1- وجود ضرورت - دروغ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دروغ - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

1- وجود ضرورت

ناچارى و ضرورت، از موارد مهمى است كه از ديد فقيهان، دروغ گفتن را جايز مى‏كند؛ البته مجاز شدن رفتار ممنوع به سبب ضرورت، فقط به دروغ اختصاص ندارد؛ براى نمونه آنجا كه راه مداواى بيمار به استفاده از خوردنى‏ها يا آشاميدن‏هاى حرام منحصر مى‏شود، استفاده به ميزان ضرورت جايز است. همچنين اگر خوردن گوشت حيوان مرده كه ذبح شرعى نشده باشد، حرام است، در حال ضرورت، و ترس از مردن به علت شدت گرسنگى و نبودن هيچ خوردنى ديگر، به مقدار لازم جايز شمرده شده است.

فقيهان مى‏گويند: ضرورت‏ها امور ممنوع را مجاز مى‏سازد؛(36) البته بايد توجه داشت كه اگر چه اضطرار، دروغ را مجاز، و حرمت آن را برطرف مى‏كند، به معناى تغيير حقيقت ناپسند دروغ نيست؛ بلكه «قبح عقلى» دروغ همچنان پا بر جا است و برطرف نخواهد شد؛ اما آنجا كه شرع و عقل، انسان را به يكى از دو رفتار «ناپسند» و «ناپسندتر» ناگزير ببيند، بر لزوم به جاي آوردن رفتار «ناپسند» حكم مى‏كنند.

همچنين زمانى كه انسان بين دو امر ممنوع يا بين انتخاب «بد» و «بدتر» قرار گيرد، شرع و عقل، به انتخاب «بد»، خوب مى‏شود؛ بلكه عقل انسان، «بد» را هميشه «بد» مى‏داند و از اين رو به انجام آن حكم مى‏كند، كه چاره مناسب‏ترى جز انجام آن ندارد؛ اما اگر راهى براى گريز از هر دو امر «ناپسند» و «ناپسندتر» يافت مى‏شود، شرع و عقل، به پيمودن آن راه، و دورى از «ناپسند» و «ناپسندتر» حكم مى‏كنند؛ به همين دليل، اگر چه دروغ گفتن از ديد شرع براى دفع ضرر جايز است، چنانچه راهى وجود داشته باشد كه هم دفع ضرر كند و هم انسان را از دروغگويى باز دارد، بايد انجام گيرد و در اين جا است كه مساله «توريه» مطرح مى‏شود.

نكته ديگر آن كه جواز دروغ تا زمان بقاى اضطرار باقى است و به محض رفع ضرورت، از بين مي رود. همچنين حكم جواز، به اندازه برطرف كردن ضرورت است به اين معنا كه شخص با وجود ضرورت نمى‏تواند به هر ميزان كه خواست و توانست دروغ بگويد؛ زيرإ؛ه‏ه ضرورت‏ها جواز عبور براى پا گذاشتن به وادى فساد نيستند؛ بنابراين به بهانه هر ضررى نمى‏توان دروغ گفت.

امير مومنان علي عليه السلام مى‏فرمايد:

علامه الايمان ان توتر الصدق حيث يضرك على الكذب حيث ينفعك.(37)

نشانه ايمان آن است كه راستى زيان رساننده به تو را بر دروغى كه به تو نفع مى‏رساند مقدم دارى.

بنابراين دروغ هنگامى كه اضطرارى وجود داشته باشد و راهى براى «توريه» نباشد فقط به اندازه دفع ضرر جايز است.

حضرت رضا عليه السلام مى‏فرمايد:

ام الرجل ليصدق على اخيه فيناله عنت من صدقه فيكون كذابا عندالله و ان الرجل ليكذب على اخيه يريد به نفعه فيكون عندالله صادقا. (38)

همانا شخصى در حق برادر مسلمانش سخن راستى مى‏گويد كه با اين گفتار، او را گرفتار مى كند؛ پس نزد خدا از دروغگويان است و همانا شخصى در حق برادر مسلمانش دروغى مى‏گويد كه با آن دروغ، از او دفع ضرر مى‏كند؛ پس نزد خدا از راستگويان است.

در حال نبرد مسلمانان با كافران، گرچه فتواى صريحى وجود ندارد، از ظاهر برخى روايات چنين به دست مى‏آيد كه دروغ گفتن با وجود اضطرار و البته فقط به اندازه نياز، بى‏اشكال است. اگر هنگام جنگ، دروغى بتواند مسلمانان را از تنگنا برهاند و مايه پيروزى آنها شود، اشكال ندارد.

از حضرت صادق عليه السلام روايت شده است:

كل كذب مسوول عنه صاحبه يوما الا كذبا فى‏ثلاثه: رجل كائذ فى‏حربه و هو موضوع عنه.(39)

در روز قيامت، گوينده هر دروغى بازخواست مى‏شود، جز از سه مورد:

يكى اينكه شخصى كه در حال جنگ، (دشمن را) فريب دهد، اين دروغ از او برداشته مى‏شود.

توجه به اين نكته ضرورت دارد كه منظور از جنگ در اين روايت، همان جنگ گرم و نبرد روياروى است، نه آن چه امروزه با عنوان جنگ‏هاى سرد و تبليغاتى معروف شده است. از ظاهر حديث برمى‏آيد كه «كيد» به معناى فريب دادن دشمن به صورت عملى است، نه به معناى فريب گفتارى؛ اما همان گونه كه پيش از اين گفته شد، دروغ هم به صورت گفتارى انجام مى‏شود و هم به صورت عملى. دروغ گفتارى همان خبر كردن مخالف با واقع است و دروغ عملى آن است كه انسان، رفتارى را انجام دهد كه مفهوم برداشت شده از آن، غير واقعى باشد.

پيامبر اكرم صلّى الله عليه وآله وسلّم به حضرت على عليه السلام فرمود:

ثلاثه يحسن فيهن الكذب: المكيده فى‏الحرب.(40)

اى على! سه چيز است كه دروغ گفتن در آن عملى نيك به شمار مى‏رود:

/ 28