غزوه ذات‏الرقاع‏ - وقایع نامه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

وقایع نامه - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

زينب قبل از آن، همسر »عبيدة بن الحارث« بود كه در بدر به شهادت رسيده بود وى به خاطر دستگيرى از فقرا به امّ‏المساكين معروف بود

رسول گرامى اسلام به زنانش فرمود »اَسْرَعُكُنَّ لُحُوقاً بِى، اَطْوَلُكُنَّ يَداً«؛ يعنى آن كس به من زودتر ملحق مى‏شود كه دست او درازتر باشد زنان پيامبر دست‏هاى خود را اندازه مى‏گرفتند تا ببينند كدام درازتر است، لكن وقتى زينب بنت خزيمه رحلت كرد فهميدند مقصود رسول خدا اين بوده است كه آن زنى زودتر مى‏ميرد و به من ملحق مى‏شود كه دست و دل باز باشد و عطاى زياد داشته باشد

وقايع الأيام، ص 35 و 38 اسد الغابه، ج 5، ص 298 سيرة النبى، ج 4، ص 301

غزوه ذات‏الرقاع‏

در روز اول محرم سال چهارم هجرى كه اولين روز سال قمرى است، غزوه ذات‏الرقاع واقع شد

پيامبر ابوذر را در مدينه قرار داد و با جماعتى حدود هفتصد نفر به جانب »نجد« حركت كرد تا در منطقه ذات‏الرقاع فرود آمدند كفار از ترس مسلمانان به كوه‏هاى اطراف فرار كردند مسلمانان هنگام نماز، بيم از حمله دشمن داشتند، در اين هنگام دستور نماز خوف نازل شد و اولين نماز خوف در اين روز به جا آورده شد

چون در آن سرزمين تل‏هاى بسيار و پستى و بلندى‏هاى رنگارنگ وجود داشت، اين غزوه را غزوه ذات‏الرقاع گويند

تاريخ ابن‏خلدون، ج 2، ص 362

غزوه بنى‏النضير

روز 22 ربيع‏الاول سال چهارم هجرى غزوه بنى‏النضير اتفاق افتاد

پيامبر طبق پيمان، براى پرداخت ديه دو عرب كه به دست »عمرو بن ابيه« كشته شده بودند، از قبيله »بنى‏النضير« كمك خواست پيامبر در برابر دژ بنى‏النضير فرود آمد آنان خواستند وارد دژ شود؛ ولى پيامبر امتناع ورزيد و با ياران خود در كنار ديوار دژ نشست در اين هنگام بعضى از افراد قبيله نقشه قتل پيامبر را كشيدند، و عمر حَجّاش آماده شده بود تا بالاى بام برود و سنگ بزرگى را بر سر پيامبر افكند

فرشته وحى از نقشه آنان خبر داد و پيامبر بدون هيچ سخنى از جا برخاست و به طرف مدينه حركت كرد آن حضرت به سربازان آماده باش داد و محمد بن مسلمه اوسى را نزد بنى‏النضير فرستاد تا به آنان اعلام كند كه پيامبر دستور داده است هر چه زودتر در مدت ده روز اين آب و خاك را ترك گويند

منافقان مدينه وعده كمك به بنى‏النضير دادند و پيامبر از وعده منافقان باخبر شد و تكبير گويان براى محاصره قلعه بنى‏النضير حركت كرد و شش شبانه روز قلعه را محاصره كرد؛ ولى يهود استقامت كردند

پيامبر دستور داد نخل‏هاى آنان را ببرند، سرانجام تسليم شدند و از آن‏جا كوچ كردند و غير از سلاح، هر چه اموال داشتند بردند از اين عده دو نفر اسلام آوردند و عده‏اى به خيبر و عده‏اى به شام كوچ كردند

فروغ ابديت، ج 2، ص 91

بازگشت پيامبر از دومةالجندل‏

روز بيستم ربيع‏الثانى سال پنجم هجرى پيامبر اكرمص از غزوه دومةالجندل بازگشت

دومةالجندل، منطقه‏اى است نزديك دمشق كه فاصله آن تا مدينه، در مدت پانزده روز پيموده مى‏شد

گزارشى به مدينه رسيد كه گروهى در دومةالجندل گرد آمده و بر مسافران و رهگذران ستم مى‏كنند و قصد دارند مدينه را محاصره كنند رسول خدا براى دفع آنان، مدينه را با هزار سرباز ترك گفت

پيامبر شب‏ها راه مى‏رفت و روزها به استراحت مى‏پرداخت دشمنان از حركت پيامبر اكرمص آگاه شدند و اجتماع خود را به هم زده و متفرق گشتند پيامبر هيئت‏هايى را به اطراف فرستاد و توطئه احتمالى آنان را خنثى كرد و در بيستم

/ 46