عوام و خواص از دیدگاه قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عوام و خواص از دیدگاه قرآن - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بـراى نـيـكـان و نـيـكـى نـخـواهـنـد گذارد؛ و البته كه مسؤ وليت شكست حق و حاكم شدن بـاطـل در چـنـيـن وضـعـيـتـى بـرعـهـده خـواصـى اسـت كـه بـه وظـيـفـه خـود عمل نكرده اند.

حارث بن مغيره مى گويد: امام صادق (ع )يك شب در راه مدينه مرا ديد و فرمود:

(اَما لَيُحْمَلُنَّ ذُنُوبَ سُفَهائِكُمْ عَلى عُلَمائِكُمْ) آگاه باشيد حتماً گناه نادانان شما را بر دانايانتان بار كنند.

پس از آن كه حضرت عبور كرد، دوباره خدمت ايشان رسيدم و اجازه گرفته پرسيدم :

جـانـم بـه فـدايـت ! چـرا فـرمـودى (عـلمـا بـايـد گـنـاه جـاهـلان را حمل كنند)؟ اين مطلب براى من سنگين است .

امام فرمود:

(نـَعـَمْ، مـا يـَمْنَعُكُمْ اِذا بَلَغَكُمْ عَنِ الرَّجُلِ مِنْكُمْ ما تَكْرَهُونَهُ مِمّا يَدْخُلُ بِهِ عَلَيْنَا الاَْذى وَالْعَيْبُ عِنْدَ النّاسِ اَنْ تَاءْتُوهُ فَتُوءَنِّبُوهُ وَ تَعِظُوهُ وَ تَقُولُوا لَهُ قَوْلاً بَليغاً)^82 آرى چـنـيـن اسـت ! چرا وقتى يكى از شيعيان كار ناپسندى انجام مى دهد كه موجب ناراحتى و عيب ما نـزد مـردم اسـت و شـمـا از آن آگـاه مـى شـويد، به سراغ او نمى رويد و او را هشدار نمى دهيد و موعظه نمى كنيد و با گفتارى رسا با او سخن نمى گوييد.

امـر بـه مـعـروف و نهى از منكر گرچه دو واجب همگانى است ولى نقش خواص در آن بيشتر است . به همين جهت در آيات و روايات ، خواص بيشتر مورد خطاب قرار گرفته اند:

(فَلَوْلا كانَ مِنَ الْقُرُونِ مِنْ قَبْلِكُمْ اُولُوا بَقِيَّةٍ يَنْهَوْنَ عَنِ الْفَسادِ فِى الاَْرْضِ)^83 چرا در قرون و اقوام قبل از شما، دانشمندان صاحب قدرتى نبودند كه از فساد در زمين نهى كنند؟ (اولوا بـقـيـّه ) يـعـنى صاحبان فضل و راءى و بينش يا به عبارتى خواص . (فُلانٌ من بَقِيَّةِ الْقَوْمِ) يعنى فلانى از نيكان آنان است .^84 (لَوْ لا يـَنـْهـيـهـُمُ الرَّبـانـِيُّونُ وَالاَْحـْبـارُ عـَنْ قـَوْلِهـِمُ الاِْثـْمَ وَ اَكـْلِهـُمُالسُّحْتَ لَبِئْسَ ما كانُوا يَصْنَعُونَ)^85 چـرا عـالمـان ربـانـى و دانـشـمـندان ، آنان را از گفتار گناهشان و حرام خوردنشان نهى نكردند؟ عمل ايشان (ترك نهى از منكر) چه زشت و بد است .

(لَعَنَ اللّهُ السُّفَهاءَ لِرُكُوبِ الْمَعاصى وَالْحُكَماءَ لِتَرْكِ التَّفاهى )^86 خـداونـد سـفيهان و عوام را به خاطر ارتكاب گناه لعن كرد و حكيمان و عالمان را به خاطر ترك نهى از منكر.

بـا تـوجـه بـه شـرايط امر به معروف و نهى از منكر نيز معلوم مى شود كه اين تكليف بيشتر متوجه خواص جامعه است . زيرا امام صادق (ع )فرمود:

(اِنَّما هُوَ عَلَى الْقَوِىِّ الْمُطاعِ الْعالِمِ بِالْمَعْرُوفِ مِنَ الْمُنْكَرِ)^87 اين وظيفه برعهده افراد توانمندى است كه حرفشان خريدار داشته و علم به تشخيص معروف از منكر داشته باشند.

و ايـن ، گـروه خـواص انـد كـه هـم علم و فهم و بينش لازم را دارند و هم در جامعه از قدرت و مكنتِ اجتماعى برخوردار بوده و امر و نهى آنها كارساز است .

5 ـ اعلام بيزارى از منحرفان

وقـتـى امـر به معروف و نهى از منكر خواص سودمند نيفتاد، آنان مى بايست از منحرفان و مفسدان اظهار و اعلام تنفر نمايند.

قـرآن حـضـرت ابـراهـيـم و يـارانـش را اسـوه وظـيـفـه شـنـاس و عمل به آن ، معرفى مى كند و در تبيين وجه اسوه بودن آنان مى فرمايد:

(اِذْ قـالُوا لِقـَوْمـِهـِمْ اِنـّا بـُرَءؤُا مـِنْكُمْ وَ مِمّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ

/ 47