6. دروغ در مقامات دين و سلوك - دروغ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دروغ - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

6. دروغ در مقامات دين و سلوك

انسان درباره مراحل حركت به سوى خدا و مراتب معنوى و مقامات دين از قبيل ايمان، تقوا، توكل، رضا، تسليم، خوف و رجاء، چه بسا بر اين تصور باشد كه به اين مقامات دست يافته است؛ در حالى كه اين گونه نيست؛ زيرا هر يك از اين مقامات پايه ها، حقيقت، پيامدها و سرانجامى دارد كه دسترسى به آنها بسيار مشكل است؛ اما برخى از افراد خود را در آن مقامات تصور مى كنند؛(10) مانند آنكه حقيقت مقام «خوف» در انسان وجود ندارد و لوازم و آثار آن در او ديده نمى‏شود؛ اما او خود را «خائف» مى‏پندارد؛ بنابراين او نيز به دروغ مبتلا است.

مبدأ و خاستگاه خوف و بيم در انسان، همان ايمان است. تا ايمان نباشد، بيم و خوف نيز نخواهد بود. همچنين حقيقت بيم و خوف نوعى درد درونى و روحى است كه انسان را از درون مى‏سوزاند. هنگامي كه اين حقيقت در درون انسان پديد آيد، پيامدهاى آن بر روح، و چه بسا بر پيكره ظاهري انسان نيز آشكار مى‏شود. پريدگى رنگ و عوض شدن چهره و بر هم ريختگى سلسله افكار هنگام پديد آمدن خوف را مى‏توان بخشى از اين آثار دانست و سرانجام آن، وارد شدن به مرحله عمل است. لرزش اندام اولياءالله هنگام برپايى نماز، و پريدگى رنگ چهره امام حسن مجتبى عليه السلام هنگام وضو ساختن، از آثار همين خوف و بيم است كه سرانجام، فرمان بردارى و اطاعت، و پرهيز از گناهان و تباهى‏ها را در پى دارد.

مولاى متقيان، امير مومنان على عليه السلام بارها مى‏فرمود:

اياكم و الكذب فان كل راج طالب و كل خائف هارب.(11)

از دروغ بپرهيزيد.به درستى كه هر اميدوارى خواهان (پاداش الهى‏) است و هر بيمناكى فرارى (از عذاب الهى‏).

چنانچه در دل انسان بيم و خوف باشد، از گناهان پرهيز خواهد كرد. انسان چه بسا در «رجاء» كه يكي ديگر از مقامات معنوي است، نيز به دروغ مبتلا شود.

سرور پرهيزكاران على عليه السلام مى‏فرمايد:

يدعى برعمه انه يرجو الله كذب و العظيم ما باله لا يتبين رجاوه فى‏عمله.

به گمان خويش ادعا مى‏كند كه به خداوند اميدوار است. سوگند به خداى بزرگ! دروغ مى‏گويد. چگونه است حال او كه اميدش به خدا در كردارش نمايان نيست.

اين همان دروغ در مقام «رجاء» است؛ سپس مى‏فرمايد:

فكل من رجا عرف رجاءه في عمله.

پس هركه اميدوار است، اميد او، از كردارش پيدا است و در اعمالش شناسايى مى‏شود.

كسى كه اهل «رجاء» است، هيچگاه واجباتش را ترك نمى‏كند و به ديگران دل نمى‏بندد؛ اما به راحتى مى‏توان شاهد بود كه بيم از خدا و اميدوارى به خدا در انسان ها محكم و پابرجا نيست؛ در حالي كه بيم‏هاى مادى و بشرى، قوى و محكم در جاى خود قرار دارند. حضرت در ادامه مى‏فرمايد:

يرجو الله فى‏الكبير و يرجو العباد فى‏الصغير.(12)

در چيزهاى بزرگ، به خدا اميد دارد؛ اما در چيزهاى كوچك به بندگان خدا اميدوار است.

اين، همان مرتبه دروغ در مقامات دين است كه گريبان گير شخص شده است.

/ 28