ويژگى هاى خواص و عوام - عوام و خواص از دیدگاه قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عوام و خواص از دیدگاه قرآن - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

امام صادق (ع )فرمود:

(اِنَّ اَوْلِياءَ اللّهِ لَمْ يَزالُوا مُسْتَضْعَفينَ قَليلينَ مُنْذُ خَلَقَ اللّه ادَمَ)^47 هـمـانـا اوليـاى خـدا پـيـوسـتـه از زمـان خـلقـت آدم ـ تـا بـه حال ـ مستضعف و كم بوده اند.

استضعاف خواص به اين معناست كه كافران و مشركان ، امكانات شان را مى گيرند و آنان را در فـشـارهاى سياسى ، اجتماعى و اقتصادى قرار مى دهند تا امكان قيام نداشته باشند. خداوند به اين گروه وعده خلافت در زمين داده است .

(وَ نـُريـدُ اَنْ نـَمـُنَّ عـَلَى الَّذيـنَ اسْتُضْعِفُوا فِى الاَْرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ اَئمةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثينَ وَ نُمَكِّنَ لَهُمْ فِى الاَْرْضِ)^48 و اراده كرديم كه بر مستضعفان ، منّت گذاريم و آنان را جانشينان و وارثان زمين قرار دهيم و در زمين استقرار و قدرت بخشيم .

ايـن وعـده الهـى دربـاره مـسـتـضـعـفـان مـانـنـد حـضـرت مـوسـى و هـارون تـحـقـّق يـافـت و تحقّق كـامـل آن در مـورد امـام زمـان (ع )و يـاران آن حـضـرت خواهد بود. آن حضرت با ظهور و قيام خود، حـكـومـت نـهايى مستضعفان را برپا خواهد كرد و تمام مستكبران و ظالمان را به سزاى استكبار و ستمگرى خواهد رساند. ان شاءَاللّه .

ويژگى هاى خواص و عوام

ويژگى هاى خواص

خواص يعنى گروه زبده و شاخص اجتماع كه داراى ويژگى هاى زير هستند:

1 ـ اهل فهم و تجزيه و تحليل اند

پيامبران (ع )به طور خاص و اصلاح گران به طور عام ، داراى پيام هاى عميق و معنوى اى هستند كـه عـامـّه مـردم از فـهـم و درك حـقيقت آن عاجزند. رسولان الهى ، با زبان و بيان مناسب شاءن و حـال گـروه هـاى مـختلف ، هر كدام را به فراخور حال و مناسب با شاءنشان از آب حيات معرفت ، بـهـره مـنـد مـى گـردانـنـد؛ بـا وجـود اين بسيارى از پيام هاى انبيا و مصلحان از سطح فهم عوام فراتر يا فهمش براى آنان مشكل است .

ابـراهـيـم (ع )وقـتـى مـردم را بـت پـرسـت ديـد، آن هـا را نـهـى كـرد. او بـا اسـتـدلال هـاى متعدّد، باطل بودن بت ها را براى اهل فهم و شناخت ، ظاهر ساخت . از جمله وقتى كه بت ها را شكست ، با قرار دادن تبر بر گردن بت بزرگ ، اعتراض كنندگان را به آن حواله داد و گفت : اگر اين خدايانتان مى توانند با شما تكلّم كنند و جواب شما را بگويند و سخن شما را بـشـنـونـد، از آن بـت بـزرگ بپرسيد! در اين لحظه نمروديان به جهالت و گمراهى خود متنبه شـدنـد و در ضـمـير خويش ، خود را محكوم كردند و ظالم شمردند. امّا براى اين كه وجهه عمومى خود را از دست ندهند، فورى شخصيت خود را معكوس كرده ، حقّى را كه در وجودشان اوج گرفته بود، به زير انداختند و با مجادله و عوام فريبى ، عوام را به دفاع از بت ها خواندند.

بـا ايـن كـه مـحـاكمه ابراهيم ، مقابل چشمان عامّه مردم بود^49، آنان نتوانستند پيام او را بگيرند و همچنان پيرو خواص گمراه خود ماندند.^50 قـرآن ، اوليـاى كفّار را به خانه عنكبوت تشبيه مى كند؛ خانه اى كه فقط نامى از خانه دارد و به هيچ وجه حفاظى در مقابل سرما، گرما و هجوم دشمن و غير آن ـ كه خاصيّت خانه در اين ها است ـ ندارد و مى فرمايد:

(وَ تِلْكَ الاَْمْثالُ نَضْرِبُها لِلنّاسِ وَ ما يَعْقِلُها اِلا الْعالِمُونَ)^51 و اين مثل ها را براى عموم مردم مى زنيم ، امّا عمق آن را جز عالمان (خواص ) نمى فهمند.

امام على نيز مى فرمايد:

(اِنَّ حَديثَنا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لا يَعْقِلُهُ اِلاّ الْعالِمُونَ)^52 سخن ما سخت و مشكل است و جز عالمان ، عمق و معناى دقيق آن را نمى فهمند.

/ 47