آيا دروغ از گناهان بزرگ است؟ - دروغ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دروغ - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آيا دروغ از گناهان بزرگ است؟

درباره كوچك بودن يا بزرگ بودن گناه دروغ، روايات فراوانى وجود دارد، در برخى از آنها، به ويژه در بخش شمارش گناهان بزرگ، دروغ گناه بزرگ دانسته شده است؛ چنان كه فضل‏بن شاذان از حضرت رضا عليه السلام نقل مى‏كند كه حضرت در نامه‏اى به مامون گناهان بزرگ را بر شمرده، دروغ را نيز يكى از آنها معرفى كرد.(26)

فقيهان همه اقسام دروغ را جزو گناهان بزرگ نمى شمرند؛ بلكه برخى از اقسام دروغ، مانند دروغ بستن به خدا و پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم و پيشوايان معصوم عليهم السلام، گواهى و شهادت دروغ، قسم دروغ و تهمت زدن را به صورت مسلم، از گناهان بزرگ به شمار آورده‏اند.

امام صادق عليه السلام مى‏فرمايد:

الكذب على الله و على رسوله و على الاوصياء عليهم السلام من الكبائر.(27)

دروغ بستن به خدا، پيامبر و امامان از گناهان بزرگ است.

فقيهان در باب «مبطلات روزه»(28) مى‏گويند: دروغ بستن به خدا، پيامبر و امامان عليهم السلام نه تنها روزه را باطل مى‏كند، بلكه «كفاره جمع»(29) نيز دارد.

نكته‏اى كه بايد بدان توجه شود، اين است كه بزرگ يا كوچك بودن گناه دروغ، به ميزان پيامدهاى آن ارتباط ندارد. چه بسا از يك دروغ مفسده‏اى بزرگ پديد آيد؛ اما از گناهان بزرگ به شمار نرود و برعكس، يك دروغ، مفسده‏اى كوچك به بار آورد، اما از گناهان بزرگ شمرده شود.

ميزان غير واقعى بودن دروغ نيز در بزرگ يا كوچك بودن گناه آن، نقشى ندارد؛ البته اصرار ورزيدن بر گناهان كوچك آنها را به گناهاني بزرگ تبديل مى‏كند. فقيه بزرگ شيعى، شيخ انصارى (ره)، توبه نكردن از گناه را هر چند تكرارى در آن نباشد، اصرار بر گناه به شمار آورده، آن را موجب بزرگ شدن گناه مى‏داند.(30)

عبدالله بن حجاج مى‏گويد: از حضرت صادق عليه السلام پرسيدم: آيا «كذاب» كسى است كه درباره چيزى دروغ مى‏گويد؟

حضرت در پاسخ فرمود:

لا، ما من احد الا يكون ذلك منه و لكن المطبوع على‏الكذب.(31)

نه، هيچ كس (جز معصومان) وجود ندارد كه خلافى نگويد. كذاب كسى است كه سرشتش دروغگويي شده است.

ابى بصير مى‏گويد: از حضرت صادق عليه السلام شنيدم كه مى‏فرمود:

ان العبد ليكذب حتى يكتب من الكذابين فاذا كذب قال الله عزوجل كذب و فجر.(32)

همانا بنده دروغ مى‏گويد تا جايى كه در شمار دروغگويان نوشته مى‏شود؛ پس هنگامى كه دروغ مى‏گويد، خداوند عزوجل مى‏فرمايد: دروغ گفت و ستمكار شد.

از امير مومنان على عليه السلام چنين نقل شده است:

ما يزال احد كم يكذب حتي يقال كذب و فجر.(33)

برخى از شما آنقدر دروغ مى‏گويد تا اين كه گفته مى‏شود: دروغ گفت و فاجر شد.

با توجه به اين كه هر گناهى موجب «فسق»، و از بين برنده «عدالت» نيست چرا كه گناهان كوچك به عدالت زيان نمى‏رساند از اين احاديث چنين برداشت مى‏شود كه اگر شخصى طبع دروغگويى بيابد، «فاجر و فاسق» مى‏شود.

اصرار بر دروغ‏هايى كه از گناهان كوچك به شمار مى‏روند، و تكرار آنها، بيمارى درونى به شمار مى‏رود كه به تدريج بر صفحه روح و نفس انسان اثر گذاشته، آرام آرام به «ملكه»اى‏ (34) در وجود شخص تبديل مى‏شود تا به آنجا كه به سختى مى‏تواند راست بگويد.

پيدا شدن چنين «طبيعت ثانويه‏اى»(35) در انسان، بعد معنوى او را ضعيف، و ايمانش را نابود مى‏كند. در چنين حالى، فسق و فجور، جايگزين ايمان و معنويت مى‏شود.

/ 28