جلوه های بلاغت در نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جلوه های بلاغت در نهج البلاغه - نسخه متنی

محمد خاقانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

منظور ايشان از "لامه" همان "ملمه" است كه در اينجا به تناسب كلام به "لامه" تبديل شده است. [ بديع القرآن ص 234. ]

"ابن ابى الاصبع" اين تبديل را از باب مناسبت لفظى دانسته است و باب مناسبت در بديع را به دو بخش "مناسبت در معانى" و "مناسبت در الفاظ" تقسيم كرده است. وى مناسبت در الفاظ را عبارت از آوردن كلمات موزون دانسته است كه اگر مقفا نيز باشند از سنخ مناسبت تام و اگر مقفا نباشند از نوع مناسبت ناقص اند. مثال مناسبت ناقص در قرآن، كلمات "مجيد" و "عجيب" آيات اول و دوم سوره ق است كه خدا مى فرمايد: بسم الله الرحمن الرحيم ق. و القرآن المجيد. بل عجبوا ان جاءهم منذر منهم فقال الكافرون هذا شى ء عجيب و مثال مناسبت تام از قرآن واژه هاى "حميم" و "اليم" در آيه چهارم از سوره يونس است: لهم شراب من حميم و عذاب اليم.

بر اين اساس، وى تبديل "ملمه" به "لامه" در كلام پيامبر را براى رعايت مناسبت لفظى دانسته است.
همچنين حضرت مى فرمايد:ارجعن مازورات غير ماجورات.

كه در اين كلمه "مازورات" در اصل همان "موزورات" از ريشه "وزر" است كه براى رعايت توازن به "مازورات" مبدل گرديده است. [ الصناعتين ص 267. ]

و نظير آن، جمله ى ذيل از امام على "ع" است كه مى فرمايد:ان لهم بنا رحما ماسه و قرابه خاصه نحن ماجورون على صلتها و مازورون على قطيعتها. [ نهج البلاغه، نامه 18. ]

و آنان با ما هم پيوندند و نزديك و خويشاوند ما در رعايت اين خويشاوندى پاداش داريم و در بريدن آن، گناهكاريم.

در اينجا نيز "مازورون" در اصل همان "موزورون" است كه براى هماهنگى با "ماجورون" بدين گونه تبديل شده است. [ شرح ابن ميثم ج 4 ص 397. ]

البته با توجه به اختصاص سجع به فواصل در نثر مناسبتر اين است كه مصاديق فوق را از سنخ ازدواج بدانيم.

نمونه اى ديگر از اين تبديل را در عبارت ذيل از كلام امام على "ع" مى توان يافت. آنجا كه حضرت در وصيت خود به امام حسن مجتبى "ع" مى فرمايد:من الوالد الفان، المقر للزمان... الى المولود المومل ما لا يدرك. [ نهج البلاغه، نامه 31. ]

از پدرى كه در آستانه ى فناست و چيرگى زمان را پذيراست... به فرزندى كه آرزومند چيزى است كه بدست نيايد.

حذف ياء در "الفان" براى رعايت انسجام و سجع آن با "الزمان" است و اگر چه در منقوص محلى به لام تعريف هنگام وقف، حذف و اثبات ياء هر دو جايز است، اما اصل بر اثبات ياء است. كما اينكه بدون لام تعريف نيز حذف و اثبات ياء هر دو جايز است ليكن اصل بر حذف آن مى باشد. [ شرح ابن ابى الحديد ج 16 ص 52. ]

با اين همه جايى كه كلام مسجع، گنجايش بيان و احساسات درونى را ندارد و در كلام تكلف
ايجاد مى كند، بايد از آن پرهيز نمود. در اين باره "ابن ابى الحديد" حديثى از پيامبر اكرم "ص" بدين مضمون نقل كرده است:اياكم و السجع فى الدعاء در دعاهاى خويش از كلام مسجع بپرهيزيد!

همچنين گفته شده است:ادع ربك بلسان الذله و الاحتقار لابلسان الفصاحه و التشوق. [ شرح ابن ابى الحديد ج 6، ص 196. ]

در خاتمه ى اين بحث ذكر اين نكته بجاست كه آنها كه با طرح شبهه ى ساختگى بودن سجع و اصيل نبودن آن در زبان عربى، در اصالت خطبه هاى نهج البلاغه تشكيك كرده اند، با پاسخ قاطع خيل عظيمى از مدافعان نهج البلاغه روبرو شدند. از جمله "ابن ابى الحديد" با ابطال شبهه ى مزبور در بعضى مقاطع شرح خويش، [ شرح ابن ابى الحديد، ج 2، ص 142. ] در پايان خطبه ى شقشقيه از شيخ خود "مصدق بن شبيب واسطى" نقل مى كند كه وى به خدا سوگند مى خورد و مى گفت اين خطبه را در كتابهايى كه دويست سال قبل از "رضى" نوشته شده، خوانده است. سپس وى اسامى برخى از جمع آورندگان خطبه ها و كلمات قصار امام عليه السلام، قبل از "سيد رضى" را نقل مى كند. [ شرح ابن ابى الحديد، ج 1، ص 126. ]

"جاحظ" نيز كه چند قرن قبل از "سيد رضى" مى زيسته است در 'البيان و التبيين' تاكيد مى نمايد كه خطبه هاى "على "ع""، "عمر" و "عثمان" همچنان محفوظ مانده است. [ جلوه هاى ادبى در كلام امام على "ع" ص 8. ]

/ 225