هـمـيـشـه بـعـد از پـيـامـبـران ، خـواص پـيـروانـشـان در اثـر عوامل متعددى ـكه در راءس آنها دنيا خواهى است ـ بدعت ها نهاده و دين را از مسير اصلى به انحراف كشانده اند و در نتيجه صف يكپارچه پيروان حق را به اختلاف و تفرقه افكنده اند.مذهَب سازى ها در طول تاريخ ، از عملكرد بد خواص جبهه حق است ، قرآن مى فرمايد:(كانَ النّاسُ اُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرينَ وَ مُنْذِرينَ وَ اَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتابَ بِالْحَقِ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النّاسِ فيَما اخْتَلَفُوا في هِ وَ مَا اخْتَلَفَ في هِ اِلا الَّذي نَ اُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَيِّناتُ بَغْياً بَيْنَهُمْ)^185 مردم امتى يگانه بودند، پس خداوند پيامبران را نويد آور و بيم دهنده برانگيخت و با آنان كتاب را به حق فرو فرستاد تا ميان مردم در آنچه با هم اختلاف داشتند، داورى كنند و اختلاف نكردند در آن كـتـاب مـگـر همانان كه كتاب به آنها داده شده بود از سر ستم (و حسادتى ) كه بين آنان بـود؛ (آن هـم ) بـعـد از آنـكـه دلايـل روشـن و آشـكـار بـرايـشـان حاصل شد.در ايـن آيـه سـخـن از دو اخـتـلاف اسـت . اخـتـلاف اول ، قـبل از نزول كتاب در بين مردم ، و به دليل تفاوت برداشت ها و نظرها وجود داشت و اين اختلاف طـبـيـعـى بـود و غـير مذموم . خداوند براى رفع آن ، پيامبر و كتاب را فرستاد. ولى اختلاف دوم بـعـد از ارسـال پـيـامـبـر و انـزال كـتـاب بـود و بـعـد از آن كـه دلايـل روشـن بـراى اهـل كـتـاب حـاصـل شـد و علم به حق پيدا كردند؛ ولى از سر تجاوزگرى ، دنـياطلبى ، خودخواهى و حسادت ورزى بيّنات و علم را به كنارى نهادند و راه تفرقه و اختلاف پيش گرفتند. از اين رو است كه مدت كمى بعد از بعثت هر پيامبرى شاهد متفرق شدن اصحاب و پـيـروانـش هـسـتـيـم . خداوند امت اسلام را از اين فرقه فرقه شدن برحذر داشت ولى متاءسفانه خـواص ايـن امـت نيز در اثر همان هواپرستى ، راه تفرقه پيش گرفتند و مذهب سازى در اين دين نيز رواج يافت .
4 ـ توسل به حيله شرعى
فرار از احكام و دستورات با ظاهرسازى و حيله هاى شرعى ، عملكرد ديگرى از خواص بد جبهه حـق اسـت .نـمونه حيله گرى خواص را در (اصحاب شنبه ) از قوم يهود مى بينيم . آنان كه در كـنـار دريـا زنـدگى مى كردند، از صيد ماهى در روز شنبه نهى شده بودند. لذا براى آنكه در ظـاهر مرتكب اين نهى نشوند و از طرف ديگر بتوانند ماهى هايى را كه در روز شنبه در رودها و نهرها ظاهر مى شوند، به چنگ آورند، كانالهايى كندند و با ايجاد آبراهه هايى به سوى آنها، در روز شـنـبـه آن آبـراهـه هـا را بـازمـى كـردنـد. با باز شدن راه آب ، ماهى ها را به سوى آن كـانـال هـا سـوق مـى دادنـد. مـاهى ها در آنجا مى ماندند و