اقسام سوگند در علم فقه - دروغ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دروغ - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اقسام سوگند در علم فقه

1. «سوگند عقد» يا «يمين عقد»

آن گاه كه انسان معتقد مى‏شود عملى را در آينده انجام دهد يا آن را ترك كند، سپس براى تاكيد تعهدش، قسم ياد مى‏كند، اگر شرايط وفا به عهد فراهم آيد، قسم منعقد شده و سرپيچى از آن حرام است و كفاره ار واجب مى‏كند.

2. «سوگند مناشده»(59) يا «يمين مناشده»

هنگامى كه انسان كارى را از ديگرى مى‏خواهد و براى تاكيد بر انجام آن، شخص را قسم مى‏دهد، در اين حالت چنان چه شخص به آن درخواست عمل نكند، حرامى انجام نداده است؛ زيرا ملتزم به آن عمل نيست و كفاره نيز بر او واجب مى‏شود.

3. «سوگند تاكيد» يا «يمين تاكيد»

اين شكل از قسم كه مورد گفت و گوى اين نوشتار و مورد نظر دانشمندان اخلاق است، آن است كه انسان از وقوع چيزى خبر دهد و براى تاكيد بر خبرش قسم بخورد؛ البته تفاوتى ندارد كه خبر او، وقوع در زمان گذشته، حال يا آينده باشد. به هر صورت در اين حالت قسم به راست و دروغ متصف مى‏شود.

از آن جا كه قسم، امرى انشايى است و به خودى خود، به راست و دروغ متصف نيست، بلكه به اعتبار خبرى كه به آن مربوط مى‏شود به راست و دروغ اتصاف مى‏يابد، اگر خبر دروغ باشد، قسم نيز دروغ و حرام است.

اگر دقت شود كه در كليه موارد جواز دروغ، مانند مواقع اضطرار، قسم دروغ نيز جايز است؛ البته چنان چه بتوان فقط با دروغ گفتن، اضطرار را برطرف كرد و به قسم دروغ نيازي نباشد، نبايد قسم دروغ خورد؛ اما اگر براي رفع اضطرار، به قسم دروغ نيز نياز باشد، اين عمل حرام نخواهد بود.

از حضرت صادق عليه السلام نقل شده است كه رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود:

احلف بالله كاذبا و نج اخاك من القتل.(60)

براى نجات برادرت از كشته شدن، قسم دروغ بخور.

آن جا كه اضطرار وجود ندارد، قسم دروغ، گناهى بسيار بزرگ به شمار مى‏رود؛ چنان كه برخى روايات از آن به مبارزه با خدا تعبير كرده‏اند.

امام صادق عليه السلام مى‏فرمايد:

من حلف على يمين و هو يعلم انه كاذب فقد بارز الله عزوجل.(61)

كسى كه قسم بخورد و بداند دروغ است، به حقيقت با خدا جنگيده است.

حضرت به شخصى به نام سدير فرمود:

يا سدير من حلف بالله كاذبا كفر.(62)

اى سدير! كسى كه به دروغ به خدا قسم بخورد، كافر است؛

البته كفر به دو نوع است:

1. كفر اعتقادى‏

2. كفر عملى

كفر اعتقادى آن است كه انسان منكر خدا، پيامبر و معاد باشد و كفر عملى آن است كه انسان بى‏پروا عمل حرامى را انجام دهد؛ البته اگر كفر عملى ادامه يابد، چه بسا به كفر اعتقادى بينجامد.

قسم دروغ از نوع كفر عملى به شمار مى‏رود؛ چنان كه درباره ترك كننده نماز نيز از رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم نقل شده است:

من ترك الصلوه متعمدا فقد كفر.(63)

كسى كه نمازش را از روى عمد ترك كند، كافر است؛

نكته ديگر آن كه سوگند دروغ فقط در مسائل مادى و دنيايى نيست؛ بلكه گاه انسان براى مسائل آخرتى نيز سوگند دروغ مى‏خورد مانند زمانى كه تصور كند ترويج و تبليغ دين از هر راهى جايز است؛ بنابراين، به گمان اندوختن توشه براى آخرت خويش، دروغى مى‏گويد، آن گاه بر آن قسم مى‏خورد كه البته اين دروغ و سوگند، حرام است و عاقبتى جز آتش دوزخ براى او به بار نخواهد آورد.

سوگندهاى دروغ بيشتر در موارد دنيايى و مادى مثل پايمال كردن حقوق اشخاص براى كسب مال و مقام و غيره ادا مى‏شود.

امام صادق عليه السلام مى‏فرمايد:

... و اما التى عقوبتها دخول النار فهو ان يحلف الرجل مال امرى مسلم او على حقه ظلما فهذه يمين غموس توجب النار و لا كفاره عليه فى‏الدنيا.(64)

سوگند بر دو نوع است: نوعى كه عقوبتش ورود در آتش دوزخ است، آن كه انسان به ستم بر ضد فرد مسلمان، از جهت مالى يا حق (غير مالى) او سوگند خورد. اين، سوگند دروغ است كه مايه آتش است و هيچ كفاره‏اى در دنيا ندارد.

