مساءله ى حكومت در نهج البلاغه مانند دهها مساءله ى مهم ديگر زندگى، در اين كتاب عظيم به شيوه يى غير از شيوه ى محققان و مؤلفان مطرح شده است. البته چنين نييت كه اميرالمؤمنين عليه السلام فصلى مستقل درباره ى حكومت بازكرده باشد و با ترتيب مقدماتى به نتيجه گيرى برسد. شيوه ى سخن او در اين باب هم، مانند ابواب ديگر شيوه يى حكيمانه است؛ يعنى عبور از مقدمات و تأمل و تمركز بر روى نتيجه. نگاه اميرالمؤمنين عليه السلام به مساءله ى حكومت، نگاه حكيم بزرگى است كه با منبع وحى پيوند نزديك دارد. (85)مساءله ى حكومت در نهج البلاغه، به صورت يك بحث تجريدى نيست. حضرت على عليه السلام با امر حكومت درگير بوده و در اين كتاب شريف به عنوان يك حاكم و كسى كه با اداره ى كشور اسلامى - به همه ى مشكلات و مصيبتها و دردسرهايش - روبرو بوده و به جوانب گوناگون اين مساءله رسيدگى كرده، سخن گفته است. توجه به اين امر براى ما كه در شرايطى مشابه شرايط اميرالمؤمنين على عليه السلام قرار داريم، بسى آموزنده است. (86)