عوام و خواص از دیدگاه قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عوام و خواص از دیدگاه قرآن - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آنـهـا نـه تـنـها خود را عالم تر از ديگران مى دانند و ديگران را محتاج علم خود، بلكه حتى نفس خود را نيز برتر مى پندارند. اين تكبر و خودبينى مانع آن مى شود كه هدايت شوند و نقش مثبت ايفا نمايند. سخن خواص جوامع جاهلى و كافر راجع به كسانى كه به پيامبران ايمان آورده اند چنين است :

(قالُوا اَنُؤْمِنُ وَاتَّبَعَكَ الاَْرْذَلُونَ)^143 آيا به تو ايمان آوريم در حالى كه آدم هاى پست پيرو تو شده اند؟ (ما نَريكَ اتَّبَعَكَ اِلا الَّذينَ هُمْ اَراذِلُنا بِادِىَ الرَّاءْىِ)^144 مـا نـمـى بـيـنـيـم كـه از ما تو را پيروى كرده باشد جز آدم هاى پست و سطحى نگر كه نسجيده پيرو تو شده اند.

3 ـ تعلقات و دلبستگى هاى مادى

شـكـوفـايـى هـا و جـلوه هـاى زنـدگـى دنـيـا سـبـب تـعـلق خـاطـر شـده ، انـسـان دل بسته ، دست و پا بسته هم مى گردد. رسول خدا(ص )فرمود:

(اَخْوَفَ ما اَخافُ عَلى اُمَّتى زَهْرَةُ الدُّنْيا وَ كَثْرَتُها)^145 بيشترين چيزى كه از آن بر امتم مى ترسم ، جلوه هاى دنيا و زيادى آن است .

خـواص تـا زمـانـى كـه در لذات مـادى غـوطـه ور نـشـده بـاشـنـد در مـحـيطاجتماعى پيرامون خود تـحـوّل آفرين هستند. اما همين كه متاع دنيا آنها را احاطه كرد، از اقدام هاى مؤ ثر و انقلابى باز مى مانند.

خـداونـد در سـوره انـفـال دربـاره مـؤ مـنـان اول هـجـرت و تـشكيل حكومت اسلامى مى فرمايد كه ده نفر از شما توان و وظيفه مقابله و مقاومت در برابر صد نـفـر را داشـتـيـد ولى الان (مـدتـى بـعـد از جـنـگ بـدر و هـنـگـام نـزول آيات مذكور) به خاطر پيدا شدن ضعف در شما، هر نفر از شما توان مقاومت در برابر دو نفر از دشمن را دارد.^146 عـلامـه طباطبايى در شرح اين آيه مى فرمايد كه دقت در آيه مى رساند كه هر چه بر عِدّه و عُدّه مـسـلمـانـان اضـافـه مـى شد، از قوت روحى آنان كاسته مى گرديد. با پيشرفت اسلام و زياد شدن تعداد مسلمانان و به دست آمدن غنيمت ها، كم كم دلبستگى ها پيدا شد و ايمان ، جان نثارى و ايـثـار كـم رنـگ گـشـت و ايـن بـود ضـعـفـى كـه در مـسـلمـانـان حاصل گرديد و توان آنان را كاهش داد.^147 مـتـاءسـفـانـه بـعـد از پـيـامـبـر ثـروت و خـوش گـذرانـى مـسـلمـانـان زيـاد شـد و خـانـه هـاى مـجـلّل ، خـدم و حـشـم بسيار و... آنان را از فعاليت هاى انقلابى بازداشت . از اين رو است كه مى بـيـنـيـم وقـتـى بـسـيـارى از اصـحـاب بـزرگ و انـقـلابـى بـعـد از وفـات رسول خدا(ص )در ناز و نعمت غرق گشتند، ديگر حاضر نبودند منافع خود را به خاطر دفاع از حق به خطر بيندازد.

بـزرگ تـريـن فـتـنـه بـراى خـواص رو آوردن دنـيـا بـه آنـهـا اسـت و رسـول خـدا(ص )نـيـز از همين فتنه بيشترين خوف را بر امت خود داشت . دشمنان هم بر اين نقطه ضعف واقف بودند و از همين راه وارد شده و مى شوند.

ابـن ابى الحديد در بيان وقايع زمان خلافت على (ع )مى نويسد: وقتى امام با اصرار مسلمانان بيعت را پذيرفت ، بر منبر رفت و سياست اجرايى خويش مبنى بر اجراى عدالت را بخصوص در بُعد اقتصادى اعلام فرمود. همين اولين سخنرانى امام به مذاق بسيارى خوش نيامد و سخن هاى در گـوشـى شـروع شـد. روز بـعـد، بـا عـدالت عـمـلى عـلى (ع )مـواجـه شـدنـد كـه در تقسيم بيت المـال بـه هـمـه يكسان عطا كرد و بين مهاجر و انصار، سابق و لاحق ، سياه و سفيد و عرب و عجم فـرق نـگـذاشـت . از ايـن رو در هـمـان روز دوم يـا سـوم ، گـروهـى از خـواص سـرشـنـاس مـثـل طـلحـه ، زبـيـر، مروان ، سعيد بن عاص ، عبدالله بن

/ 47