اطلاق مثل بر حكمت
منظور سخنان حكيمانه اى است كه بدليل نيل به شهرت عام، مثل ناميده مى شوند، در عين آنكه نه مجازند و نه كنايه بلكه معناى حقيقى، مراد است.من نال استطال. [ نهج البلاغه، حكمت 207. ]
آنكه به نوايى رسيد خود را از ديگران برتر ديد.
گرچه سخن مزبور به عنوان يك مثل شهرت يافته است ولى نه مجاز است و نه كنايه چرا كه در معناى حقيقى خويش استعمال شده است، بدين معنى كه كسى كه حيثيت، سلطنت، يا مال و منالى بدست مى آورد، بوسيله آن بر ديگران منت مى گذارد كه در حقيقت در مظنه ى منت گذاشتن بر ديگران است لكن از باب "اقامه ما بالفعل مقام ما بالقوه" منت گذاردن را بجاى مظان آن بكار برده است. ممكن است گفته شود اين كلام نه تنها "بالقوه و المظنه" بلكه "بالفعل" نيز صادق است به اين اعتبار كه كلام خطيب به مجرد داشتن ولو يك مصداق، صادق محسوب مى گردد. [ شرح ابن ميثم ج 5 ص 352. ]
من ابدى صفحته للحق هلك. [ نهج البلاغه، خطبه 16 و حكمت 179 و شرح ابن ابى الحديد ج 1 ص 274. ]
آنكه با حق ستيزد، خون خود بريزد.
حكمت فوق نيز جارى مجراى مثل است و اگر چه صفحته در آن استعاره شده ليكن اين يك استعاره ى مفرده است و تركيب تماميت جمله استعاره محسوب نمى گردد.
نظير جمله فوق، حكمت ديگرى از آن حضرت است كه در ذيل مى آيد: