جلوه های بلاغت در نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جلوه های بلاغت در نهج البلاغه - نسخه متنی

محمد خاقانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

استعاره ى تبعيه در حرف

نقل قول "امام على" "ع" از "پيامبر" در وصف ايشان:انك تسمع ما اسمع و ترى ما ارى الا انك لست بنبى ولكنك وزير و انك لعلى خير. [ نهج البلاغه، خطبه 234. ]

همانا تو مى شنوى، آنچه را من مى شنوم و مى بينى، آنچه را من مى بينم جز اينكه تو پيامبر نيستى و وزيرى و بر راه خير مى روى.

در جمله انك لعلى خير مطلق ارتباط بين خير و سالك راه خير به مطلق ارتباط بين مستعلى و مستعلى عليه تشبيه شده و جامع بين آن دو مطلق ارتباط در هر يك از آن دو است. سپس تشبيه بين آن دو كلى، به جزئيات وابسته به آنها سرايت كرده و لفظ على را كه از جزئيات مشبه به است براى جزيى مشبه، استعاره نموده اند كه از نوع استعاره تبعيه است.

ان لله ملكا ينادى فى كل يوم: لدوا للموت و اجمعوا للفناء و ابنوا للخراب. [ نهج البلاغه، حكمت 127. ]

خداى را فرشته اى است كه هر روز بانگ برمى دارد: بزاييد براى مردن و فراهم كنيد براى نابود گشتن و بسازيد براى ويران شدن.

حرف لام در للموت، للخراب و للغناء به "لام عاقبت" موسوم است. با توجه به اينكه كاربرد اصلى "لام غايت" براى ذكر غايات مورد توقع و مطلوب آدمى است مى توان استعمال لام عاقبت را در همه جا استعاره تبعيه دانست كه جامع آن با "لام غايت" در جمله اى مانند ذهبت الى المسجد لاقامه الصلاه مطلق غايت باشد كه اعم از غايت مطلوب و غايت نامطلوب است. در جمله فوق نيز موت،
فناء و خراب غاياتى طبيعى براى پايان مسير دنيا محسوب مى شوند مگر آنكه ادعا شود استعمال "لام عاقبت" از حالت مجاز خارج شده و به حقيقتى عرفى تبديل گشته است.

/ 225