جـنگ روانى از نظر تاريخى ريشه در حيات انسانى دارد و مبتنى بر اين پرسش است كه آيا مى تـوان ذهـن انـسـان را در جـهـتـى خـلاف جـهـت خـواسـت و اراده او كنترل كرد؟ سه ديدگاه در پاسخ به سؤ ال فوق وجود دارد. يكى از ديدگاه ها به عدم امكان نفوذ در ذهن و انـديـشـه انـسـانـى اعـتـقـاد دارد. ديـدگـاه دوم بـيـانـگـر نـفـوذ كـامـل و در اخـتـيـار گـرفـتـن انـديـشه و ذهن انسان ها تا بدان حد است ، كه مى گويد: هر رفتار سـيـاسـى مـى تـوانـد يـك حـركـت تـبـليـغـاتـى بـاشـد. ديـدگـاه سـوم بـا ردّ ديـدگـاه اول و تـعـديـل ديـدگـاه دوم ، بـراسـاس فـطـرت انـسـانـى بـه دنـبـال پـاسـخ بـه سـؤ الاتـى در رابـطـه با حدود و ثغور ديدگاه ، تاءثيرات جنگ روانى ، تـحـولات آن و اهداف و شيوه ها و امكانات به كارگيرى و راه هاى مقابله با آن برآمده است و اين ديـدگـاه ، پـيـدا كردن پاسخ هاى اساسى به اين سؤ الات را براى نظام جمهورى اسلامى كه مورد تهاجم روانى استكبار جهانى قرار گرفته ضرورى قلمداد مى نمايد.صاحب نظران ، جنگ روانى را خطرناك ترين نوع جنگ تلقى و آن را عاملِ اساسى تضعيف روحيه مـردم ، ارتش يا نيروهاى دشمن به منظور تسليم و شكست عقايد و احساسات آن ها مى دانند و به كـارگـيـرى آن را در جـنـگ هـا ضـرورى مـى پـنـدارنـد. از ايـن رو، آشـنـايـى بـا مسائل جنگ روانى مى تواند از تبعات ناشى از جنگ روانى دشمن بكاهد.جـنـگ روانـى تلاشى نظامدار و برنامه ريزى شده براى تخريب روحيه حريف يا دشمن تعريف شـده اسـت ؛ بـا ايـن بـيـان فـرق آن بـا عـمـليات روانى و جنگ سرد كه جنگ سرد اعم از عمليات روانى و عمليات روانى نيز اعم از جنگ روانى است ، روشن مى گردد.
پرسش
1 ـ ديدگاه هاى مختلف را در پاسخ به سؤ ال (آيا مى توان ذهن انسان را در جهتى خلاف خواست و اراده آن كنترل كرد) را بيان نموده توضيح دهيد.2 - در رابطه با جنگ روانى چه سؤ الاتى مطرح است ؟ 3 ـ چـرا آشـنايى كامل با مقوله (جنگ روانى ) يك ضرورت حياتى براى نظام جمهورى اسلامى است ؟ 4 ـ چرا جنگ روانى خطرناك ترين نوع جنگ قلمداد شده است ؟ 5 ـ آشنايى با جنگ روانى ، چگونه مى تواند براى نظاميان و حتى عامه مردم مفيد باشد؟ 6 ـ عمليات روانى را تعريف نماييد و فرق آن را با (جنگ روانى ) بيان كنيد.7 ـ جنگ سرد را تعريف كنيد و تفاوت آن را با جنگ روانى و عمليات روانى توضيح دهيد.
فصل دوم تاريخچه و سير پيدايش و تحول جنگ روانى
تـاريـخ بـشـرى بـا شـروع جـنـگ هـاى ابـتـدايـى ، شـبـه نـظـامـى و كـنـش هـاى متقابل خصومت آميز ميان افراد شروع شده است . تقريبا تمام تمدن هاى جديد زاييده جنگ و همچنين اضمحلال تمامى تمدن هاى معروف قبلى ، بر اثر جنگ بوده است .ايـن پـديـده بـا تـحـولات اقـتـصـادى ، اجـتـمـاعى ، تكنولوژيكى و نيز دگرگونى در شرايط ايدئولوژيك و سياسى ، انگيزه ها، اهداف و اشكال مختلفى همراه بوده است . بنابراين ، سخن از جنگ روانى مضمون جديدى براى انديشه اى قديمى بوده كه فرايند پرفراز و نشيب و پيچيده اى دارد. ايـن فـرايـنـد مـوظـف اسـت به طور دائم از تجاربى كه در مقياس فراملّى و بين المللى گرد هم مى آيد نيرو بگيرد و در جهانى كه در گيرودار انقلاب ها و تحولات عظيم علمى و فنى و اطـلاعـاتـى و فرهنگى و معنوى ، مى باشد هر آينه اين فرايند پيچيده تر مى شود. كوشش و تـلاش در زمـيـنه شناساندن جنگ روانى و تحولات آن براساس