نگاهی به زندگانی سیاسی امام جواد (علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نگاهی به زندگانی سیاسی امام جواد (علیه السلام) - نسخه متنی

جعفر مرتضی عاملی؛ مترجم: سید محمد حسینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

يحيى گفت : و روايت شده كه : سكينه به زبان عمر سخن مى گويد.

فرمود: من منكر فضائل عمر نيستم ولى ابوبكر افضل از عمر بود و همو بالاى منبر گفت : من شيطانى دارم كه مرا منحرف مى كند، هرگاه از راه راست منحرف شدم مرا استوار سازيد.

يحيى گفت : و روايت شده كه : پيغمبر صلى الله عليه و آله فرمود: اگر من به پيامبرى مبعوث نمى شدم عمر مبعوث مى شد؟ فرمود: كتاب خدا از اين خبر راست تر است . خداى تعالى فرمود: و آنگاه كه از پيامبران پيمان گرفتيم و از تو و از نوح احزاب ، 7 پس خداوند از پيامبران پيمان گرفته است پس چگونه پيمان خود را عوض مى كند؟! و هيچ يك از انبياء به اندازه چشم بر هم زدنى به خدا شرك نورزيده اند، پس ‍ چگونه خدا كسى را به پيامبرى مبعوث كند كه به خدا شرك ورزيده و بيشتر روزگار خود را با شرك به خدا گذرانده است . و نيز پيغمبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: در حالى كه آدم بين روح و جسد بود( هنوز آفريده نشده بود) من پيامبر شدم .

يحيى گفت : و رايت شده كه پيغمبر صلى الله عليه و آله فرمود: هرگز وحى از من قطع نشد مگر آنكه گمان بردم كه بر آل خطاب نازل شده است يعنى اگر وحى بر من نازل نمى شد بر آل خطاب نازل مى شد .

ابوجعفر عليه السلام فرمود: اين نيز محال است : زيرا جايز نيست كه پيغمبر صلى الله عليه و آله در نبوت خود شك كرده باشد، خداى تعالى فرمود: خدا از ملائكه و از مردم پيامبرانى بر مى گزيند حج ، 75. پس چگونه ممكن است كه نبوت از كسى كه خدايش برگزيده به كسى كه به خدا شرك ورزيده منتقل شود؟!

يحيى گفت : روايت شده كه پيغمبر صلى الله عليه و آله فرموده است : اگر عذاب فرود مى آمد كسى جز عمر از آن نجات نمى يافت .

حضرتش عليه السلام فرمود: اين هم محال است ، زيرا خداى تعالى مى گويد: خداوند آنان را عذاب نمى كند در حالى كه تو درميان آنان هستى و خداوند آنان را عذاب نمى كند تا زمانى كه از خداوند طلب بخشش مى كنند انفال ، 33. پس خداى سبحان خبر داده است كه تا زمانى كه پيغمبر در ميان آنان است و تا زمانى كه استغفار مى كنند ايشان را عذاب نمى كند.

طبيعى بود كه اگر امام عليه السلام در جواب به آن سوالات ، آن كرامات و فضائلى را كه به ابوبكر و عمر نسبت داده مى شود بپذيرد، شيعيان و پيروان او دچار شك و ترديد مى شوند، زيرا يقينا اين خلاف آن چيزى است كه تاكنون از خود آن حضرت و از پدران او عليهم السلام فرا گرفته اند و شناخته اند و مخالف چيزى است كه در اين مورد براى آنان ثابت شده است . بنابر اين به زودى تناقضى آشكار بين امام با شيعيان پديد مى آمد.

و اگر آن كرامات انتسابى را منكر شود و رد كند، عامه مردم و پيروان فرقه هاى ديگر، و شايد به تحريكات پشت پرده خود مامون عليه او مى شورند و در چنين شرايطى ، ديگر مردم به اينكه امام از موقعيتى كه حكومت به ناچار او را در آن موقعيت و مكانت قرار داده است ، بر كنار شود، راضى نمى شوند و اقدامات شديدتر و مهم ترى را نه فقط عليه شخص امام جواد عليه السلام بلكه عليه تمامى پيروان و دوستان او در همه جا خواستار مى گردند. ولى مى بينيم كه امام عليه السلام در جواب هايش به آن پرسش ها، از يك سو توانست خط صحيح خود را حفظ كند. و از طرف ديگر، در مورد امور مطرح شده ، راى صحيح خود را ارائه دهد. و نيز توانست راه را بر بروز هرگونه تشنج غير مسوولانه ، چه در سطح عموم مردم و چه در سطح اهل علم و معرفت ، آنانكه در اين مسائل ، مخالف راى اويند، بست .

علاوه بر اينها هيچ فرصتى را براى بهره بردارى مغرضانه ، از سوى كسانى كه مترصد چنين فرصتى بودند، و شخص مامون در راس آنان بود، باقى نگذاشت .

چرا كه آن حضرت عليه الصلاه و السلام ، مساءله را به صورت علمى و دور از هيجان ، و متكى بر منطق و برهان ، به گونه اى كه براى احدى راه گريز نماند، مطرح نمود. و بيانات خود را با رعايت ادب و استحكام سخن و روانى و ساده گوئى و با شرح صدر و خوى نيكو ادا كرد.

/ 49