يكى ديگر از اهداف جنگ روانى ، القاى ياءس و نااميدى است . (در شرايطى كه فرد مصمّم به تـحـقـق شـرايط مطلوب و مورد پسند خويش است اگر موفق به تاءمين مطلوب خويش نگردد و با شـكـسـت مواجه شود و اين شكست و يا عدم موفقيت چند بار تكرار شود و به تجربه دريابد كه عـلى رغم تمايل باطنى اش قادر به دستيابى به هدف خويش نيست ، حالت اضطراب و بحران روانـى در فـرد پديد مى آيد؛ اين حالت بسيار پيچيده و در ابتدا همراه با ناباورى مى باشد؛ اما به مرور زمان ، ناباورى جاى خود را به باور ناتوانى و به عبارتى ياءس مى دهد. ياءس مـرحـله اى وخـيـم تـر از حـالت بـحـرانـى را بـاعـث مـى شـود و اضـطـراب روانـى را ثـبـات مى بخشد.)(49) در القـاى يـاءس و نـاامـيدى با ارائه تصويرى از موقعيت فرد يا جامعه از تلاش ها و فعاليت هـايـش سعى مى شود تا فرد و جامعه در جريان حركت به سوى هدف خود و آرمان هايش در مقاطع گوناگون و به طور مكرر و پيوسته احساس شكست نموده و معتقد به ناتوانى گردد.بـراى كـشـانـدن افـراد يـك كـشـور بـه سـوى يـاءس و نـاامـيـدى قبل از هر چيز بايد مردم آن كشور را نسبت به مساءله اى خسته و بيزار كرد و با تكرار محروميت هـا، خـرابـى هـا، شـكـسـت در جـنـگ ، خـونـريـزى و... و بـا اسـتـفـاده از عـوامـل اقـتـصـادى ، سـيـاسى و روانى حالت سرخوردگى را در آنان به وجود آورد. سپس با در نـظـر گـرفـتـن زمـان مـنـاسـب سـرخـوردگـى را بـه نـاامـيـدى مـبـدل كـرد؛ بـه طـور مـثـال در زمـان جـنـگ بـا طـرح نـاتـوانـى در مسائل سياسى ، اجتماعى و اقتصادى افراد جامعه را نسبت به آينده خود مضطرب و نگران كرده و بـا تـكـرار ايـن مـشـكلات آنان را ماءيوس