عوام و خواص از دیدگاه قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عوام و خواص از دیدگاه قرآن - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نسبت ندهيد) كه شما را با عذاب ، نابود مى سازد و هر كس كه بر خدا دروغ بندد، خوار و نوميد مى گردد.

ايـن وعـظ و انـذار حـضـرت مـوسـى (ع )در بـعضى از آن جمع اثر كرد وآنان را منقلب نمود، به طـورى كـه در بـيـن آنـهـا اخـتلاف و تنازع پيش آمد ولى در اين مرحله فرعون و طرفداران او با تـوسل به حربه قوميت و سنّت ملّى بر آن بعضى فائق آمدند، و توانستند همه را براى مقابله با موسى متحد كنند؛ (فـَتَنازَعُوا بَيْنَهُمْ وَ اَسَرُّوا النَّجْوىَ قالُوا اِنْ هذانِ لَساحِرانِ يُريدانِ اَنْ يُخْرِجاكُمْ مِنْ اَرْضِكُمْ بـِسـِحـْرِهِما وَ يَذْهَبا بِطَريقَتِكُمُ الْمُثْلىَ فَاَجْمِعُوا كَيْدَكُمْ وَائْتُوا صَفّاً وَ قَدْ اَفْلَحَ الْيَوْمَ مَنِ اسْتَعْلى )^112 سـاحـران در بـيـن خـود (بـر سـر مـقـابـله بـا موسى ) نزاع كردند و با هم به نجوا پرداختند.

[فـرعـونـيـان ] گـفتند: اين دو نفر يقيناً ساحرند و مى خواهند با سحرشان شما را از سرزمينتان بـيرون كنند و راه و رسم نمونه و مثل زدنى شما را از بين ببرند، پس تمام نقشه و نيروى خود را جـمـع كـنـيـد و در يـك صـف (بـراى مـقـابله ) بياييد قطعاً امروز رستگارى از آن كسى است كه پيروزى و برترى يابد.

وقـتـى سـاحـران در ميدان مبارزه با موسى سحر عظيم خود را به صحنه آوردند. اما با چشم خود ديدند كه عصاى موسى اژدهايى عظيم و چابك شد و همه آنها را بلعيد، قطع پيدا كردند كه اين معجزه اى خدايى است نه سحر و جادو و در اينجا بود كه با شجاعت و رشادت تمام در بهترين و مناسب ترين زمان اعلام ايمان كردند.

(فَاُلْقِىَ السَّحَرَةُ سُجَّداً، قالُوا امَنّا بِرَبِّ هارُونَ وَ مُوسى )^113 پـس (در هـمـان مـيـدان مـبـارزه ) سـاحـران بـه سجده افتادند و گفتند: ما به پروردگار هارون و موسى ايمان آورديم .

ايـن اعـلام ايـمـان بـه موقع كه در حساس ترين مكان و زمان انجام شده بود، مانند پتكى كوبنده بر سر فرعون فرود آمد و او را سخت برآشفته كرد:

(قـالَ امـَنـْتـُمْ لَهُ قـَبـْلَ اَنْ اذَنَ لَكـُمْ اِنَّهُ لَكـَبـيـرُكـُمُ الَّذى عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ فَلاَُ قَطِّعَنَّ اَيْدِيَكُمْ وَ اَرْجـُلَكـُمْ مـِنْ خـِلافٍ وَ لاَُصـَلِّبـَنَّكـُمْ فـى جـُذُوعِ النَّخـْلِ وَ لَتـَعـْلَمـُنَّ اَيُّنـا اَشَدُّ عَذاباً وَ اءَبْقى )^114 فرعون گفت : آيا پيش از آنكه به شما اذن دهم به او ايمان آوريد؟ (قطعاً او بزرگ شماست كه به شما سحر آموخته است پس يقيناً دست و پاهايتان را به طور مخالف قطع مى كنم و بر تنه هاى نخل به دارتان مى كشم تا بدانيد كه مجازات كدام يك از ما (من يا خداى موسى ) شديدتر و ماندنى تر است ؟ تـهديد شديداللحن فرعون حاكى از اثر فوق العاده ايمان ساحران در آن مقطع حساس بود. در ميدان مبارزه اى كه مردم جمع شده اند تا پيروزى فرعون و اطرافيان او را بر دو فرد به ظاهر عـادى كه ادعاى رسالت دارند و ربوبيت فرعون را منكرند، ببينند، به ناگاه آن دو مرد پيروز مـى شـونـد و اعـوان و انـصار فرعون اعلام مى كنند كه اين دو فرد بر حقند و ما به آنان ايمان آورديم .

خـود فـرعـون هـم بـر حقانيت موسى علم پيدا كرد و مشاهده نمود كه معجزه موسى بر همه كيدهاى سـاحـران غـلبـه كـرد و آنـهـا را نـابـود سـاخـت ؛ هـمـچـنـان كـه در سـال قـحـطـى و عذاب و... ، حقانيت موسى (ع )را بارها و بارها ديد ولى حاضر نشد اعلام ايمان كند تا زمانى كه دريا او را به كام خود فرو مى برد.

در آن زمان فرعون گفت :

(امَنْتُ اَنَّهُ لا اِلهَ اِلا الَّذى امَنَتْ بِهِ بَنُو اِسْرائيلَ وَ اَنَا مِنَالْمُسْلِمينَ)^115 ايمان آوردم كه خدايى نيست جز آن كه بنى اسرائيل به او ايمان آورد و من از مسلمين هستم .

و جواب شنيد:

(ءَالاَّْنَ وَ قَدْ عَصَيْتَ قَبْلُ وَ كُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدينَ)^116 آيا حالا ايمان مى آورى ؟ در حالى كه قبل از اين سركشى كردى و از مفسدان بودى !

در ايـن زمـان نـه ايـمـان آوردن او صـادقـانـه بود و نه اعلام آن فايده داشت ؛ زيرا او با مشاهده كـابـوس مـرگ و بـراى فـرار از آن اعـلام ايمان مى كرد و پيروانش نيز همگى در گرداب هلاكت بودند و

/ 47