روز چهارم محرم سال 23 هجرى عثمان به خلافت رسيد عمر بن خطاب كه در آستانه مرگ بود، شش نفر را انتخاب كرد كه شورا كنند و خليفه بعد از او را معين نمايند و مدت كار اين شورا را سه روز قرار داد امر شورا سه روز به طول انجاميد و در نهايت بعد از سه روز وقفه در كار خلافت، عثمان به خلافت رسيد عثمان معاويه را حاكم شام، وليد را حاكم كوفه و عبدالله ابىسَرح را والى مصر كرد كه آنان ظلم و ستم زيادى به مردم كردند؛ به طورى كه باعث شورش مردم عليه عثمان گرديد و عاقبت وى را كشتند عثمان دوازده سال خلافت كرد و پس از او حضرت على بن ابىطالبع به خلافت رسيد ابنخلدون، ج 2، ص 464 مروج الذهب، ج 2، ص 162 اسد الغابه، ج 3، ص 220
وفات عباس بن عبدالمطّلب
روز جمعه دوازدهم رجب سال 32 هجرى، عباس بن عبدالمطّلب در مدينه درگذشت عباس عموى رسول خدا بود و پدرش عبدالمطّلب بن هاشم و مادرش نُتَيله است عباس در كودكى گم شد، مادرش نذر كرد كه اگر كودكش پيدا شود پردهاى بر روى خانه كعبه بكشد نتيله كودكش را پيدا مىكند و بر روى خانه كعبه پردهاى از حرير و ابريشم رنگى مىكشد و او اولين كسى بود كه پرده رنگى بر روى كعبه كشيد عباس بن عبدالمطلب دو سال قبل از عامالفيل متولد شد و در زمان جاهليت رئيس قريش بود و كار سقايت حجاج و عمارت مسجدالحرام به عهده او بود عباس قبل از هجرت اسلام آورد؛ اما اسلام خود را مخفى نگه داشته بود و اخبار قريش را براى برادرزادهاش در مدينه مىفرستاد در زمان هجرت خواست با ديگر مسلمانان به مدينه هجرت كند؛ اما رسول خدا فرمود ماندن تو در مكه بهتر است عباس ده فرزند پسر و چند دختر داشت و در سن 88 سالگى درگذشت و پسرش عبدالله وى را در بقيع دفن نمود اكنون قبر وى در كنار قبور ائمه بقيع مىباشد اسد الغابه، ج 2، ص 545
محاصره خانه عثمان
در روز پانزدهم ذيحجه سال 34 هجرى، اصحاب رسول خداص اطراف خانه عثمان را محاصره كردند و از او خواستند كه خود را از خلافت خلع كند ولى عثمان امتناع مىكرد و مىگفت »لباسى كه خدا بر تن من پوشانده از خود دور نمىكنم« مردم كار را بر عثمان سخت گرفتند و ماجرا بالا گرفت تا روز هيجدهم ذيحجه او را به قتل رساندند و در حشّ كوكب دفن كردند اسد الغابه، ج 3، ص 221 ابنخلدون، ج 2، ص 483 مروج الذهب، ج 2، ص 176
كشته شدن عثمان
روز هيجدهم ذيحجه سال 34 هجرى عثمان بن عفان به قتل رسيد علت مرگ وى آن است كه مردم مصر از دست عبدالله بن ابىسَرح به تنگ آمده بودند و به مدينه آمده از عثمان خواستند كه او را بركنار كند و محمد بن ابىبكر را والى مصر گرداند عثمان نيز چنين كرد مردم مصر با محمد بن ابىبكر به طرف مصر حركت كردند لكن در بين راه به شترسوارى برخورد كردند كه نامه عثمان را مخفيانه براى والى مصر مىبرد كه در آن دستور قتل عدهاى و نپذيرفتن نشان امارت محمد بن ابىبكر نوشته شده بود وقتى مردم مدينه اين نامه