7 ـ فريبكارى - جنگ روانی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جنگ روانی - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خلاصه اى از مفهوم اختلاف طبقاتى تا حدى كه مى تواند در جنگ روانى به كار گـرفـته شود ارائه مى گردد.

در تمام جوامع بشرى ، از نخستين و بدوى ترين آنها تا جوامع مـدرن صـنـعـتـى ، گـروه هـاى خاص ‍ و متمايزى وجود داشته و دارد. به گفته پتيريم سوروكين (كـليـه گـروه هـاى مـتـشـكـل پايدار مبتنى بر اختلاف طبقاتى هستند و جامعه يك دست كه مساوات كـامـل بـيـن كليه افراد آن برقرار باشد، تنها رؤ يايى است كه هرگز در تاريخ بشر تحقق نيافته است .)(296) بـه اعـتـقـاد جـامـعه شناسان ، طبقه بندى اجتماعى موجب مى شود كه گروهى از افراد در رده هاى مـخـتـلف قـرار گـرفته و بنا به موقعيت و شرايط خاص خود در جايگاه متمايز از ديگران قرار گـيـرند.

اين تمايز در طبقه موجب احراز امتيازات و ويژگى هاى خاص آن طبقه براى افراد آن و فـقـدان آن بـراى سـايـر طـبـقـات مـى گـردد و اگر چنانچه افراد يا گروهى در طبقه ميانى يا پـايـيـنـى قرار گيرند بسيارى از امتيازات طبقه فوقانى خود را از دست داده و دچار محروميت مى گردند.

تمايز و اختلاف طبقاتى در اغلب جوامع وجود دارد و در مواقع حساس مى تواند منشاء درگيرى و حتى جنگ نظامى و روانى گردد.

بـرخـى از جـامـعـه شـناسان ديگر عقيده دارند اختصاص انحصارى رفاه براى طبقه اى خاص مى تواند سرچشمه بروز اختلاف گردد و عموما افراد طبقات محروم تحت تاءثير تبليغاتى قرار مى گيرند كه آنان را به ستيزه با طبقات بالا تشويق مى نمايد.

7 ـ فريبكارى

در فـريـبـكـارى يـا اسـتـراتـژى دروغ بـزرگ ، بـه عـنـوان يـكـى از شـيـوه هـاى اعـمـال جـنـگ روانى كوشش مى شود تا مخاطب و سوژه مورد نظر در يك فضاى روانى مخالف با آنـچـه كـه هـسـت (واقـعـيـت ) سوق داده شود و اين فضاى روانى بايستى به گونه اى ساخته و پـرداخـتـه شـود تـا مـفـاهـيم و علائم انتقالى بدون مقاومت و پايدارى مورد پذيرش قرار گيرد. بنابراين ، مجرى طرح فريب ، تمام تلاش خويش را به كار مى گيرد تا روان مخاطب و گروه هـدف را طـورى مـورد تـهـاجـم قـرار دهـد كـه بـه نـتـيـجـه دلخـواه خـود نـائل آيد. از نظر روان شناسى ، فردى كه در حال منازعه با حريف يا دشمن است همواره كوشش مى كند تا خود را در موضع هوشيارانه نسبت به او قرار دهد؛ زيرا احساس مى كند كه هر لحظه از ناحيه او در معرض خطر قرار دارد و طبيعى است كه در برابر هر حركت و رفتار او علامت سؤ الى بـگـذارد و در مـقـابـل رفـتـارهـاى او مقاومت نمايد. تمام هنر تاكتيك فريب ، شكستن اين مقاومت روانـى در حـريـف اسـت .

بـديـهـى است اين عمل از ظرافت و دقت خاصى برخوردار است و بستگى زيـادى بـه تـجـربـه و شناخت مجرى طرح فريب از گروه هدف دارد. معمولا در تاكتيك فريب از روش هاى زير استفاده مى شود.

1 ـ برچسب زدن ؛

2 ـ تغيير جبهه (انحراف افكار از موضوع اصلى به موضوعات فرعى ديگر)؛

3 ـ استفاده از صنعت ايهام در صحبت ها و سخنرانى ها؛

4 ـ انـتـقـال (اسـتفاده از موقعيت و مقام چيزى جهت قبولاندن چيزهاى ديگر با دادن اطلاعات و اخبار و داده هاى مورد نظر در فرصت مناسب .

1 - 7 ـ فريب در عمليات ها

فـريـبـكـارى يـكى از شيوه هاى جنگ روانى است كه به صورت يك تاكتيك و شيوه استراتژيك عـليـه دشـمـن مـى تـوانـد به كار برده شود. براى شرح بيشتر به بررسى پرونده معروف (بـاربـاروسـا) كـه به عنوان يك شيوه غافلگيرانه آلمان عليه اتحاد شوروى بود و همچنين يكى از شگردهاى فريبكارى در جنگ روانى است ، خواهيم پرداخت :

در دهـه 30، پـيـشـرفـت هـاى نـظـامـى و تـكـنـولوژى نـظـامـى بـالاخص دستيابى به تانك هاى پـيـشـرفـتـه تـى ـ 34 در شـوروى ، بـاعـث شـده بـود كـه هـيـتـلر مـتـقـاعـد شـود كـه احـتـمـال حـمـله به آلمان اجتناب ناپذير باشد. لذا هيتلر در 1940 م ، از ارتش آلمان خواست كه طـرح هـاى مربوط به حمله عليه شوروى را تهيه نمايند. هيتلر در نوامبر 1940 ميلادى تصميم نـهـايـى بـراى شـروع حـمله به شوروى را در اولين فرصت اتخاذ كرد و در 1940 م ، فرمان شـمـاره 21 خـود را بـا نـام (پـيـشـوا) صـادر

/ 173