ورود امام حسين ع به كربلا - وقایع نامه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

وقایع نامه - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تمار به دست عبيدالله بن زياد به شهادت رسيد

ميثم تمار از اهالى كوفه و از اخيار و اصحاب خاص اميرالمؤمنينع بود

روزى حضرت علىع خبر از شهادت ميثم در آينده را به او داد و فرمود »زمانى عبيدالله بن زياد تو را به شهادت خواهد رساند«

ابن‏زياد، ميثم را دستگير كرد و او را لجام زد تا از فضائل علىع نگويد، اما ميثم ادامه داد ابن‏زياد دستور داد ميثم را به دار آويختند و چهار روز بر دار بود تا اين‏كه از سوراخ بينى او خون جارى گشت و به شهادت رسيد

تاريخ زندگانى امام حسينع، ج 1، ص 447 تاريخ چهارده معصومع، ص 589

ورود امام حسين ع به كربلا

روز دوم محرم سال 61 هجرى امام حسينع با اصحاب خود به سرزمين كربلا وارد شدند پس از ورود، حضرت پرسيد »اين سرزمين چه نام دارد« گفتند »كربلا« چون اين نام را شنيد فرمود »اَللَّهُمَّ اِنِّى اَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَ الْبَلاء«، سپس ادامه داد »اين‏جا محل محنت و بلاء است، فرود آييد كه اين‏جا منزل و خيام ماست و اين زمين جاى ريختن خون‏هاى ماست و قبرهاى ما در اين مكان واقع خواهد شد«

اصحاب پياده شدند و خيمه‏ها را برافراشتند در روز سوم محرم آن حضرت قسمتى از زمين كربلا را كه اكنون قبرش در آن واقع شده است، از اهل نينوا به شصت‏هزار درهم خريدارى كرد و با آنان شرط كرد كه زوار قبرش را راهنمايى و سه روز ميهمانى نمايند

لهوف سيد بن طاووس، ص 80 قصه كربلا، ص 220

ورود عمر سعد به كربلا

روز شنبه سوم محرم سال 61 هجرى عمر سعد به كربلا وارد شد

عمر سعد فرزند سعد بن ابى‏وقاص بود سعد بن ابى‏وقاص كسى بود كه در جنگ بدر اولين تير را از جانب مسلمانان به سوى مشركين پرتاب كرد و پسرش در كربلا اولين تير را به سوى سپاه امام حسينع پرتاب كرد

عمر سعد از فرماندهان لشكر ابن‏زياد بود كه در مقابل سلطنت رى، جنگ با حسين بن علىع را پذيرفته بود او در كوفه لشكر زيادى را جمع كرد و با چهارهزار نفر مرد جنگى به سوى كربلا حركت كرد و پس از رسيدن به كربلا، لشكر حرّ بن يزيد نيز تحت فرماندهى عمر سعد قرار گرفت كه جمع آنان به پنج هزار نفر رسيد

بر امام حسن و امام حسينع چه گذشت، ص 182، قصه كربلا، ص 219

تاسوعاى حسينى‏

در نهمين روز از ماه محرم سال 61 هجرى شمر بن ذى‏الجوشن با نامه ابن‏زياد درباره قتل امام حسينع وارد كربلا شد و ابن‏سعد بر حسب آن نامه مهيّاى قتل آن حضرت شد وى عصر تاسوعا لشكر خود را بانگ زد كه »يا خَيْلَ اللَّهِ ارْكَبِى وَ بِالْجَنَّةِ اَبْشِرِى«؛ يعنى اى لشكريان خداوند سوار شويد كه بهشت بر شما بشارت باد!

با نزديك شدن لشكر كوفه به خيمه‏ها، امام حسينع متوجه شد آنان تصميم دارند هر چه زودتر جنگ را شروع كنند، بدين جهت به برادرش عباس فرمود »اگر مى‏توانى آنها را از جنگ منصرف كن تا امشب در پيشگاه الهى نماز بگزاريم« عباس خواسته حسينع را پيشنهاد كرد، عمر سعد پذيرفت و از جنگ منصرف شد

لهوف سيد بن طاووس، ص 88 الكامل فى التاريخ، ص 558

اسارت اهل‏بيت‏

عمر سعد بعد از واقعه عاشورا شب يازدهم محرم را در كربلا ماند و در روز بعد، بر كشته‏هاى لشكر خود نماز خواند و آنان را به خاك سپرد؛ اما بدن حسينع و يارانش هم‏چنان در زير آفتاب بود

بعد از ظهر روز يازدهم، عمر سعد دستور داد كه دختران پيامبرص را سوار بر شتران كرده به اسارت ببرند برخورد لشكر ابن‏سعد با

/ 46