تجلّي اوصاف بنيانگذاران كعبه در آن بنا
از آنجا كه هر مؤثّري در اثر خاص خويش تجلي دارد و هر اثري واجد مزاياي ويژه مؤثّر خود خواهد بود و آنچه درباره كلام متكلم آمده است: «المرء مخبوءٌ تحت لسانه»[1]، و يا درباره نوشته نويسنده آمده است: «كتاب المرء معْيار فضله ومسْبار نبله»[2] و يا درباره فرستاده مرسِل آمده است كه: «رسولك ميزان نُبْلِك»[3]، همه اينها تمثيل است، نه تعيين و روح جامع همه آنها اين است كه «اثرْ جلوه مؤثر است و مؤثر در اثر خويش نهفته است». از اين رهگذر ميتوان همه آثار خليل و ذبيح (عليهما السلام) را در مهندسي و معماري و بنّايي كعبه جستجو كرد و هر وصف ممتازي كه در قرآن كريم يا سخنان عترت طاهرين (عليهم السلام) درباره شخصيّت برجسته اين دو پيامآور بزرگ وحي الهي آمده باشد، براي ترسيم خطوط چهره معنوي كعبه سند گويايي است.بنابراين، همان طور كه حضرت ابراهيم (عليه السلام)، يهودي يا نصراني نبوده، بلكه حنيف و ميانهرو و مسلم و منقاد محض و از گزند هر گونه شرك معصوم بوده است، ميتوان اوصاف اعتدال و توحيد و انقياد را هندسه كعبه دانست. همچنين هر كس به حضرت ابراهيم نزديكتر و سزاوراتر بود به پاسداري از كعبه و معماري صوري و معنوي آن شايستهتر خواهد بود و آن گروه غير از پيروان راستين عصر آن حضرت پيامبر گرامي اسلامصلي الله عليه و آله و سلم و مؤمنان نابند كه نه گرايش به يهوديت داشته و نه ميل به ترسايي، و نه منحرف از اعتدال عقيده و خلق و عملند و نه مبتلاي به شرك اعتقادي، اخلاقي و عملي.در بناي كعبه، خلوص و صفاي معماران، ظهور خاص داشت و هندسه آن با قداست «خلوص» آميخته بود؛ زيرا نيت، روح عمل است و كعبه جز براي خدا ساخته نشد و پاداش اين ساختن نيز جز رضاي پروردگار چيز ديگري نميتوانست باشد.هنگامي كه آن دو شخصيت عظيم آسماني، كعبه را بنا نهاده پايههاي آن را بالا ميبردند، از نهاد پاك و ضمير صافشان حقيقتي بدين صورت متمثّل ميشد كه: خداوندا! از ما قبول فرما كه تحقيقاً تو شنوا و دانايي: (وإذ يرفع إبراهيم القواعد من البيت وإسمعيل ربَّنا تقبَّل منَّا إنَّك أنت السميع العليم)[4]. بنابراين، بنيانگذاران كعبه جز رضاي خدا، خواهان چيز ديگري نبودند.اهميت درخواست پذيرش عمل از درگاه خداوند: (ربنا تقبّل منّا) از آنروست كه حسن فعلي و فاعلي، دو ركن مهم پذيرش اعمال است. يعني اولاً بايد اصل عمل نيكو بوده، قابليت تقرب به مولا را داشته باشد، و ثانياً از روح با ايماني صادر شده باشد: (إنّما يتقبَّل الله من المتَّقين)[5]. و دعاي مذكور، اشاره به تحقق اين دو شرط دارد.مأخذ: صهباي حج، ص 212.[1] ـ نهج البلاغه، حكمت 148 و 392. [2] ـ شرح غرر الحكم، ج 4، ص 635. [3] ـ همان، ص 100. [4] ـ سوره بقره، آيه 127. [5] ـ سوره مائده، آيه 27.