عـوام و خـواص هـر كـدام مـتـنـاسـب بـا اعمال خود پاداش مى برند يا كيفر مى بينند. خواص خوب پـاداش اعمال صالح شخصى خود و پاداش هدايت ديگران را مى بينند، چون علاوه بر اينكه خود هـدايـت يـافـتـه انـد، سـبـب هـدايـت و نجات انسان هاى فراوانى نيز شده اند. از اين رو علاوه بر پـاداش اعمال خود، پاداش عظيم اين هدايت و نجات دادن انسان ها نيز نصيب آنان مى شود و خواص بد نيز كيفر گناهان و اعمال بد خود را مى بينند و كيفر گمراه كردن انسانهاى فراوانى را كه تحت تاءثير آنان گمراه شده اند.ايـن پـاداش و كـيـفـر هـدايـت گرى و گمراه گرى متناسب با مقدار انعكاس و تاءثير مثبت يا منفى شـخـصيت و عمل آنها در جامعه است . هر چه آنان تاءثيرگذارتر باشند و هدايت گرى يا گمراه گـرى آنـان گـسـتـرده تر باشد، پاداش يا كيفر آن هم بيشتر است . قرآن در مورد خواص بد و پيشوايان گمراهى مى فرمايد:(لِيَحْمِلُوا اَوْزارَهُمْ كامِلَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ مِنْ اَوْزارِ الَّذينَيُضِلُّونَهُمْ بِغَيرِ عِلْمٍ)^207 آنـان بـايـد در قـيـامـت بـار گناهان خويش را به دوش بكشند و سهمى از گناهان جاهلانى را كه گمراه ساخته اند.مـنـظـور آيـه ايـن نـيـسـت كـه گـمـراه گـران مـقـدارى از گـنـاه گـمـراه شـدگـان راحـمل مى كنند زيرا (هيچ گنهكار گرانبارى بار ديگرى را به دوش نمى كشد)^208، بـلكـه مـنـظـور ايـن است كه گناه گمراه شدگان از دو جهت ملاحظه مى شود؛ يكى از اين جهت كه گـمـراهـى و ضـلالت اسـت و مـنـتـسـب بـه شـخـص گـنـاهـكـار و ديـگـرى از ايـن جـهـت كـه مـحـصـول اضـلال و گـمـراه گـرى اسـت و مـنـتـسـب بـه گـمـراه كـنـنـده . از جـهـت اول در نـامـه گـنـاهـكار نوشته مى شود و بر او بارمى گردد و از جهت دوم در نامه گمراه كننده نوشته مى شود و بر بار او افزوده مى گردد.ايـن قـانـون زيـاد شـدن در مـورد خـواص خـوب نـيـز وجـود دارد و اعـمـال خـوب عـوام و پـيـرو آنـان نـيـز، هـم در نـامـه عـمـل كـنـنـده نـوشـتـه مى شود و هم در نامه عـمـل ايـن هـدايـتـگـرى كـه بـاعـث هـدايـت او شـده اسـت . بـنـابـرايـن خـواص در قـيـامـت در نـامـه اعـمـال خـود هـم اعـمـال خـودشـان را مـى يـابـنـد و هـم اعمال ديگرانى را كه به واسطه هدايت يا اضلال آنان انجام گرفته است و پاداش يا كيفر خواص چند برابر مى شود.عـوام نـيز علاوه بر عمل خود با پاداش يا كيفر ديگرى نيز مواجه مى شوند و آن پاداشِ يا كيفر رونـق دادن بـه بـازار هـدايتگران يا گمراه كنندگان است . عوام خوب كه با تبعيت صحيح موجب اوج گـرفـتن فضايل گشته و خواص حق را اعتلا داده اند، پاداش اين اوج دادن را در نامه خود مى يـابـنـد و عـوام بـد كـه بـا تـبـعـيـت از ظـالمـان سـبـب افـول حـق و اوج گـرفـتـن باطل شده اند، علاوه بر كيفر اعمال خود، كيفر اين رونق گرفتن ظلم را مى چشند. از اين رو قرآن كريم مى فرمايد:(كـُلَّمـا دَخـَلَتْ اُمَّةٌ لَعـَنـَتْ اُخـْتـَهـا حـَتّى اِذَا ادّارَكُوا فيها جَميعاً قالَتْاُخْريهُمْ لاُِولهُمْ رَبَّنا هؤُلاءِ اَضَلُّونا فَاتِهِمْ عَذاباً ضِعْفاً مِنَ النّارِ قالَ لِكُلٍّ ضِعْفٌ وَ لكِنْ لا تَعْلَمُونَ)^209 هر گروهى كه داخل جهنم مى شود، گروه ديگر را لعن مى كند تا اينكه همگى در جهنم اجتماع مى كـنـنـد پـس آخرى ها راجع به اولى ها گويند: خدايا اينان ما را گمراه كردند پس آنان را عذاب مضاعف ده . خداوند مى فرمايد: همگى شما را عذاب مضاعف دهم و لكن نمى دانيد.از آنـجـا كـه اضـلال و گـمراه گرى خواص بد، اثر بسيار وسيعترى دارد، عذاب آنها نيز نسبت بـه عـذاب عوام بد بسيار بيشتر است . همچنان كه پاداش خواص خوب نيز با پاداش عوام خوب قابل مقايسه نمى باشد.در روايتى از امام باقر(ع )چنين رسيده است :