بیشترلیست موضوعات واژه هاى ويژه خواص واژه هاى ويژه عوام خواص مستضعف ويژگى هاى خواص و عوام ويژگى هاى خواص ويژگى هاى عوام وظيفه خواص و عوام وظيفه خواص وظايف عوام نكته مهم عوامل مؤ ثر در عملكرد خواص عوامل مثبت (تحول زا) عوامل منفى كارنماى خواص عملكرد خواص جبهه كفر كارنماى مشترك خواص بد و بد عملكرد مبارزه امام على (ع )با كتمان پاداش عوام و خواص فهرست منابع توضیحاتافزودن یادداشت جدید
زبير و جماعتى ديگر، از امام بر حق و خـليـفـه رسـول خـدا كـنـاره گـرفـتـنـد. بـهـانـه اصـلى آنـهـا ايـن بـود كـه شـما در تقسيم بيت المـال شـرافـت و سـابـقـه مـا را لحـاظ نـمـى كـنـيـد و بـه فـاضـل و دانـى يـكـسـان سـهـم مى دهيد. امام (ع )نيز از آنان اقرار گرفت كه تقسيم بالسويه دسـتـور كـتـاب خـدا و سـنت و سيره رسول خدا(ص )بوده است . با اين وجود آنها راه مخالفت پيش گرفتند.سـپـس ابـن ابـى الحـديـد بـه تـحـليـل ايـن واقـعـه مـى پـردازد كـه : مـگـر خـليـفـه اول هـم مـانـنـد رسـول خـدا(ص )در تـقـسـيـم بـيـت المـال بـالسـويـه عمل نكرد؟ پس چرا بر او خرده نگرفتند ولى بر على (ع )ايراد گرفتند و با او منازعه كردند؟ بعد جواب مى دهد:دوران خـلافـت ابـوبـكر بلافاصله بعد از دوران رسالت بود و مردم جز آن نحو قسمت كردن را انـتـظـار نـداشـتـنـد ولى وقـتـى عـمـر خـلافـت را بـه عـهـده گـرفـت ، در تـقـسـيـم بـيـت المـال شـرافـت و سـابـقه را لحاظ كرد و به علت طولانى بودن دوران خلافت عمر و بعد از آن عـثـمـان ، بـه ايـن نـوع تـقـسـيـم عادت كردند و از آنجا كه اين روش به سواد خواص بود از آن راضـى بودند كم كم دلهاشان مالامال از حب مال و جاه گشت تا آن گاه كه بعد از مدتى طولانى بـه يـكـبـاره ورق برگشت ، نتوانستند دل از دنيا بكنند و حق را با تلخى اش بپذيرند و شد آن چه كه شد.)^148
4 ـ گريز از عار و ملامت
بـسـيـارى از خـواص در فرازهاى مهم زندگى ، وظيفه را تشخيص مى دهند و در صورت اقدام مى تـوانند تحول ساز باشند ولى خوف از ننگ و عار و رسوايى ظاهرى دنيا آنان را به تسليم ، سـكـوت و سـكـون وامـى دارد.طـلحـه و زبير دو نفر از خواص جامعه اسلامى هستند بلكه از اخصّ خـواص هـسـتـند. بعد از شورش عليه عثمان ، آنان اولين كسانى بودند كه با امام على (ع )بيعت كـردند و بسيارى از عوام به تبعيت از آن دو با امام (ع )بيعت كردند. با شروع خلافت امام (ع )و اقـدام آن بـزرگـوار در لغـو امـتـيازات خواص و اجراى عدالت ، طلحه و زبير احساس كردند كه شخصيتشان خرد مى شود و شرافتشان خدشه دار مى گردد. تساوى و برابرى برايشان عار و نـنـگ بـود. لذا نـتـوانـستند از اريكه عزت ظاهرى فرود آيند و بر بساط خاك با ديگر مسلمانان يـكسان بنشينند. از اين رو سر ناسازگارى گرفتند و آهنگ خروج كردند. امام على (ع )براى آن دو نـامـه اى نـوشـت و بـا يـادآورى اصـرار مـردم و از جـمـله خـود آن دو نـفـر و استنكاف خويش از پذيرش خلافت ، آنها را به وفاى بر بيعت خواند و از اختلاف و تفرقه برحذر داشت و در آخر فرمود:(فَاِنَّ الاْ نَ اَعْظَمَ اَمْرِكُمَا الْعارُ مِنْ قَبْلِ اَنْ يَتَجَمَّعَ الْعارُ وَالنّارُ)^149 الان بـزرگ تـرين مشكل شما (براى بازگشت از راه تفرقه و اختلاف ) عار و ننگ (ظاهرى ) است (ولى بازگرديد) قبل از آنكه عار (واقعى ) و عذاب آتش به سراغتان بيايد.عمرو بن عبدوّد در ميدان خندق با امام على (ع )مواجه شد. امام به او فرمود: همچنان كه عهد بسته اى يكى از سه خواسته مرا برآور. آنگاه خواسته هايش را چنين برشمرد: ايمان بياور يا از ميدان بـرگـرد و مـا را بـا بـقـيـه عـرب واگـذار و يـا بـراى جنگيدن از اسب فرود آى تا هر دو پياده بـجـنـگـيـم . عـمـرو ايـمـان آوردن را نـپـذيـرفـت و بـرگـشـتـن از مـيـدان را هـم ردكـرد بـه ايـن دليل كه :(اِذْنَ تَتَحدَّثُ نِساءُ قُرَيْشٍ بِذلَكَ)^150 اگر بر گردم (با اين رسوايى چه كنم كه ) زنان قريش همه از اين فرار سخن خواهند گفت .وقـتـى دسـتور اعدام مردان بنى قريظه صادر شد. كعب بن اسدرئيس آنان ناراحت و پشيمان شد. رسول خدا به او گفت : آيا وصيت عالم پاك (ابن حواس ) تو را مفيد نيفتاد كه از شام به اينجا آمـد و به شما گفت من لذت وطن را رها كرده و به اين مملكت و اين زندگى سخت روى آورده ام به خـاطـر پـيـامـبـرى كـه اوصـافـش چـنـيـن و چـنـان اسـت و ايـنـجـا مـحـل هـجرت اوست . كعب گفت : آرى اين چنين بود و اگر نبود كه يهود مرا سرزنش مى كنند كه از ترس مرگ ايمان آورده ام ، به تو ايمان مى آوردم و تو را تصديق مى كردم .^151
5 ـ حسد
از جمله رذايل اخلاقى كه كارآيى خواص را به شدت كم مى كند وبسيارى از مواقع خواص خوب را بـه عـمـل بـد وامـى دارد، صـفـت رذيـله حـسـد اسـت . اين خلق ناپسند سبب مى شود كه انسان در مقابل حق تسليم نشده ،