نمايي از باطن حج در پرتو بيان اسرار
امام صادق (عليه السلام) در بيان برخي اسرار حج كه ترسيمكننده چهره باطني حج است فرمود: «چون اراده حج كردي، پيش از عزم بر سفر، دل خود را از هر كار و از هر حجابي خالي كن و همه كارهايت را به آفريننده ات واگذار و در همه حركات و سكونهايت بر او توكّل كن و تسليم قضا و فرمان و تقدير او شو و دنيا و رفاه و آسايش و نيز مردم را وداع گو و حقوقي كه از مردم بر گردن داري ادا كن و بر زاد و راحله و ياران و قوّت و جواني و مال خود تكيه مكن. چه بسا همين ها دشمن و وبال تو گردد؛ زيرا هر كه به گمان خويش خواهان خشنودي خداوند باشد اما بر چيزي جز او اعتماد ورزد دشمن و وبال او گردد، تا بداند كه او را نيرويي نيست. پس تو را و نيز هر كس ديگر را چاره و گريزي جز در پرتو عصمت و نگهباني خداوند و توفيق او نيست. آنگاه خود را مهيا كن چونان كسي كه اميد به بازگشت ندارد. خوش معاشرت باش و اوقات فرايض خدا و سنن پيامبرش (صلي الله عليه و آله و سلم) و آنچه از ادب و تحمل و صبر و شكر و شفقت و سخا و ايثار زاد كه بر تو واجب است، در همه اوقات رعايت كن. سپس با آب توبه خالصانه، گناهانت را بشوي و جامه صدق و صفا و خشوع در بر كن و از هر آنچه كه تو را از ياد خداوند مانع مي شود و از اطاعت او باز مي دارد، دوري كن؛ و لبيك گو، بدين معنا كه خدا را پاسخي بي آفايش و پاك دادي، چنانكه به ريسمان استوارش چنگ زدي و به قلب خويش با كروبيان به گرد عرش طواف كن، همچون طواف خويشتن با مسلمانان بر گرد كعبه؛ و به قصد فرار از هوا و تبرّي از همه نيرو و توان خويش، هَرْوَله كن. آنگاه از غفلت و لغزشهايت با رفتن به منا، برون آي و آنچه را بر تو روا و حلال نيست و سزاوار آن نيستي تمنّي مكن؛ و در عرفات به خطاهايت اعتراف كن. در مزدلفه پيمان خويش را بر وحدانيت خداوند تجديد كن و به او تقرّب جو و از او پروا بدار؛ و با صعود به «جبلالرحمة»، با روح خويش به ملأ اَعلي فراز آي و به هنگام قربان كردن، گلوي هوا و آز را بِبُر؛ و به هنگام سنگ زدن به جمرات، شهوات و خساست و دنائت و زشتي را رمي كن و با تراشيدن مويت عيبهاي آشكار و نهان را ببر. سپس با ورود به حرم، از پيروي خواست خويش در امان خداوند و حمايت و نگاهداشت و حفظ او گام نِه؛ و كعبه را زيارت كن در حالي كه صاحب آن را بزرگ مي داري و به جلال و قدرت او آگاهي؛ و حجرالأسود را به نشان اينكه به قسمت او خشنودي و در برابر عزّت او سرافكنده اي استلام كن و با طواف وداع، با هر آنچه جز اوست بِدْرود گوي و با وقوف خويش بر كوه صفا روح خود را براي ديدار خداوند در روزي كه ديدارش خواهي كرد پالوده ساز و در كوه مروه با پيراستگي از گناهان، نسبت به خداوند صاحب مروّت باش. بدان كه خداوند حج را واجب نفرمود و از بين همه طاعات آن را با اضافه كردن به نام خويش ويژه نساخت: (وَللهِ عَلَي النّاسِ حِجُّ البَيْتِ)[1]، و در خلال مناسك، سنتي از براي پيغمبرش تشريع نكرد، مگر براي آمادگي و اشاره به مرگ و قبر و بعث و قيامت كه اين همه از آغاز تا انجام اشارتي است براي عاقلان و خردمندان»[2].مأخذ: صهباي حج، ص 321.[1] ـ سوره آل عمران، آيه 97. [2] ـ بحار، ج 96، ص 124.