بيوت رفيع حق - جام معرفت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جام معرفت - نسخه متنی

عبد الله جوادی آملی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بيوت رفيع حق

خداي سبحان كه مؤدِّب اولياي خويش است، در بيان يكي از آداب تشرف به محضر رسول اكرم و خاندان گرامي او (صلوات الله وسلامه عليهم أجمعين) مي فرمايد: بدون اجازه وارد خانه هاي پيامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) نشويد: (يا أيّها الّذين امنوا لا تدخلوا بيوت النّبي إلاّ أن يؤذن لكم)[1]. «بيت» كه در اين آيه و برخي آيات ديگر آمده، تنها به معناي خانه و مسكن متعارف نيست، بلكه همان‌گونه كه در كلام حضرت نوح(عليه السلام) نيز آمده كه: (رب اغفر لي ولوالديّ ولمن دخل بيتي مؤمنا)[2]، گاه مراد بيت نبوت و ولايت و مانند آن است. از سوي ديگر، مصداق «بيوت» كه در آيه شريفه (في بيوت أذن الله أن ترفع)[3] آمده است تنها مساجد و مانند آن نيست، بلكه مشاهد معصومين‌(عليهم السلام)، و نيز به قرينه مطلب فوق، مقام رسالت و ولايت و امامت هم از مصاديق آن است. مؤيد مطلب مزبور، حديثي است كه در آن قُتاده مي گويد: به امام باقر(عليه‌السلام) عرض كردم: من با دانشمندان بسياري ملاقات داشته ام، ليكن اُبَّهَتْ و جلالي كه اكنون از شما در من اثر كرده است در حضور هيچ يك از آنان احساس نكرده ام. امام باقر(عليه السلام) فرمود: تو در پيشگاه بيتي نشسته اي كه خداوند آن را رفيع مي داند: «أنت بين يدى بيوت أذن‌الله أن ترفع ويذكر فيها اسمه...» [4]. مقام رسالت، ولايت و امامت، بيت رفيع حق است. پس همان‌گونه كه بيوت ظاهري، مانند مساجد و مشاهد مشرّفه، بيوت رفيع حق است، بيوت معنوي، مانند مقام نبوت و ولايت و امامت هم بيوتي است كه (أذن الله أن ترفع). بنابراين، شايسته است زائران با كفش وارد حرم مطهر ائمه بقيع(عليهم السلام) نشوند: (فاخلع نعليك إنّك بالواد المقدّس طوي)[5]. تجليل از آن ذوات نوراني در اين نيست كه زائر خود را بر روي قبور مطهر آنان بيندازد، بلكه ادب و احترام اين است كه هنگام ورود به بقيع بعد از اذن دخول، با پاي برهنه وارد شده، آهسته آهسته و با تواضع قدم بردارد، تا شيريني اين جمله ها را احساس كند كه «فما أحلي أسمائَكم وأكْرَم أنفسكم وأعظم شأنكم وأجلّ خطركم وأوفي عهدكم وأصدق وعدكم. كلامكم نور وأمركم رشد ووصيتكم التقوي وفعلكم الخير وعادتكم الإحسان وسجيّتكم الكرم»[6]. زيارت جامعه در ديگر مشاهد نيز خوانده مي شود، امّا اين زيارت آن‌گونه كه در بقيع جلوه مي كند در مشاهد ديگر ظهوري ندارد، به ويژه جمله «قبوركم فى القبور» (قبور شما را با قبور ديگران يكسان كردند)؛ زيرا قبور ساير ائمه(عليهم السلام) در ديگر مشاهد از ديگر قبرها ممتاز است. در فرازهاي نوراني زيارت جامعه عرض مي كنيم: شما اي اهل بيت نبوّت! مُحْدِق و محيط به عرش خداي سبحان بوديد. در آن جايگاه رفيع، منزلت داشتيد، خداوند بر ما منّت نهاد و شما را از عرش به فرش آورد. شما در بين مردم هستيد، بدنهاي مطهّر شما در بين ديگر بدنهاست، نامهاي شما در بين نامهاي ديگر است، آثار شما در بين آثار ديگران، و قبرهاي شما هم در بين قبور ديگران است. امّا نام شما چقدر شيرين است…: «ذكركُم فى الذّاكرين وأسمائكم فى الأسماء وأجسادكم فى الأجساد وأرواحكم فى الأرواح وأنفسكم فى النّفوس وآثاركم فى الآثار وقبوركم فى القبور فما أحلي أسمائكم...» [7]. اگر كسي نام مبارك حسن بن علي، علي بن الحسين، محمّد بن علي و جعفر بن محمّد(عليهم السلام) را در بقيع بر زبان آورد يا قبور آنان را ببيند امّا لذت نبرد، نمي تواند بگويد: نام شما چقدر شيرين است، قبر شما چقدر پر جاذبه است، اثر شما چقدر شيرين است و…. آنگاه اگر كسي در خود احساس تغيير حالت كرد بداند كه ائمه بقيع(سلام الله عليهم) در روح او به اذن خداوند اثر گذاشتند.

مأخذ: صهباي حج، ص 515.

[1] ـ سوره احزاب، آيه 53.

[2] ـ سوره نوح، آيه 28.

[3] ـ سوره نور، آيه 36.

[4] ـ كافي، ج 6، ص 256.

[5] ـ سوره طه، آيه 12.

[6] ـ مفاتيح الجنان، زيارت جامعه كبيره.

[7] ـ مفاتيح الجنان، زيارت جامعه كبيره.

/ 162