جلوه های بلاغت در نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جلوه های بلاغت در نهج البلاغه - نسخه متنی

محمد خاقانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در وصف ابليس:

و كان قد عبدالله سته الاف سنه لا يدرى امن سنى الدنيا ام من سنى الاخره.[ نهج البلاغه، خطبه 234. ]

او شش هزار سال با پرستش خدا زيست از ساليان دنيا يا آخرت- دانسته نيست-

"ابن ميثم" با قيد احتمال، سنين آخرت را ساليان موهوم دانسته، نظير معناى يوم در آيه و ان يوما عند ربك كالف سنه مما تعدون، [ سوره ى حج، آيه ى 47. ] و آيه فى يوم كان مقداره خمسين الف سنه. [ سوره ى معارج، آيه ى 4. ] با اين تقرير كه يوم را در آخرت نمى توان بر معنى حقيقى اش حمل كرد چون معناى حقيقى آن عبارت از فاصله ى زمانى بين طلوع خورشيد تا غروب آن است. بعد از نابودى عالم طبيعت كه به اقرار شرايع حقه، مقدمه ى آخرت است زمان باقى نمى ماند و حتى از ديدگاه كسانى كه قايل به بقاى فلك در قيامت شده اند، قيامت عبارت از مفارقت نفوس از ابدان يا احوالى است كه پس از مفارقت به نفوس دست مى دهد و مجردات مفارق، مشمول زمان و مكان واقع نمى شوند تا در مورد آنان مساله ى روز و سال مطرح باشد. بنابراين چاره اى جز حمل روز بر معناى مجازى نيست.

"ابن ميثم" سپس اين معناى مجازى را زمان مقدرى مى داند كه وهم بدليل مقايسه احوال آخرت با احوال دنيا و ايام آن، آن را توهم مى كند و علاقه ى اين مجاز را از نوع "اقامه ما بالقوه مقام ما بالفعل" ذكر مى كند.

در اين مورد نيز بايد گفت در اين معناى مجازى علاقه ى موجود بدليل مقايسه مذكور از نوع مشابهت است پس اين مجاز از نوع استعاره است نه مجاز مرسل.

مجاز مرسل مركب

عبارت از كلام يا جمله ى تامى است كه با علاقه اى غير از مشابهت در معنايى غير از معناى اصلى
خود بكار رفته باشد، همراه با قرينه اى كه از اراده ى معنى اصلى ممانعت كند. و در دو مورد ذيل واقع مى شود: [ جواهرالبلاغه ص 344. ]

1- در تركيبات خبرى كه با اغراضى از قبيل، تحسر و اظهار تاسف، ضعف، سرور و دعا در مقام انشا، استعمال شده باشد، مانند:

خطاب به مردم كوفه پس از گشودن بصره

و جزاكم الله من اهل مصر عن اهل بيت نبيكم احسن ما يجزى العاملين بطاعته و الشاكرين لنعمته. [ نهج البلاغه، نامه 2. ]

و خدا شما مردم شهر را پاداش دهاد. از سوى خاندان پيامبرتان، نيكوترين پاداش كه فرمانبران خود را بخشد و سپاسگزاران نعمتش را دهد.

جزاكم... جمله اى خبرى در مقام انشا و با غرض دعاست.

2- در تركيبات انشايى مانند امر و نهى و استفهام كه از معانى اصلى خود خارج شده و در اغراض ديگرى بكار رفته اند، مانند:اين اخوانى الذين ركبوا الطريق و مضوا على الحق؟ اين "عمار"؟ و اين "ابن التيهان"؟ و اين "ذوالشهادتين"؟ و اين نظراوهم من اخوانهم الذين تعاقدوا على المنيه و ابرد برووسهم الى الفجره؟ [ نهج البلاغه، خطبه 181. ]

كجايند برادران من كه راه حق را سپردند و با حق رخت به خانه ى آخرت بردند؟ كجاست "عمار"؟ كجاست "پسر تيهان"؟ و كجاست "ذوالشهادتين"؟ و كجايند همانندان ايشان از برادرانشان كه با يكديگر به مرگ پيمان بستند و سرهاى آنان را به فاجران هديه كردند؟

چنان كه پيداست جملات پر سوز و گداز فوق نه به منظور استفهام حقيقى بلكه براى اظهار تحسر و توجع ايراد شده است.

/ 225