جلوه های بلاغت در نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جلوه های بلاغت در نهج البلاغه - نسخه متنی

محمد خاقانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

[ ترجمه نهج البلاغه دكتر شهيدى ص 543 "به نقل امثال و حكم دهخدا از سعدى". ]
استعاره لفظ "مصارع" براى عقول با ملاحظه شكست آنها و انفعالشان در برابر نفوس است كه هنگام انقياد نفس و ترك مقاومت در برابر هواهاى نفسانى به فردى شبيه اند كه در صحنه جنگ به خاك افتاده است. به همين شكل، واژه "بروق" به علت تابشى است كه از تصور تمايلات حاصل
مى شود و دانشها و افكار ذهنى را بخاطر لطافت و نورانيت و سرعت و حركت آنان به "بروق" بسيار تشبيه مى كنند. لفظ تحت را از آن جهت به كار برده كه شان قربانگاه آن است كه در زير قرار گيرد. [ شرح ابن ميثم ج 5 ص 352. ]

تشبيه عقول به انسانهايى كه به قربانگاه مى روند و تشبيه مطامع به شمشيرهايى كه برق آن مى درخشد، پس از حذف مشبه به و ذكر يكى از لوازم آن، از نوع استعاره مكنيه مطلقه است.

و لو وهب ما تنفست عنه معادن الجبال و ضحكت عنه اصداف البحار... ما اثر ذلك فى جوده. [ نهج البلاغه، خطبه 90. ]

اگر ببخشد آنچه از كانهاى كوهستانها برآيد و صدفهاى درياها بدان دهان گشايد ...، در بخشش او اثرى نگذارد. هر دو استعاره از نوع مكنيه است. گويى آنگاه كه كوه ها مواد معدنى خود را خارج مى سازند، به حيوانى شبيه اند. كه بازدم خويش را از ريه خارج مى كند و ضحكت عنه الاصداف به معنى شكاف خوردن صدفها براى خروج مرواريد است. براى غنچه نيز آنگاه كه شكفته مى شود، ضحك به فتح ضاد بكار مى رود و انسان خندان را نيز بدليل باز كردن دهانش ضاحك ناميده اند. [ شرح ابن ابى الحديد ج 6 ص 402. ]

امام "ع" در دعا هنگام باران خواستن، گفت:اللهم اسقنا ذلل السحائب دون صعابها. [ نهج البلاغه، حكمت 462. ]

"خدايا مرا سيراب ساز به ابرهاى رام به فرمان، نه ابرهاى سركش خروشان".

"رضى" رحمه الله- در شرح اين عبارت گفته است:"و اين از گفتار فصيح عجيب است، چه او ابرهاى با رعد و برق همراه با بادها و آذرخشها را به شتران سرسخت همانند فرموده است كه بار از پشت بيفكنند و در سوارى دادن سركشى كنند و ابرهاى تهى از رعد و برق ترسناك را به شتران رام تشبيه كرده است كه شيرشان را به آرامى مى دوشند و به آسانى بر پشتشان نشينند ".
كلام امام "ع" مبتنى بر استعاره مكنيه است و در آن ذلت و صعوبت به عنوان لوازم مشبه به شتر بكار رفته است.
ايشان در مورد فرموده ى، "رسول الله" "ص" پرسيدند "غيروا الشيب و لا تشبهوا باليهود". پيرى را با خضاب بپوشانيد و خود را همانند يهود نگردانيد، گفت: انما قال "ص" ذلك و الدين قل. فاما الان و قد اتسع نطاقه و ضرب بجرانه فاموء و ما اختار: [ نهج البلاغه، حكمت 17. ]

/ 225