جلوه های بلاغت در نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جلوه های بلاغت در نهج البلاغه - نسخه متنی

محمد خاقانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نبوغ امام همچنين متكى به تخيلى است بلند پرواز و سازمان يافته و آشكار كه سوژه هاى خويش
را از متن واقعيت برمى گيرد و از آنها به خلق مناظرى واقعى و بديع و تابلوهايى هنرمندانه و زيبا مى پردازد. اين قدرت تخيل آميخته با احساسى زنده و پر خروش نبض حيات را در اشكال و صورتها مى دمد و در اوج بلاغت بيشترين تاثير را از خود بر جاى مى گذارد.

آنچه اضافه بر موارد فوق رخ مى نمايد ملكه سخن و شناختى بديهى از شيوه هاى تعبير و اسلوبهاى هنر است كه نثر "على" "ع" را چون گنجينه اى دربرگيرنده طبع و صنعت قرار داده است به گونه اى كه آميزش و هماهنگى اين دو با يكديگر و اثرپذيرى هر كدام از ديگرى باعث شده است كه صنعت و طبع از يكديگر غير قابل تشخيص باشد. توانمندى او از شيوه هاى پيام رسانى بدون به زحمت انداختن عقل، فراوان است. او اين شيوه ها را در گزارش پديده ها، بكار مى گيرد و از اين روى تشبيهات، صورت مثالها، استعارات و انواع موازنه، مرادفه، توقيع و تسجيع همه چونان وحى يى است است از صميم خاطر و طبع و مقتضاى معنايى كه در سينه ى او موج مى زند و آن را مثابه ى اعتقادى راسخ مى پراكند و اين همه با زبان عربى جاهلى بيان مى شود كه دوران جديد و تمدن جديد آن را صيقل داده و نرم و روان كرده است و از جزو جزو آن سخنان و هماهنگى اجزاى آن، موسيقى گوارايى طنين مى اندازد كه نثر او را چون شعرى با وزنهاى ويژه خود مى سازد، چون نغمه هايى كه به مقتضاى حال شدت مى گيرد يا نرم و آرام به گوش مى رسد. [ تاريخ الادب العربى- حنا الفاخورى، ص 324. ]

بنابراين غريب نيست كه كتاب نهج البلاغه گنجينه اى از انديشه و ادبيات گسترده عرب گردد چرا كه آن يك فراخوانى مصرانه به انجام شعاير دين است و تبعيت از تعاليم قرآن و گراميداشت هرچه به غايت شريف و ارزشمند است و انگيزشى است بر حركت در مسير فضيلتها، دين را با اجتماع و سياست جمع كرده و آن را اساس اين دو قرار مى دهد و در انديشه ى جامعه اى بر اساس قانون عدالت و مساوات و آزادى است. عدالت جايگاهى وسيع در اين كتاب دارد و امام آن را لازمه ى حيات ناب مى داند و براى حفاظت از آن از حاكمان و قاضيان مى خواهد كه استقامت ورزند و زر خريد درهم و دينار نگردند و از معزول گشتن باك نداشته باشند. بر گزينش صحيح آنان حرص مى ورزد و براى آنان حقوقى مقرر مى نمايد كه آنان را از دزدى و تمايل به رشوه خوارى دور بدارد و به جمع بين قاطعيت و مدارا توسط
حاكمان و بر اينكه از سر اخلاص و جانبازى در خدمت خلايق قرار گيرد تاكيد تام دارد...

در كنار اين تعليمات در نهج البلاغه آراى متعددى درباره ى فلسفه ى ماوراءالطبيعه و فقه و اطلاعات تاريخى فراوانى است كه آن را در موقعيتى رفيع و والا در عالم ادبيات و دين و اجتماع قرار مى دهد.

دكتر عبدالمنعم خفاجى مى نويسد: "اميرالمومنين على" "ع" سرچشمه ى فصاحت و بلاغت بود. اسرار بلاغت از او پديدار گرديد و قانونمندى خويش را از او گرفت و به همين دليل آنگاه كه لب به سخن مى گشود پس از پيامبر، سخنورترين فرد عرب بود و آنگاه كه قلم بدست مى گرفت، بليغ ترين مردمان و راستگوترين آنان در توصيف حقايق و قوى ترين ايشان در بكارگيرى امثال بود.

مفاهيم و اهداف خطابه در خطبه هاى امام جز در چارچوب حكمت و صداقت و حق و خير و طهارت نبود و اين همه علاوه بر دقت و ژرف نگرى، وضوح و قدرت تاثير با تنظيمى دقيق از انديشه هاى خداداد و مهذب و فرهيخته صادر مى گشت و امام اين حكمت را از چشمه جوشان قرآن شريف و گفتار جاودانه ى نبوى نوشيده بود. بلندى روح، عظمت ايمان، نيروى عقيده و شكوه اهداف، ويژگيهاى آشكار خطابه امام بود. خطبه هاى او با نظامى هماهنگ و مرتبط و از منطقى سليم و ترتيبى مهذب و آشكار برخوردار بود.

خطابه آن حضرت ويژگيهايى دارد كه اهم آنها به قرار ذيل است:

1- نمودارى از زندگى، شخصيت، آرا و عقايد آن امام در دوران عمر ايشان.

2- بلاغت و استحكام در شيوه ى سخن و مددگيرى از اسلوب قرآن و بلاغت "نبى اكرم" "ص".

3- ظرافت و متانت در مفاهيم كلام و نظم و ترتيب حاكم بر آن و عظمت روح و دورانديشى.

امام على "ع" در اوج بلاغت و فصاحت و فن بيان و پس از پيامبر "ص" خطيب ترين خطيبان بود و اين ويژگى معلول عواملى از اين قبيل بود:

1- خانواده و محيط او و جايگاه اين دو در بلاغت.

2- تاثيرپذيرى او از بلاغت قرآن و پيامبر.

3- زندگى او سراسر مبارزه و جهاد بود و جهاد مهمترين عامل انگيزش انسان به خطابه است.

4- مراحل رشد و طبيعت او كه از كودكى بر بيان و سخنورى و فصاحت شالوده ريزى شده بود.

5- قدرت برخورد، تيزهوشى و نبوغ، شخصيت والاى و صراحت كلام او كه نيز در خدمت تعالى
سخنورى است. [ ديوان الامام على- دكتر محمد عبدالمنعم خفاجى. ]

/ 225