مرگ مأمون‏ - وقایع نامه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

وقایع نامه - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كفاكم من عظيم القدر أنكم ×من لم يصلّ عليكم لا صلاة له‏

مرگ مأمون‏

عبدالله بن هارون ملقب به مأمون، هفتمين خليفه عباسى، هفدهم رجب سال 218 وفات كرد و در طوس به خاك رفت و برادرش معتصم به جاى وى نشست

مأمون در سال آخر عمر خود به جنگ با روميان رفته بود و فتوحاتى كرد در سرزمين »عين بديدون« كه بسيار سرسبز بود، كنار نهرى سكونت كرد و در آن‏جا لرز شديدى برايش حاصل شد كه اطبّا نتوانستند او را معالجه كنند مأمون از حيات خود نااميد شد و دستور داد او را به مكانى ببرند تا يك‏بار ديگر لشكر و حشم و رعيت خود را تماشا كند پس از تماشا او را به خوابگاهش آوردند و در دم وفات كرد

تاريخ ابن‏خلدون، ج 3، ص 253

وفات بشر حافى‏

در دهم محرم 226 هجرى بشر بن حارث معروف به بشر حافى كه عارفى مشهور بود، وفات كرد

بشر، كه اهل »مرو« بوده است، ابتدا مردى عياش بود تا آن‏كه روزى حضرت امام موسى بن جعفرع از كنار خانه او عبور كرد در حالى كه مشغول عيش و نوش بود امامع به كنيز بشر گفت »آيا صاحب اين خانه عبد است يا آزاد؟« كنيز گفت »آزاد است« حضرت فرمود »اگر عبد بود چنين نمى‏كرد«

كنيز سخن امام را براى بشر نقل كرد، او فهميد اين سخن امام كاظمع است و با پاى برهنه به دنبال آن حضرت دويد و توبه كرد و از كارهاى خود دست كشيد از آن پس هميشه با پاى برهنه راه مى‏رفت و بدين جهت به بشر حافى معروف شد

خلع معتز بالله‏

معتز بالله، سيزدهمين خليفه عباسى، 27 رجب سال 255 هجرى از خلافت خلع شد تركان لشكرش در روز مبعث بر عليه او شورش كردند و وى را دستگير كرده در آفتاب نگه داشتند و گفتند »خود را از خلافت خلع كن« معتز ابتدا از اين كار ابا مى‏كرد، اما سرانجام خود را خلع كرد، سپس معتز را در سردابى زندان كردند تا روز دوم شعبان سال 255 هلاك شد

معتز ستم‏هاى زيادى بر مسلمانان كرد و دهمين امام شيعيان حضرت هادىع را به شهادت رساند

تاريخ ابن‏خلدون، ج 3، ص 295

خلافت مهتدى بالله‏

محمد بن هارون واثق ملقب به مهتدى بالله، در سال 218 متولد شد و پيش از ظهر روز چهارشنبه، يك روز مانده از رجب سال 255 در 37 سالگى به خلافت رسيد

وى كه از بهترين خلفاى عباسى بود، قبه‏اى ساخت كه چهار در داشت و آن را قبه مظالم ناميد و خود براى رسيدگى به مظالم در آن‏جا مى‏نشست او شراب و غنا را ممنوع كرد سرانجام به دست پسر عمويش؛ بايكيال، كشته شد وقتى كه پسر عمويش خنجر به گردن وى زد، آن‏قدر خون او را مكيد تا سير شد

مسعودى در مروج‏الذهب درباره وى مى‏گويد »مهتدى در ميان عباسيان همانند عمر بن عبدالعزيز در ميان امويان بود«

تاريخ ابن‏خلدون، ج 3، ص 295

خلافت معتمد بالله‏

معتمد بالله در سال 256 هجرى در سن 25 سالگى به خلافت رسيد دوران خلافت 23 ساله او، چهار سال با امامت امام حسن عسكرىع و هيجده سال با امامت حضرت مهدىعج همزمان بود

وى براى بقاى حكومت خود به امام حسن عسكرىع احترام خاصى قائل بود معتمد در شب دوشنبه نوزدهم ماه رجب سال 279 هجرى، به وسيله زهرى كه در نوشيدنى او ريختند، در بغداد درگذشت

در ايام خلافت وى حضرت عسكرىع به شهادت رسيد معتمد در تفتيش و تفحص از امام زمانعج برآمد، حتى زنان و كنيزان خانه امام حسن عسكرى را حبس كرد تا اگر فرزندى

/ 46