بیشترلیست موضوعات واژه هاى ويژه خواص واژه هاى ويژه عوام خواص مستضعف ويژگى هاى خواص و عوام ويژگى هاى خواص ويژگى هاى عوام وظيفه خواص و عوام وظيفه خواص وظايف عوام نكته مهم عوامل مؤ ثر در عملكرد خواص عوامل مثبت (تحول زا) عوامل منفى كارنماى خواص عملكرد خواص جبهه كفر كارنماى مشترك خواص بد و بد عملكرد مبارزه امام على (ع )با كتمان پاداش عوام و خواص فهرست منابع توضیحاتافزودن یادداشت جدید
بـرسـنـد، آن بـزرگـواران چـاره اى جـز ارائه مـعـجـزات و دليل هاى محسوس نداشتند تا همگان بتوانند حقّانيت آنان را درك كنند و ايمان بياورند.هـمـيـن ناتوانى در درك و تحليل درست بود كه پيامبران و اولياى خدا را وامى داشت تا بسيارى از حقايق را از عوام ، كتمان كنند و فقط براى خواص بازگويند.پيامبر(ص )به امام على (ع )فرمود:(لَوْ لا اَنّى اَخافُ اَنْ يُقالَ فيكَ ما قالَتِ النَّصارى فِى الْمَسيحِ لَقُلْتُ الْيَوْمَ فيكَ مَقالَهً لا تَمُرُّ بِمَلاٍَ مِنَ الْمُسْلِمينَ اِلاّ اَخَذُوا تُرابَ نَعْلَيْكَ وَ فَضْلَ وُضُوئِكَ يَسْتَشْفُونَ بِهِ)^58 اگر نبود كه مى ترسم سخنى را كه نصارا در مورد مسيح گفتند (و او را خدا خواندند) مسلمانان در مـورد تـو بـگـويـنـد، امـروز سـخـنـى در وصـف و بـيـان فـضـايـل تـو مـى گـفـتـم كـه بـه هيچ جمعى از مسلمانان عبور نكنى مگر اين كه خاك پاى تو و زيادى آب وضويت را براى شفا بگيرند.از آن جـا كـه عـامـه مـردم نـمـى تـوانـسـتـند اَعمال ، معجزات و كلام عميق پيامبران و اولياى خدا را تـجـزيـه و تـحـليـل كـنند و بفهمند، به ورطه افراط يا تفريط مى افتادند. گروهى نسبت به آنـان كـافر مى شدند و اعمالشان را سِحر و جادو مى شمردند و گروهى ديگر غلو مى كردند و آنان را خدا و يا شركايش مى پنداشتند.مسيحيان قائل شدند كه عيسى (ع )فرزند خداست ؛ از آن رو كه معجزات و كارهاى خارق العاده اى مـثـل زنـده كـردن مـردمـان را از او ديـدند؛ همچنان كه يهود، عُزير(ع )را فرزند خدا شمردند و در اسـلام نـيـز غـاليـان ، بـا ديـدن كـرامات و معجزات امامان (ع ) نسبت به آنان افراط كردند و آن بـزرگـواران را از حـدّ بـنـدگـى بـالاتـر بـردنـد. در مقابل ، ناصبان و دشمنان نيز تفريط كردند و نعوذ بالله آنان را ساحر و كذّاب خواندند.
2 ـ عقلشان به چشمشان است
عـوام و تـوده مـردم گـرفـتـار ظـاهـربـيـنـى هـسـتـنـد و اهـل تـدبـّر، تاءمّل و گذر از رويه حوادث و رسيدن به باطن و واقعيت آنها نمى باشند؛ به بيان قرآن :(يَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَياةِ الدُّنْيا)^59 از زندگى دنيا، ظاهرى را مى شناسند.در آيـات بـعـد همين افراد مورد توبيخ واقع شده اند كه چرا در نَفْس و خلقت و نيز سرگذشت پـيـشـيـنـيـان تـاءمـل نـمـى كـنـنـد تـا عـبـرت بـگـيـرنـد. آنـهـا واقـعـاً مـطـابـق ايـن مـثـل مـشـهـور (عـقـلشـان بـه چـشـمـشـان اسـت )، بـودنـد. وقـتـى قـارون در مـركـب مـجـلّل خـود از خـانـه خـارج شـد و بـه مـيـان مـردم آمـد، هـمـيـن عـوام و تـوده ظـاهـر بـيـن مـحـو جـمـال و جـلال ظـاهـرى او گـشـتند و او را صاحب بهره بزرگ شمردند و آرزوى رسيدن به چنان ثروتى را كردند:(فـَخـَرَجَ عـَلى قَوْمِهِ فى زينَتِهِ قالَ الَّذينَ يُريدُونَ الْحَيوةَ الدُّنْيا يا لَيْتَ لَنا مِثْلَ ما اُوتِىَ قارُونَ اِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظيمٍ)^60 پـس (قارون ) با كوكبه خويش بر قومش نمايان شد؛ كسانى كه خواستار زندگى دنيا بودند گـفتند: اى كاى مثل آنچه به قارون داده شده ، به ما ـ نيز ـ داده مى شد. واقعاً او بهره بزرگى دارد.ولى خواص آگاه و حقيقت بين بر آنان نهيب مى زنند كه واقع بين باشيد.ارزش در چيزى است كه باقى و جاويدان باشد و آن هم ثواب خداست :(وَ قالَ الَّذينَ اُوتُوا الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوابُ اللّهِ خَيْرٌ لِمَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً)^61 و كـسـانـى كه دانش [واقعى ] يافته بودند، گفتند: واى بر شما، براى كسى كه ايمان آورده و كار شايسته كرده ، پاداش خدا خير است .
3 ـ ارزش از ديدگاه آن ها فقط به امور مادى و ظاهرى است
عـوام مـاءنـوس بـا مادّيات و مظاهر مادّى هستند. خداى ديدنى رامى جويند. قدرت و حشمت ظاهرى را مـلاك