در جاى ديگر، درباره سوگند دروغى كه موجب آتش مى‏شود مى‏فرمايد:

الرجل يحلف على حق امرى مسلم على حبس ماله.(65)

اين كه فرد بر ضد حق شخص مسلمان يا بازداشت مال او سوگند دروغ خورد.

در سوره آل عمران نيز آمده است:

ان الذين يشترون بعهد الله و ايمانهم ثمنا قليلا اولئك لا خلاق لهم فى‏الاخره و لا يكلمهم الله و لا ينظر اليهم يوم القيامه و لا يزكيهم و لهم عذاب اليم.(66)

همانا كسانى كه پيمان خدا و سوگندهاى خود را به بهاى اندك بفروشند، ايشان را در سراى آخرت بهره اي نيست و خداوند با آنها سخن نمى‏گويد و نظر رحمت به آنها نمى‏افكند و ايشان را پاك نمى‏كند و بر ايشان عذابى دردناك است.

در سخنان پيامبر اكرم صلّى الله عليه وآله وسلّم آمده است.

ثلاثه لا يكلمهم الله المنان الذى لا يعطى شيئا الا بمنه و المسبل ازاره و المنفق سلعته بالحلف الفاجر.(67)

سه گروه هستند كه خداوند با ايشان سخن نمى‏گويد: يكى كسى كه با قسم دروغ ارزش جنسش را بالا برد؛ بنابراين افرادى كه سوگند دروغ مى‏خورند، در دو بعد دنيايى و آخرتى زيان مى‏كنند و همان گونه كه نصيبى از معنويت و نعمت‏هاى آخرتى ندارند و مورد آمرزش خداوند قرار نمى‏گيرند، در مسائل دنيايى نيز آسيب‏هايى را متحمل مى‏شوند.

امام صادق عليه السلام مى‏فرمايد:

اليمين الغموس ينتظر بها اربعين ليله.(68)

كسى كه قسم دروغ مى‏خورد تا چهل شب نتيجه شر آن را خواهد ديد.

در روايات ديگر نيز آمده است كه قسم دروغ موجب مقطوع النسل شدن و فقر مى‏شود.(69)

اگر سوگند، راست باشد، در اين حالت چنان چه خبرى كه سوگند بر آن خورده شده است، موضوع مهمى را بيان كند، مثل خبر از واقعيتى كه نزد قاضى در دادگاه بيان مى‏شود، سوگند بى‏اشكال خواهد بود؛ ولى اگر اين قسم راست، براى امور كوچك و بى‏ارزش باشد، مكروه است.

در روايتى ديگر از امام صادق عليه السلام آمده است:

اجتمع الحواريون الى عيسى عليه السلام فقالوا له يا معلم الخير ارشدنا فقال لهم ان موسى كليم الله عليه السلام امركم ان لا تحلفوا بالله تبارك و تعالى كاذبين و انا آمر كم ان لا تحلفوا بالله كاذبين و لا صادقين.(70)

روزى حواريون به دور حضرت عيسى عليه السلام گرد آمدند و عرض كردند: اى استاد خوبى! ما را راهنمايى كن. حضرت فرمود: حضرت موسى عليه السلام پيامبر خدا، به شما دستور داد سوگند دروغ به خدا نخوريد و من دستور مى‏دهم به خدا قسم نخوريد چه دروغ و چه راست.

على‏بن مهزيار نقل مى‏كند: مردى به امام صادق عليه السلام نامه‏اى نوشت كه فلان جريان از شما نقل شده و شما چنين چيزى فرموديد. حضرت در پاسخ نوشت:

و الله ما كان ذلك و اني لاكره ان اقول «والله» على حال من الاحوال و لكنه غمنى ان يقال ما لم يكن.(71)

به خدا سوگند! چنين نيست. من هيچ خوش ندارم به خدا قسم بخورم به هر شكل كه باشد؛ اما ناراحت شدم؛ زيرا به من چيزى را نسبت مى‏دهند كه نگفته‏ام.

در بعد اخلاقى، سوگند راست نيز ناپسند است و كراهت دارد؛ چرا كه سزاوار نيست خداوند براى مسائل كوچك و پيش پا افتاده دنيا، شاهد گرفته شود.

رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم مى‏فرمايد:

من اجل الله ان يحلف به اعطاه الله خيرا مما ذهب منه.(72)

كسى كه به خدا به سبب بزرگى و جبروت او سوگند نخورد، خداوند بهتر از آن چيزى كه از دست مى‏هد؛ نصيبش مى‏كند.

نابراين، انگيزه و هدف، پديد آمدن اين بينش در انسان است كه مقام پروردگار را بسيار بزرگتر از آن ببيند كه بخواهد براى مسائل ناچيز و كوچك دنيايى به او قسم بخورد.

/ 28