راهيابي به سرّ عبادت - جام معرفت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جام معرفت - نسخه متنی

عبد الله جوادی آملی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

راهيابي به سرّ عبادت

آنچه در محور عمل جوارح يا در حدّ خاطره جوانح قرار مي گيرد، يا از «احكام» عبادت است و يا از «آداب» آن، و هيچ يك «سرّ» عبادت نيست. امّا آنچه در مدار شهود عقل نظر و انبعاث عقل عمل قرار مي گيرد، مي تواند به حساب سرّ عبادت آيد؛ زيرا صرف خطور دل كه حصول آن سهل و در فقه اصغر كاربرد دارد، گرچه به حمل اوّلي نيّت است، ليكن به حمل شايع غفلت مي باشد، از اين رو نه تنها براي تداوم حضور دل كافي نيست، بلكه در آغاز هم با هر خاطره ديگر سازگار است. آن توحيد متصور كه با هر شركي بسازد، شركي است در كسوت توحيد. بنابراين، عارف نابْ سالك واصلي است كه نه تنها شهودِ كثرت، مانع شهود وحدت نگردد، بلكه شهود وحدت نيز حاجب شهود كثرت نشود تا بتواند جامع هر دو باشد، ليكن به شهود حق نه عرفان خلق، چنانكه نتيجه قرب فرايض است. همانطور كه رعايت دستورهاي فقه اصغر واجب است، ليكن براي نيل به اسرار عبادت كافي نيست، مراعات رهنمودهاي فقه اوسط، يعني فن شريف اخلاق مستدل نيز لازم است ولي رسا نيست؛ بلكه حرمت نهادن به ارشادهاي فقه اكبر، يعني عرفان نظري و عملي لازم است تا با ضمير شاهد و سرّ طاهر به مصدر نزول عبادت راه يافت و آن را با مجاري ادراكي و تحريكي معبود انجام داد، چنانكه حديث قرب نوافل[1] به گوشه اي از آن اشارت دارد. آنگاه نه تنها سالكِ واصل به سرّ عبادت مي رسد، بلكه جايگاه سرّ معبود مي گردد و صندوق آگاهي وي مي شود: «هُم موضع سرّه ولَجَا أمره وعيبة علمه وموئل حُكمه وكُهوف كُتبه وجبال دينه، بهم أقام انحناء ظهره وأذهب ارتعاد فرائصه»[2].

از آن جهت كه سرّ عبادت به مثابه روح آن بوده و حكم و ادب وي به منزله بدن اوست، همواره در قرآن كريم انفاق سرّي بر انفاق جهري مقدّم ياد شده، چنانكه غالباً در همين زمينه شب بر روز جلوتر ذكر مي شود[3]، و منشأ تقدم سرّ بر جهر و شب بر روز همان است كه در نشئه خلوت و پرهيز از غير، شهود حق بهتر و بي پيرايه تر خواهد بود: (إنّ ناشئة الّيل هي أشدُّ وطـــاً وأقوم قيلاً)[4]. البته وقتي سالك واصل، مظهر «لا يشغله شأن عن شأن»[5] شد ديگر ليل و نهار براي او يكسان و سرّ و جهر در نزد او برابر است؛ زيرا به جايي رسيده كه صباح و مساء را بدانجا راه نيست: «ليس عند ربك صباح ولا مساء»[6]، و سرّ و جهر را به آن مقام بار نخواهد بود؛ چون از قلمرو قياس گذشت و از مساحت نسبت سپري شد. پس اگر سالكي همه شب را به ذكر آيه مخصوصي به سر مي برد، يا به منظور تعليم غير است و يا قبل از وصول به هدف نهايي است؛ مانند آنچه از رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) رسيده است كه شبي را با تلاوتِ (إن تعذّبهم فإنّهم عبادك وإن تغفر لهم فإنّك أنت العزيز الحكيم)[7] سپري كرد، و (بسم الله الرّحمن الرّحيم) را بيست بار تكرار كرد، و سعيد بن جبير شبي را در اين آيت سپري كرد: (وامتازوا اليوم أيُّها المجرمون)[8].

مأخذ: صهباي حج، ص 313.

[1] ـ ر.ك: همين كتاب، ص 26؛ به نقل از بحار، ج67، ص22.

[2] ـ نهج البلاغه، خطبه 2، بند 11 ـ 10.

[3] ـ سوره بقره، آيه 274؛ سوره رعد، آيه 22؛ سوره ابراهيم، آيه 31 و سوره نحل، آيه75.

[4] ـ سوره مزّمّل، آيه 6.

[5] ـ مفاتيح‏الجنان، دعاي مشلول.

[6] ـ مجمع‏البحرين، ج 2، ص 1002 (صبح).

[7] ـ سوره مائده، آيه 118.

[8] ـ محجّة البيضاء، ج 2، ص 238 ـ 237 «سوره يس، آيه59».

/ 162