آنجا که سخن از برادري پيامبر (ص) با امير المؤمنين (ع) مي گويد به هفده روايت استناد مي کند, دوازده روايت از صاحب رسالت (ص) و بقيه از صاحب ولايت (ع) (ص 214 ـ 220, ش 34). آن هنگام که «شيخ سليم» از او مي خواهد که سنن و روايات مؤيد نصوص ولايت و خلافت علي (ع) را ذکر کند (ص 239) به چهل حديث استناد مي کند (ص 240 ـ 254, ش 48) از آن جمله اشاره پيامبر (ص) به علي (ع) که اين صديق اکبر و فاروق اين امت است (ص 242). جالب است که بدانيم مرحوم شرف الدين در پاسخ به درخواست ديگر وي که خواستار روايات شيعه در امامت است باز چهل حديث ذکر کرده است (ص 284 ـ 294, ش 62). اين دو مورد جدا از اينکه تسلط ايشان به متون روايي را مي سازند. نشان از پايبندي به سنت نيکوي نقل چهل حديث دارد. (1) در مراجعه 104 از احتجاج هاي علي (ع) و فاطمه زهرا (س), در خصوص غصب خلافت سخن مي گويد و هجده نمونه را از آن دو بزرگوار به تصوير مي کشد. (ص 388 ـ 393). موارد ديگري از اين دست را مي توان در مراجعه هاي 66, 108 و 72 ديد, آنجا که نويسنده محترم به احاديث متعددي در خصوص وراثت و وصايت علي (ع), و فضيلت خديجه کبري (س) اشاره کرده است (ص 298 ـ 300, 398 ـ 399, 315 ـ 316).