جلوه های بلاغت در نهج البلاغه نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
عذوبت نطق و قدرت طبع و طلاقت لسان را كسى مانند "على" "ع" ندارد، آن هم در حد جامعيت، گفتارش همه بديهه و مرتجل است و از نظر معنى حاوى مكارم اخلاق است، هم آيت وعيد است و هم مژده ى اميد، براستى جز قرآن، كدامين سخن در چشيدن لطافت فصاحت و حلاوت بلاغت با نهج البلاغه برابرى و هماوردى تواند كرد؟
چشمه هاى جوشان سخن على "ع" مى جوشد و در چشم انداز روح و روان ما دريايى بيكران از فنون 'بيان' را به رقص مى آورد، مى خروشد و در گوش جان ما انبوهى بى پايان از مظاهر 'بديع' را
طنين مى اندازد كه به هر تقدير نهج بلاغت است، نه بلاغتى فريبا به نيت تبليغ پيامهاى بى محتوا بسان "خضراءالدمن" كه بلاغتى دل آرا به انگيزه ى ابلاغ پيام خداى تعالى.
و اينچنين بلاغت است كه شايسته ى تبليغ است و ارباب بلاغت در ادبيات عرب را براى تعليم و تعليم اين هنر انسانى و بلكه هنر خدايى- نهج البلاغه ى على "ع" گنجينه اى گرانبها و بى پايان است.
و آخر دعوانا ان الحمدلله رب العالمين
الذى جعلنا من المتمسكين بولايه اميرالمومنين
"محمد خاقانى"
تابستان 71